رسته‌ها
در پاسخ گروندگان به پانترکیسم
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 35 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 35 رای
پانترکیسم که برآمده از جعل و فاشیسم است ، امروزه در خاور نزدیک و خاور میانه و به ویژه در درون میهنمان ، منشأ آلودگی ها و گرفتاری هایی بوده است که به گمراهی انسان ها از راستی ها می انجامد. در این کتاب ، نویسنده ، سخنان گمراه کننده پانترک ها را گرد آورده و به پاسخ مستدل و سرچشمه دار به آنها پرداخته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
136
آپلود شده توسط:
ManIranRaDoustDaram
ManIranRaDoustDaram
1400/09/09
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی در پاسخ گروندگان به پانترکیسم

تعداد دیدگاه‌ها:
28
دوستان ، در این کتاب به تک تک تفرقه افکنی ها و دروغ های پانترکیسم پاسخ داده شده . با خواندن این کتاب برای همه سخنان بی پایه پانترکیسم ، پاسخی دانشی و مستند با یادکرد منبع پاسخ ، خواهید داشت .
پان ترکیسم را پان ایرانیسم و پان فارسیسم تغذیه می کند
پانترکیسم بر پایه همه سند ها تاریخی در سده 19 میلادی در بیرون از ایران و پیش از پیدایش جنبش ناسیونالیسم ایرانی پدید آمده است و همین پانترکیسم در آناتولی و قفقاز و آسیای میانه و سوریه دست به کشتار و نسل کشی زده است در حالیکه ایراندوستی بر پایه "یک زبان رسمی سراسری( زبان فارسی)" جنبه قومی ندارد و به زبان مادری محلی شهروندان احترام میگذارد و تنها زبان رسمی یگانه فارسی که دیرینه ترین پیشینه جایگاه فرهنگی در میان همه ایرانیان با هر زبان محلی شان را داشته است را برای فهم بیشتر و همبستگی بیشتر میان شهروندان درون مرزهای جغرافیای ایران امروزی میخواهد و بر خلاف پانترکها خواهان گسترش جغرافیایی و اشغال نظامی دیگر ملت ها و نسل کشی نیست.
پانفارسیسم که یک چیز تخیّلی هست . مانند غول جادو . پان ایرانیسم یک واگردانی بسیار بزرگ با پان ترکیسم داره . در پان ایرانیسم از بُن سخنی از نژاد نیست و از ایران و فرهنگ ایرانی سخن میره ، در حالیکه در پانتُرکیسم همه چیز بر پایه نژاد است و آنهم نژاد زرد و تیره تُرک اون نژاد . آنچه من نوشتم رو شما خودتون اگر کمینه خوانشی درباره پان ایرانیسم و پانترکیسم داشته باشید می دونید.
نژادپرستان برای جذب اعضا به ظاهر از یک ملت بزرگ( فارس،ترک،کرد،لر و...) سخن میگویند؛اما اساسا یک ملت کوچک مدنظرشان قرار دارد(قوم فارس).
این جملات هم مثل فرهنگ ایرانی و.. که نژاد پرستان خود را پشت آن مخفی میکنند هم از شگردهای آنان است تا بتوانند آشکارا فعالیت کنند و حمایت عمومی را به دست آورند؛زیرا در غیر این صورت باید به صورت بسته و زیر زمینی فعالیت خود را ادامه دهند.
بکوشید همیشه با مطالعه و استدلال چیزی بگویید و بنویسید . بعید می دانم بتوانیم ایسم هایی را که نام برده اید حتی تعریف کنید . چه برسد به مقایسه و استنتاج از آنها .
من باز هم می گویم با کلیت حرف نویسنده مخالفتی ندارم و اتفاقا از سالها پیش ، همین نگرانی ها در من نیز وجود داشت ( بر تری طلبی های کاذب فاشیستی در میان برخی از اقوام ایرانی و . . . ) ولی تمام حرف من این است که ما تا خودمان را درست نکنیم نمی توانیم از دیگران انتظار اصلاح داشته باشیم . امام صادق(ع) در جایی فرموده اند بهترین امر به معروف آنست که خودتان خوب باشید . ما اگر به جای ایراد گرفتن با اقوام و نژادها و اقلیتها در ایران برخوردی مهربانانه داشته باشیم و برای آنها جوک نسازیم و در آبادی و آبادانی آن مناطق بکوشیم به شما قول شرف می دهم هیچ نیرویی نمی تواند نه در حال و نه در آینده موجب تجزیه و از هم گسیختگی ایران شود . آری من نیز دارم پیش گویی می کنم ولی پیش گویی من ، دلیل عملی و تجربی دارد . مانند پزشکی که به بیمارش می گوید اگر قند و چربی نخوری تا 10 سال دیگر زنده می مانی ما هم اگر یک سری کارها را انجام ندهیم شک نکنید شاهد وفاق ملی خواهیم بود . موفق و سربلند باشید . . . ( از بابت تندی کلام در نوشته های قبلی نیز معذرت می خواهم متاسفانه ، بنده زود جوش می آورم و زود هم پشیمان می شوم !!!)
من باز هم می گویم با کلیت حرف نویسنده مخالفتی ندارم و اتفاقا از سالها پیش ، همین نگرانی ها در من نیز وجود داشت ( بر تری طلبی های کاذب فاشیستی در میان برخی از اقوام ایرانی و . . . ) ولی تمام حرف من این است که ما تا خودمان را درست نکنیم نمی توانیم از دیگران انتظار اصلاح داشته باشیم . امام صادق(ع) در جایی فرموده اند بهترین امر به معروف آنست که خودتان خوب باشید . ما اگر به جای ایراد گرفتن با اقوام و نژادها و اقلیتها در ایران برخوردی مهربانانه داشته باشیم و برای آنها جوک نسازیم و در آبادی و آبادانی آن مناطق بکوشیم به شما قول شرف می دهم هیچ نیرویی نمی تواند نه در حال و نه در آینده موجب تجزیه و از هم گسیختگی ایران شود . آری من نیز دارم پیش گویی می کنم ولی پیش گویی من ، دلیل عملی و تجربی دارد . مانند پزشکی که به بیمارش می گوید اگر قند و چربی نخوری تا 10 سال دیگر زنده می مانی ما هم اگر یک سری کارها را انجام ندهیم شک نکنید شاهد وفاق ملی خواهیم بود . موفق و سربلند باشید . . . ( از بابت تندی کلام در نوشته های قبلی نیز معذرت می خواهم متاسفانه ، بنده زود جوش می آورم و زود هم پشیمان می شوم !!!)
از متن کتاب : 1- هزاران سال است دشمنان ایران آرزوی تکته تکه کردن ایران را دارند ( توهم دشمن ! حال انگاری تاریخ ! ) اگر بنا به این باشد ، هندی ها هم می گویند : ایرانی ها آرزوی نابودی هند را دارند ! شما می گویی به چه دلیل ؟ آنها از حملات محمود غزنوی و نادرشاه افشار و به خاک و خون کشیدن مردم بی گناه دهلی و غارت جواهرات و . . مثال می آورند . . ولی اینها چه ربطی به مردم زمان حال ایران دارد ؟ خدا می داند و بس !!!! 2- . . . . و در هزاران سال آینده این آرزو را به گور خواهند برد ! ( نویسنده در اینجا در نقش نوستر آداموس ظاهر شده و دست به پیشگویی تاریخ تا چند هزار سال آینده را می زند ! امیدواریم که آروزی ایشان محقق شود ولی آقای نویسنده ، حداقل محمد رضا شاه ، هشدار داده بود که اینجا ممکن است ایرانستان شود و بدون شک ، یکی از علل ایرانستان شدن دشمن تراش های واهیست ! ) 3- نویسنده در ادامه در خصوص اصل 15 سخن می گویند که بنده مفصلا در خصوص آن توضیح دادم که این اصل فقط در حد اصل است و اگر درست اجرا می شد اکنون وضعیت دیگری داشتیم 4- نویسنده در ادامه مواردی را بر می شمرد که آنها را نشانه های خودبرتربینی کاذب و خود کم بینی می داند . آری ، ما نیز با ایشان همصدا و هم نظریم . یکی از مواردی که نویسنده برشمرده این است : خودبرتر بینی کاذب : مانند این شعر : هنر نزد ایرانیان است و بس . . . آنگاه دوست محترم ما می گوید ما پراکنده و خارج از موضوع صحبت می کنیم . اتفاقا تمام ناراحتی شما از این است که ما داخل موضوع صحبت می کنیم و به شما ثابت می کنیم آنچه در پان ترکها وجود دارد در شما نیز وجود دارد !!! و چه بسا بدتر . . . یکی دیگر از بندهای کتاب : "دلبستگی به ویرانی هرآنچه جز خود است " . .. شماکافیست سری به نقاط زرخیز ایران مانند عسلویه و خوزستان بیندازید ( و همچنین سیستان و بلوچستان ) بیندازید و بعد ، وضعیت اسفبار این شهرستانها و استان ها را با شهرهای مرکزی مقایسه کنید تا متوجه شوید چه کسانی نه تنها قصد ، که در عمل : تخریبگر بوده اند ! بند دیگر : " لذت فراوان از تحقیر و اهانت به دیگران " . . . مانند انبوه جوک های نژادپرستانه که برای اقلیت های قومی ساخته شده 5- نویسنده در ادامه ، برای اثبات مدعای خود از جعفر پیشه وری مثال می آورد که 74 سال قبل مرده و تا کنون : هفت کفن پوسانده است ! عجیب است ولی شما که می گفتید : مثال و مقایسه از کانادا به خاطر وجود تفاوتها کار اشتباهی است . . . اکنون چگونه است که مثال آوردن از 80 سال قبل آن هم در خصوص ماجرایی که مربوط به شرایط اجتماعی و سیاسی کاملا متفاوت بوده و اصلا دخلی به قصه ندارد برای شما مشکلی ندارد ؟ شاید این هم ، یکی دیگر از آداب و شیوه های استدلال است که ما از آن بی خبریم ؟
آفرین . این شد . بخون و سپس سخن بگو . آفرین بر شما
پاسخ بخش های دیگر نوشته شما هم در اون کتاب هست. به دو برگه بسنده نکن. پاسخ ها اونجا هست.
شما نمی توانید هندی ها را با ایرانی ها بسنجید. چرا ؟ چون کشور جداسری بنام هند تا پیش از جداسری از بریتانیان هستی نداشته است. ایران یکی از سه کشور کهن جهان است که همچنان هست. آری کهن تر از ایران هم بوده اند ویک آنها نابود شده اند و دیگر هستی ندارند. یک ایران است یک چین که از ایران جوان تر است و یکی مصر که از همه کهن تر است ولی چون زبان و فرهنگش را از دست داده آنرا نمی توان زنده دانست. پس در سنجش نمی توان هرچیزی را با هرچیزی که دلمان خواست بسنجیم
نکته دیگر آنکه شما همچنان به روشی که پیشتر بدان اشاره کردیم باز می پیمایی . آنچه شما نوشته اید نقد آن کتاب است . بسیار هم کارتان شایسته و نیکوست . منتهی باز از یاد برده اید که زمینه گفتگوی ما نقد کتاب نیست! اگر از یاد برده اید نخستین نوشته ها را نگاه کنید . از این شاخه به آن شاخه پریدن شیوه گفتگو نیست. درباره موضوع بنویسید آنگاه که گفتگو درباره آن موضوع به پایان رسید می توان در نقد کتاب یا هر چیز دیگری گفتگو کرد. از این شاخه به آن شاخه نپرید. این شیوه گفتگو نیست بزرگوار.
یکی دیگر از شیوه های گفتگو ( و بلکه مهمترین آن ) رعایت ادب و احترام است ، پس اگر ما آمدیم و به طرف مقابل گفتیم : " . . . درباره چیزهایی که تخصص و آگاهی کافی نداریم سخن نگوییم . چیزی می گویید و شماری دیگر را هم گمراه می کنید . . . نه اینکه هر گوشه ساز خود را زنم و زبان یا چیزهای دیگر را دستاویز آماژهای شوم خود کند ! . . . تنها جلوی بینی خود را می بیند ! ." . . . . ( یعنی تهمت نادانی و گمراه گری و حماقت و توطئه به دیگرای زدن ) و آنگاه طرف آمد و به شما ثابت کرد که این شما هستید که آگاهی کافی ندارید و دیگران را گمراه می کنید . . پس شما نباید دلخور شوید ( کلوخ انداز را پاداش سنگ است )
ضمنا جای خنده است از دوستانی که : سعی در استفاده از واژه های اصیل ایرانی دارند ( که قابل فهم عموم نیست ) آنگاه در استفاده از واژه های انگلیسی مانند آپلود مشکلی ندارند !!! ( احتمالا همانگونه که با تدریس زبان بومی مشکل دارند ولی با تدریس زبان انگلیسی در مدارس مشکلی ندارند !!!! ) آپلود = بارگزاری
مانند هر چیز و هر کاری ، گفتگو هم آداب و شیوه ای دارد . از روشن ترین شیوه گفتگو سخن گفتن و نوشتن درباره موضوع است. اینکه کسی هی از این شاخه به آن شاخه بپرد و بیرون از موضوع سخن گوید یا بنویسد ، یا نشانه ناتوانی در پاسخگویی است و یا نشانه آگاهی نداشتن از روش و شیوه گفتگو . کامناکام آنچه ما نوشتیم اصول ابتدایی بود که انتظار می رود هر کس آنرا بداند و شگفت است که شما آنرا ندانید. با اینهمه ما مشکلی در خنده شما نمی بینیم . آرزومندیم که شما و همه هممیهنانمان همیشه خنده بر لبشان باشد .
من با مطالب این کتاب مشکلی ندارم و اتفاقا نقطه نظرات سالیان گذشته من و حتی کتابهایی که نوشته خودم بود و در این سایت آپلود کردم ( و بعضا با اقبال دوستان نیز مواجه شد ) همه و همه دلیلی است روشن که بنده با تجزیه ایران و هر نوع فاشیسم و خود برتر بینی مخالفم ولی دوست عزیز ، مشکل بیشتر انسانها این است که : کور خود هستند و بینای مردم ! به قول حضرت عیسی (ع) از کسانی مباش که خار را در چشم دیگری می بیند ولی درخت را در چشم خود نمی بیند ! اگر پانترکیسم و فاشیسم بد است به علت خود برتربینی است ولی آیا در این شعر نشانی از خود برتربینی وجود ندارد : هنر نزد ایرانیان است و بس !!! من می گویم همانقدر که تجزیه طلبی و نژادپرستی ترک ها و عرب ها بد است همانقدر نیز خودبرتربینی و ادعای آقایی از سوی قوم فارس ( که خود من نیز نسل اندر نسل فارس بوده ام ) بد است . همانقدر ساختن جوک برای این اقلیت ها بد است . همانقدر عدم تخصیص منابع برای این استانها بد است . آینه چون نقش تو بنمود راست - خودشکن آیینه شکستن خطاست . . . .
نوشته های شما پراکنده است و در یک راستا نیست . گمان می کنم هرکس که بخواهد تکه نوشته هایی سودمند و آموزاننده را از جاهای گوناگون گرد آورد و سپس آنها را بهم بچسباند ، دچار همین گرفتاری خواهد شد . بی گمان شما کتابی که ما آپلود کرده ایم را نخوانده اید . چرا ؟ چون اگر خوانده بودید چیزهایی که در همان کتاب بدان پرداخته شده و پاسخ گفته شده را دوباره در نوشته هایتان مطرح نمی کردید . و سخن پایانی اینکه ، اینکه شما چگونه می نویسید یا چه کار می کنید به خودتان بربسته است و کسی حق ندارد به شما بگوید که چه کنید یا چگونه بینجامید . همه سخن ما اینست که اگر ایران را دوست می داریم ، سخنی از روی ناآگاهی نگفته و ننویسیم تا چند تن دیگر را نیز گمراه کند . همین . پایدار و پیروز باشید. بدرود
ضمنا جالب است که کنوانسیون های متعدد بین المللی : تفاوت فرهنگی و اقلیمی و . . را میان کشورها نادیده گرفته و در راستای اصول مشترک جهان شمول بشری ، دست به تدوین موارد متعددی ( از جمله همین حق تعلیم ) زده است واقعا عجب آدمهای ناآگاهی در این سازمان ملل پیدا می شوند که سعی در فریب و گمراهی دیگران دارند !!!! . . . آنها باید برای کانادا یک سری موارد تصویب کنند و برای سایر کشورها هم مواردی دیگر !!!!!
1- پس از انقلاب ، مسأله‌ی آزادی آموزش زبان‌های محلی در اصل پانزدهم قانون اساسی مورد توجه قرار داده شد، اما تاکنون شاهد اقدامی از سوی دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی در راستای تحقق این امر نبوده‌ایم و به همین دلیل، حکومت از سوی بخشی از جامعه که عمدتاً از گروه‌های قومیت‌گرا هستند، متهم به تضییع حقوق بشر و حقوق شهروندی است ( مهران ربیعی سایت فرهنگ امروز ) هر چند حکومت الزامی در تدریس ندارد ولی نباید در این رابطه اشکال تراشی شود . 2-هنگام نهایی شدن بررسی این اصل در مجلس خبرگان قانون اساسی، مولوی عبدالعزیز نماینده‌ی مردم سیستان و بلوچستان در مقام سوال اظهار می دارد: «اگر کسی بخواهد عربی بخواند، آیا دولت برای او معلم عربی می‌گیرد یا خیر؟ یا اگر کسی بخواهد زبان بلوچی بخواند، آیا دولت ملزم است برای او معلم بلوچی بگیرد یا خیر؟ [ شهید بهشتی نایب رییس مجلس نیز در پاسخ وی اظهار می‌دارد:] بله، دولت موظف است. یعنی وقتی آن‌ها حق داشتند این زبان را تدریس کنند، دولت موظف است چیزی را که آن‌ها حق دارند برایشان تهیه کند. مولوی عبدالعزیز باز می‌پرسد: یعنی هم کتاب و هم معلم باید تهیه بکند؟ شهید بهشتی پاسخ می‌دهد: بلی!( صورت مذاکرات مجلس چاپخانه مجلس ص 577) 3- کنوانسیون حقوق کودک (۱۹۸۹): در ماده‌ی ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک ذکر شده است که کودکان اقلیت‌ها از حق بر فرهنگ، حق بر تعلیم، حق بر انجام اعمال مذهبی و حق بر کاربرد زبان خویش برخوردارند.3-گر چه دولت را در این کار اجباری نیست ولی بهتر است که دولت تمهیدات لازم را برای جلوگیری از امحاء و نابودی زبان و به طور کلی فرهنگ اقلیت‌های موجود در بطن جامعه فراهم سازد. چرا که همین کثرت و تنوع فرهنگی و اقلیمی است که ایران را زیبایی بخشیده است و به طور کلی، تقویت فرهنگ‌های بومی باعث هرچه بیشتر غنی شدن فرهنگ ملی نیز می شود ( مهران ربیعی - سایت فرهنگ امروز ) 4- نماینده مردم اردبیل، نمین، نیر، سرعین در مجلس شورای اسلامی افزود: اگرچه اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با صراحت تحصیل اقوام کشور به زبان مادری در کنار زبان فارسی در مدارس را آزاد عنوان می‌کند اما متاسفانه برخی معذوریت‌ها، محدودیت‌ها و تنگ‌نظری‌ها همواره مانع اجرای آن بوده است. وی که طرح اجرایی شدن اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را تهیه و تدوین کرده است، بیان کرد: جمع‌آوری امضا در مجلس برای این طرح با جدیت دنبال می‌شود و در حال افزایش است . . . حدود 52 درصد دانش آموزان کشور دوزبانه هستند 5- زبان های بومی : کی و چرا سرکوب شدند ( مصاحبه آقای غلامحسین صدری افشار - خبرگزاری ایسنا) را نیز مطالعه فرمایید 6- جالب است که آموزش عربی و انگلیسی با بودجه دولتی اجباریست ولی برای آمزوش زبان مادری غالب در هر منطقه ما اینهمه حساس می شویم و فکر می کنیم با این کار ایران از هم می پاشد! اگر قرار است با چنین نسیمی ایران از هم بپاشد همان بهتر که بپاشد !!!! 7- در نهایت : شما نیز با آگاهی و تخصص بیشتری سخن بگویید تا علاوه بر گمراهی و فریب دیگران موجب ایجاد تنفر و تفرقه در جامعه نشده و پایه های نژاد پرستی و خود برتر بینی را تثبیت نفرمایید . . . ( راستی فراموش کردم خود من از این اقلیت ها نیستم ولی واقعا مشاهده اینهمه ظلم و تبعیض به آنها دل هر انسانی را به درد می آورد به قول سعدی : تو کز محنت دیگران بی غمی . . . . )
با پروا به آنچه نوشته اید بر شما بایا و دربایست است که همین کتابی که من آپلود کرده ام را بخوانید . بخوانید و پس از آن اگر پاسخ نوشته تان را نگرفتیم بیایید تا من پاسخ دهم.
در پاسخ گروندگان به پانترکیسم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک