سبز پری
نویسنده:
پرویز دوایی
امتیاز دهید
کتابی رویاگونه درباره عشق، دلتنگی، وابستگی، مرگ و همه احساسات انسانی
گزیده ای از متن کتاب:
اخمت را بازکن. از تو چیزی نمی خواهم. از کنارت می گذرم. با دست پیر گلبرگی از گل سرخ های سرزمینم را لای کتاب تو می گذارم و سحر که بیدار شدی در بسترت عطر گل های باغ شیراز خواهد پیچید، می دانم. بخشی از کتاب: ما همین سر ردیف نشسته بودیم. هنوز سالن پر نشده بود و مردم داشتند میامدند تو. ما زودتر داخل شدیم و نشستیم. من وسط های سالن سر ردیف نشسته بودم که دیدم آمد و...
بیشتر
گزیده ای از متن کتاب:
اخمت را بازکن. از تو چیزی نمی خواهم. از کنارت می گذرم. با دست پیر گلبرگی از گل سرخ های سرزمینم را لای کتاب تو می گذارم و سحر که بیدار شدی در بسترت عطر گل های باغ شیراز خواهد پیچید، می دانم. بخشی از کتاب: ما همین سر ردیف نشسته بودیم. هنوز سالن پر نشده بود و مردم داشتند میامدند تو. ما زودتر داخل شدیم و نشستیم. من وسط های سالن سر ردیف نشسته بودم که دیدم آمد و...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سبز پری