تحریف تاریخ: نقدی بر کتاب گذشته چراغ راه آینده است
امتیاز دهید
به کوشش: گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان
شروع کتاب:
كتاب «گذشته چراغ راه آينده است» با ورود به بررسی اوضاع و احوال كشورمان در فاصله ميان دو كودتای اسفند 1299 و مرداد 1332، و با ارائه حجم انبوهی از اطلاعات و دادههای تاريخی، نام خود را به عنوان يكی از كتب مطرح درباره اين دوران به ثبت رسانيده است. البته آنچه در اين كتاب در وهله نخست جلب توجه می كند، نامشخص بودن نام نويسندگان آن و بهرهگيری از عنوان مستعار «جامی» است. اصولاً از آنجا كه در كتابها و مقالات تاريخی و سياسی، شناخت خواننده از نويسنده می تواند كمك بزرگی به فهم محتوای آنها بنمايد، طبيعتاً مكتوم ماندن نام نويسندگان اين كتاب، ضمن آن كه ابتدا فضايی مبهم را پيش روی خوانندگان قرار می دهد، اين سؤال را نيز براي آنها به وجود می آورد كه چه عاملي موجب تمايل اين نويسندگان به پنهان نگه داشتن نام خود شده است؟
يافتن پاسخ اين سؤال، البته كار چندان مشكلي نخواهد بود و مطالعه اين كتاب بخوبی روشن ميسازد گروه جامی بايد متشكل از اعضای پيشين حزب توده و احياناً فرقه دمكرات آذربايجان باشد كه با مشاهده عملكردها و رفتارهای بلندپايگان اين حزب و فرقه، بتدريج راه خود را از آنان جدا ساخته و در طيف منتقدان و بلكه مخالفان اين طيف قرار گرفتهاند. به ويژه هنگامی كه عبارت «ما عليالرسول الاالبلاغ» را در انتهای «آغاز سخن» مورد توجه قرار دهيم، ميتوانيم بهرهگيري از اين آيه قرآني را نشانهای دال بر احتمال گرايش مجدد اين عده به آيين و عقايد اسلامی به شمار آوريم. اما اين همه بدان معنا نيست كه نويسندگان كتاب، به كلی از گذشته خويش بريده و منقطع شده باشند. آنان نه تنها همچنان معتقد به ارزشمندی انقلاب سوسياليستی روسيهاند و اصل تشكيل حزب توده و فرقه دمكرات آذربايجان را يك اقدام مثبت به شمار می آورند و از پارهای اقدامات اوليه آنها به نيكی ياد ميكنند، بلكه درصدد بزرگنمايی اش نيز برمی آيند؛ بنابراين آنچه مورد انتقاد گروه جامی قرار دارد، اشتباهات و كژرويهای رهبران اين تشكلهاست، نه اصل تشكيل و فعاليت آنها. به اين ترتيب كتاب «گذشته چراغ راه آينده است» را در يك نگاه كلي بايد در طيف تاريخنگاري چپ به شمار آورد، هرچند تفاوتهای آن را با تاريخنگاری های صورت گرفته توسط وفاداران به حزب توده بايد در نظر داشت.
بیشتر
شروع کتاب:
كتاب «گذشته چراغ راه آينده است» با ورود به بررسی اوضاع و احوال كشورمان در فاصله ميان دو كودتای اسفند 1299 و مرداد 1332، و با ارائه حجم انبوهی از اطلاعات و دادههای تاريخی، نام خود را به عنوان يكی از كتب مطرح درباره اين دوران به ثبت رسانيده است. البته آنچه در اين كتاب در وهله نخست جلب توجه می كند، نامشخص بودن نام نويسندگان آن و بهرهگيری از عنوان مستعار «جامی» است. اصولاً از آنجا كه در كتابها و مقالات تاريخی و سياسی، شناخت خواننده از نويسنده می تواند كمك بزرگی به فهم محتوای آنها بنمايد، طبيعتاً مكتوم ماندن نام نويسندگان اين كتاب، ضمن آن كه ابتدا فضايی مبهم را پيش روی خوانندگان قرار می دهد، اين سؤال را نيز براي آنها به وجود می آورد كه چه عاملي موجب تمايل اين نويسندگان به پنهان نگه داشتن نام خود شده است؟
يافتن پاسخ اين سؤال، البته كار چندان مشكلي نخواهد بود و مطالعه اين كتاب بخوبی روشن ميسازد گروه جامی بايد متشكل از اعضای پيشين حزب توده و احياناً فرقه دمكرات آذربايجان باشد كه با مشاهده عملكردها و رفتارهای بلندپايگان اين حزب و فرقه، بتدريج راه خود را از آنان جدا ساخته و در طيف منتقدان و بلكه مخالفان اين طيف قرار گرفتهاند. به ويژه هنگامی كه عبارت «ما عليالرسول الاالبلاغ» را در انتهای «آغاز سخن» مورد توجه قرار دهيم، ميتوانيم بهرهگيري از اين آيه قرآني را نشانهای دال بر احتمال گرايش مجدد اين عده به آيين و عقايد اسلامی به شمار آوريم. اما اين همه بدان معنا نيست كه نويسندگان كتاب، به كلی از گذشته خويش بريده و منقطع شده باشند. آنان نه تنها همچنان معتقد به ارزشمندی انقلاب سوسياليستی روسيهاند و اصل تشكيل حزب توده و فرقه دمكرات آذربايجان را يك اقدام مثبت به شمار می آورند و از پارهای اقدامات اوليه آنها به نيكی ياد ميكنند، بلكه درصدد بزرگنمايی اش نيز برمی آيند؛ بنابراين آنچه مورد انتقاد گروه جامی قرار دارد، اشتباهات و كژرويهای رهبران اين تشكلهاست، نه اصل تشكيل و فعاليت آنها. به اين ترتيب كتاب «گذشته چراغ راه آينده است» را در يك نگاه كلي بايد در طيف تاريخنگاري چپ به شمار آورد، هرچند تفاوتهای آن را با تاريخنگاری های صورت گرفته توسط وفاداران به حزب توده بايد در نظر داشت.
آپلود شده توسط:
Mahsaa
1399/08/26
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تحریف تاریخ: نقدی بر کتاب گذشته چراغ راه آینده است
به آقایان بهاصطلاح «دانشجو» بر خورده که چرا نویسندگان کتاب عالی و علمی «گذشته چراغ راه آینده است» به حضرت آیتالله کاشانی گفتهاند «عوام فریب»!
بعید میدانم نویسندگان این کتاب واقعاً دانشجو بودهاند، اگر هم دانشجوی مقیم آلمان بودهاند حتماً از آن بچهبازاریهای طهرون! بودهاند که با پول بابا جون میرفتند به بلاد کفر برای سیر و سیاحت، نه دانشاندوزی!