دیوان هادی سمرقندی
نویسنده:
هادی سمرقندی
مصحح:
ابراهیم خدایار
امتیاز دهید
میرزا هادی سمرقندی از شاعران صاحب دیوان قرن سیزدهم و نیمه نخست قرن ۱۴ قمری/ قرن ۱۹ میلادی در ماوراءالنهر است. درباره زندگی و شعر این شاعر نازکخیال اقوال متناقض، بل نادرستی در منابع مؤلف در آسیای میانه قرن بیست نوشته شده و از این طریق به منابع اندک شمار تألیف شده در ایران نیز راه یافته است.
آنگونه که از منابع برمیآید و نخستین بار نیز فخرالدین راجی - فرزند شاعر - در صفحات پایانی دیوان پدر که در سال ۱۳۳۱ق/ ۱۹۱۳م در سمرقند چاپ کرده بود، یادآوری کرده است، نسخه اصلی دیوان میرزا هادی سمرقندی به همراه دو اثر دیگر شاعر، نظم فارسی و ترکی انوار سهیلی تألیف ملاحسین واعظ کاشفی مفقود شده است و از آن روزگار تا به امروز هیچ اطلاعی از این نسخه در فهرستها و کتابشناسی های منطقه و ایران و جهان به دست نیامده است؛ به همین دلیل نسخه چاپ سنگی این اثر ارزش بالایی دارد و در حکم نسخه خطی است؛ به ویژه آن که این اثر در خارج از ماوراءالنهر کاملاً ناشناخته است.
تاکنون هیچ محقق و پژوهشگری درباره تأثیرپذیری هادی سمرقندی از واعظ قزوینی و چاپ بیش از ۲۶۲غزل از دیوان این شاعر با تغییر تخلص «واعظ» به «هادی» در دیوان میرزا هادی سخنی به میان نیاورده بود. شواهد و قرائن نشان میدهد که شخص هادی سمرقندی به احتمال زیاد با دیوان واعظ قزوینی آشنایی نداشته و ما نیز هیچ مدرکی اختصاصی دال بر این امر از زندگی و اشعار باقی مانده از شاعر در دست نداریم. اصولاً بر خلاف بیدل و صائب که در ماوراءالنهر آن روزگار شهرتی افسانهای داشتند، واعظ قزوینی هیچ شهرتی در این منطقه نداشت و همین مسئله، زمینه سرقت اشعار او را فراهم کرده بود.
در فهرست های چاپ شده در ماوراءالنهر نیز هیچ نشانی از دیوان واعظ به چشم نمیخورد. این نظریه که فخراالدین راجی - فرزند شاعر - خواسته باشد با این کار نام پدر و در نتیجه خود و خاندانش را در سمرقند آن روزها صاحب اعتبار جلوه دهد، امری کاملاً پذیرفتنی است. وی با استفاده از گمنامی واعظ قزوینی در محیط ادبی ماوراءالنهر و با به دست آوردن نسخهای از دیوان وی، و سپس تلفیق ۲۶۲غزل از آن با ۷۸ غزل باقی مانده از پدر، دیوانی به نام «دیوان میرزاهادی» را در سال ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م در سمرقند به چاپ سپرد و با امحای اصل دیوان واعظ، تقریباً برای مدتی نزدیک به یک قرن به اهداف خود دست یافت.
بیشتر
آنگونه که از منابع برمیآید و نخستین بار نیز فخرالدین راجی - فرزند شاعر - در صفحات پایانی دیوان پدر که در سال ۱۳۳۱ق/ ۱۹۱۳م در سمرقند چاپ کرده بود، یادآوری کرده است، نسخه اصلی دیوان میرزا هادی سمرقندی به همراه دو اثر دیگر شاعر، نظم فارسی و ترکی انوار سهیلی تألیف ملاحسین واعظ کاشفی مفقود شده است و از آن روزگار تا به امروز هیچ اطلاعی از این نسخه در فهرستها و کتابشناسی های منطقه و ایران و جهان به دست نیامده است؛ به همین دلیل نسخه چاپ سنگی این اثر ارزش بالایی دارد و در حکم نسخه خطی است؛ به ویژه آن که این اثر در خارج از ماوراءالنهر کاملاً ناشناخته است.
تاکنون هیچ محقق و پژوهشگری درباره تأثیرپذیری هادی سمرقندی از واعظ قزوینی و چاپ بیش از ۲۶۲غزل از دیوان این شاعر با تغییر تخلص «واعظ» به «هادی» در دیوان میرزا هادی سخنی به میان نیاورده بود. شواهد و قرائن نشان میدهد که شخص هادی سمرقندی به احتمال زیاد با دیوان واعظ قزوینی آشنایی نداشته و ما نیز هیچ مدرکی اختصاصی دال بر این امر از زندگی و اشعار باقی مانده از شاعر در دست نداریم. اصولاً بر خلاف بیدل و صائب که در ماوراءالنهر آن روزگار شهرتی افسانهای داشتند، واعظ قزوینی هیچ شهرتی در این منطقه نداشت و همین مسئله، زمینه سرقت اشعار او را فراهم کرده بود.
در فهرست های چاپ شده در ماوراءالنهر نیز هیچ نشانی از دیوان واعظ به چشم نمیخورد. این نظریه که فخراالدین راجی - فرزند شاعر - خواسته باشد با این کار نام پدر و در نتیجه خود و خاندانش را در سمرقند آن روزها صاحب اعتبار جلوه دهد، امری کاملاً پذیرفتنی است. وی با استفاده از گمنامی واعظ قزوینی در محیط ادبی ماوراءالنهر و با به دست آوردن نسخهای از دیوان وی، و سپس تلفیق ۲۶۲غزل از آن با ۷۸ غزل باقی مانده از پدر، دیوانی به نام «دیوان میرزاهادی» را در سال ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م در سمرقند به چاپ سپرد و با امحای اصل دیوان واعظ، تقریباً برای مدتی نزدیک به یک قرن به اهداف خود دست یافت.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دیوان هادی سمرقندی