خاطرات من: یادداشتهای دوره ۱۳۳۴ - ۱۳۱۰
نویسنده:
حسینقلی سررشته
امتیاز دهید
مقدمه کتاب:
من سرهنگ ستاد بازنشسته حسینقلی سررشته در طول مدتی که در خدمت ارتش بودم، کارهایی را که در هر هفته انجام میدادم، در دفتری یادداشت می کردم. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و زندانی شدن من، یادداشتها را که شامل بسیاری از مطالب نگفته دوره ۱۳۱۰ تا ۱۳۴۰ است، حدود ۲۵ سال مخفی کردم. پس از انقراض سلطنت پهلوی و ایجاد جمهوری اسلامی، با مطالعه کتابهای "توطئه ربودن و قتل سرتیپ افشار طوس" نوشته آقای محمد ترکمان و "جنبش ملی شدن صنعت نفت" نوشته آقای سرهنگ غلامرضا نجاتی و "خاطرات سیاسی و نظامی" سرهنگ ستاد غلامرضا مصور رحمانی، متوجه شدم بعضی مطالبی که در این کتابها نوشته شده، با واقعیت تطبیق ندارد. از آنجا که نویسندگان محترم این سه کتاب درخواست کرده بودند کسانیکه شاهد و ناظر وقایع سالهای ۳۱ و ۳۲ بوده اند، اطلاعات و مشاهدات خود را منتشر سازند تا پرده از روی حقایق کنار رود، تحریف ها برملا شود و دروغ ها آشکار گردد، در صدد برآمدم که به سراغ آن یادداشتها بروم و به کمک حافظه خود و دوستانی که از آن وقایع خاطراتی دارند و با استفاده از کتابهای مستند دیگر و روزنامه های سالهای ۳۱ و ۳۲، گوشه هایی از وقایع آن سالهای بحرانی را روشن کنم و به درخواست نویسندگان آن سه کتاب نیز پاسخ مثبت بدهم. آنچه شما در این کتاب می بینید، رویدادهایی است که خود شاهد آن بوده ام، از جمله واقعه نهم اسفند ۳۱، کشف توطئه قتل سرتیپ افشار طوس و سپس مقابله با کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد ۳۲.
بیشتر
من سرهنگ ستاد بازنشسته حسینقلی سررشته در طول مدتی که در خدمت ارتش بودم، کارهایی را که در هر هفته انجام میدادم، در دفتری یادداشت می کردم. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و زندانی شدن من، یادداشتها را که شامل بسیاری از مطالب نگفته دوره ۱۳۱۰ تا ۱۳۴۰ است، حدود ۲۵ سال مخفی کردم. پس از انقراض سلطنت پهلوی و ایجاد جمهوری اسلامی، با مطالعه کتابهای "توطئه ربودن و قتل سرتیپ افشار طوس" نوشته آقای محمد ترکمان و "جنبش ملی شدن صنعت نفت" نوشته آقای سرهنگ غلامرضا نجاتی و "خاطرات سیاسی و نظامی" سرهنگ ستاد غلامرضا مصور رحمانی، متوجه شدم بعضی مطالبی که در این کتابها نوشته شده، با واقعیت تطبیق ندارد. از آنجا که نویسندگان محترم این سه کتاب درخواست کرده بودند کسانیکه شاهد و ناظر وقایع سالهای ۳۱ و ۳۲ بوده اند، اطلاعات و مشاهدات خود را منتشر سازند تا پرده از روی حقایق کنار رود، تحریف ها برملا شود و دروغ ها آشکار گردد، در صدد برآمدم که به سراغ آن یادداشتها بروم و به کمک حافظه خود و دوستانی که از آن وقایع خاطراتی دارند و با استفاده از کتابهای مستند دیگر و روزنامه های سالهای ۳۱ و ۳۲، گوشه هایی از وقایع آن سالهای بحرانی را روشن کنم و به درخواست نویسندگان آن سه کتاب نیز پاسخ مثبت بدهم. آنچه شما در این کتاب می بینید، رویدادهایی است که خود شاهد آن بوده ام، از جمله واقعه نهم اسفند ۳۱، کشف توطئه قتل سرتیپ افشار طوس و سپس مقابله با کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد ۳۲.
آپلود شده توسط:
Mahsaa
1399/01/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خاطرات من: یادداشتهای دوره ۱۳۳۴ - ۱۳۱۰
و طبق خاطراتش در آن سال نام وی در فهرست افسران ترفیع بگیر آمده و قرار بر ارتقای درجۀ وی به درجۀ سرتیپی بود.
پس از کودتای 28 مرداد وی مدتی مخفی شد اما در نهایت به زندان افتاد و پس از آن هم بالاجبار بازنشسته شده و با شرافت سربازی پیشنهادهائی که جهت همکاری، ترفیع درجه (دولت کودتا حاضر شد تا در قبال تحریف واقعیت ها درجۀ عقب افتادۀ او را اعطا نماید که وی نپذیرفته بود)، اعزام به خارج و ... در قبال خیانت به دکتر مصدق به او داده شد را رد کرده بود.