رسته‌ها

خاطرات من: یادداشتهای دوره ۱۳۳۴ - ۱۳۱۰

خاطرات من: یادداشتهای دوره ۱۳۳۴ - ۱۳۱۰
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 18 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 18 رای
مقدمه کتاب:
من سرهنگ ستاد بازنشسته حسینقلی سررشته در طول مدتی که در خدمت ارتش بودم، کارهایی را که در هر هفته انجام میدادم، در دفتری یادداشت می کردم. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و زندانی شدن من، یادداشتها را که شامل بسیاری از مطالب نگفته دوره ۱۳۱۰ تا ۱۳۴۰ است، حدود ۲۵ سال مخفی کردم. پس از انقراض سلطنت پهلوی و ایجاد جمهوری اسلامی، با مطالعه کتابهای "توطئه ربودن و قتل سرتیپ افشار طوس" نوشته آقای محمد ترکمان و "جنبش ملی شدن صنعت نفت" نوشته آقای سرهنگ غلامرضا نجاتی و "خاطرات سیاسی و نظامی" سرهنگ ستاد غلامرضا مصور رحمانی، متوجه شدم بعضی مطالبی که در این کتابها نوشته شده، با واقعیت تطبیق ندارد. از آنجا که نویسندگان محترم این سه کتاب درخواست کرده بودند کسانیکه شاهد و ناظر وقایع سالهای ۳۱ و ۳۲ بوده اند، اطلاعات و مشاهدات خود را منتشر سازند تا پرده از روی حقایق کنار رود، تحریف ها برملا شود و دروغ ها آشکار گردد، در صدد برآمدم که به سراغ آن یادداشتها بروم و به کمک حافظه خود و دوستانی که از آن وقایع خاطراتی دارند و با استفاده از کتابهای مستند دیگر و روزنامه های سالهای ۳۱ و ۳۲، گوشه هایی از وقایع آن سالهای بحرانی را روشن کنم و به درخواست نویسندگان آن سه کتاب نیز پاسخ مثبت بدهم. آنچه شما در این کتاب می بینید، رویدادهایی است که خود شاهد آن بوده ام، از جمله واقعه نهم اسفند ۳۱، کشف توطئه قتل سرتیپ افشار طوس و سپس مقابله با کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد ۳۲.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
148
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Mahsaa
Mahsaa
1399/01/25
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خاطرات من: یادداشتهای دوره ۱۳۳۴ - ۱۳۱۰

تعداد دیدگاه‌ها:
1
سرهنگ سررشته از افسران شرافتمند ارتش بود که از ابتدای خدمت در ارتش با شرافت خدمت کرده و در مواقع لزوم در برابر مقامات بالاتر نیز می ایستاد. در هنگام حکومت ملی او رئیس شعبۀ تجسس رکن دو ارتش شد و خدمات ارزشمندی انجام داد. بعد از ظهر نهم اسفند به منزل مصدق رفت و اوباش را که با تصور بازگشت مصدق به منزل هجوم آورده بودند متفرق کرد و برخی را نیز بازداشت کرد. در کشف توطئه شهادت افشارطوس نقش اصلی به عهدۀ او بود و با قاطعیت تمام ابتدا خطیبی را مجبور به اعتراف کرد و در نهایت پرونده را تا بازداشت متهمان قاطعانه پیگیری کرد. پیگیری کرد. در اواخر دولت دکتر مصدق هم مسئول ستاد دژبان مرکز بود که زندانیان مهمی در آنجا بودند و پس از کودتای نافرجام 25 مرداد هم افراد مهمی از مخالفان دولت را بازداشت کرد و در ۲۸ مرداد نیز قاطعانه با دستور آتش اوباشی که قصد تصرف ستاد ارتش و ساختمان­های مهم اطراف را داشتند را متفرق کرد و با شرافت سربازی در برابر آنها ایستاد و و حتی کسانی همچون سرهنگ اشرفی و ... را هم با قاطعیت بازداشت کرد.
و طبق خاطراتش در آن سال نام وی در فهرست افسران ترفیع بگیر آمده و قرار بر ارتقای درجۀ وی به درجۀ سرتیپی بود.
پس از کودتای 28 مرداد وی مدتی مخفی شد اما در نهایت به زندان افتاد و پس از آن هم بالاجبار بازنشسته شده و با شرافت سربازی پیشنهادهائی که جهت همکاری، ترفیع درجه (دولت کودتا حاضر شد تا در قبال تحریف واقعیت ها درجۀ عقب افتادۀ او را اعطا نماید که وی نپذیرفته بود)، اعزام به خارج و ... در قبال خیانت به دکتر مصدق به او داده شد را رد کرده بود.
خاطرات من: یادداشتهای دوره ۱۳۳۴ - ۱۳۱۰
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک