قهقراء
نویسنده:
شهاب شکوه یار
امتیاز دهید
کتاب قهقراء که نگارش و پژوهش آن بیش از نوزده سال زمان برد نه تنها یک کتاب تاریخی بلکه علمی است که در خود پاسخ بسیاری از پرسشها در زمینه های گوناگون دینی و علمی را در چهارچوب تاریخ گنجانده است و برای نیل به این هدف و حرکت در جاده راستی و درستی اصول و اساسی مدّنظر قرارگرفته اند. این ویژگی ها عبارتند از:
اولاً بیان اسناد و مدارک تا جای ممکن و صرف نظر از مواردیکه فاقد سند کافی است.
ثانیاً رعایت اصل کرونولوژی (ترتیب زمانی رویدادها) تا جای ممکن.
ثالثاً خودداری از دخالت باورهای خود در متن اصلی تا هرخواننده ،خود را در فضایی متعلق به خود احساس کند.
بیشتر
اولاً بیان اسناد و مدارک تا جای ممکن و صرف نظر از مواردیکه فاقد سند کافی است.
ثانیاً رعایت اصل کرونولوژی (ترتیب زمانی رویدادها) تا جای ممکن.
ثالثاً خودداری از دخالت باورهای خود در متن اصلی تا هرخواننده ،خود را در فضایی متعلق به خود احساس کند.
آپلود شده توسط:
shahabshahabshahab
1398/10/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قهقراء
باسلام و ادب
امروز روز دوم است که از این راه از شما میپرسم که حساب بانکی متصل به خرید کتاب بنده چه حسابی است چون بیاد ندارم حساب بانکی به سایت داده باشم و حتما میدانید که اگر نه همه بخش بزرگی از امتیاز فروش هرکتاب به صاحب آن یا ناشر برمیگردد بنابراین خواهشمندم هرچه زودتر دراین باره پاسخ داده یا کتاب را هرچه زودتر از سایت حذف کنید ...
سپاسگزارم
شهاب شکوه یار
نوینسده کتاب قهقراء[/quote]
شما واقعا 1100 صفحه تحلیل و تفسیر تاریخی ارائه کرده اید و به این شکل در اختیار عموم قرار داده اید و به این شکل رفتار میکنید و از هاروارد هم دکتری گرفته اید؟ اگر حقیقتا چنین است نمیدانم بخندم یا ترحم بورزم.
باسلام و ادب
امروز روز دوم است که از این راه از شما میپرسم که حساب بانکی متصل به خرید کتاب بنده چه حسابی است چون بیاد ندارم حساب بانکی به سایت داده باشم و حتما میدانید که اگر نه همه بخش بزرگی از امتیاز فروش هرکتاب به صاحب آن یا ناشر برمیگردد بنابراین خواهشمندم هرچه زودتر دراین باره پاسخ داده یا کتاب را هرچه زودتر از سایت حذف کنید ...
سپاسگزارم
شهاب شکوه یار
نوینسده کتاب قهقراء
در پایان از همه دوستانی که افتخار خواندن کتاب را به بنده می دهند درود فرستاده و سپاس ویژه دارم[/quote]
چرا یک دیدگاه رو پنجاه بار تکرار میکنی دوست عزیز؟ یک بار هم کفایت میکنه نکنه کارکردن با قسمت دیدگاه کتابناک رو بلد نیستید...
در پایان از همه دوستانی که افتخار خواندن کتاب را به بنده می دهند درود فرستاده و سپاس ویژه دارم
شهاب جان، حادثه دلخراش اخیر بهترین گواه برای نیاز متقابل اندیشه به آموزش برای تعالی است وگرنه همان میرود که متاسفانه "خطای انسانی" رقم زد. بلاشک من علاقه ای به خواندن تراوشات اندیشه سیمرغ گونه تون ندارم ولی نحوه پاسخگویی، عدم شفافیت در قبال تخصص و اشرافتون بر این حوزه، و سفسطه و موعظه بر خواندن کتاب بعید است که باعث ترغیب دیگر کاربران برای خواندن کار "علمی" شما که متکی بر اندیشه تون است، بشود. شب دراز است و قلندر بیدار!
در ضمن امیدوارم هر روز بر مدارک دانشگاهیتون از هاروارد و آکسفرد و ام آی تی افزوده شود مگر فرجی بشود!
شب خوش!
من ارتباط قصۀ پس از رحلت یک پیامبر در حجاز رو با توسعۀ غرب و وضعیت سیاسی اجتماعی ایران نمیفهمم!!! :-(
اینکه ابوموسی اشعری اینو گفت اون یکی اینجوری کرد که میشه برهان نقلی، که سراسر تاریخ شیعی و شرقی پره از این داستانگویی ها (!)
بعید میدونم که یک دانشگاه معتبر امریکایی که رهیافت علم گرایی و رفتارگرایی حاکم هست بیاد ادله عقلی برای بیان علل توسعه یا عدم رشد کشورها رو با قصه گویی تبیین کنه! :!
حداقل پس از ویتفوگل و مارکس دیگه رویکرد همون مطالعات تاریخ هم از داستانگویی و روضه خوانی دور شده چه برسه مساله مطالعات توسعه که هم در رشته علوم سیاسی و هم در رشته اقتصاد برنامه ریزی توسعه و هم گرایش مطالعات توسعه جامعه شناسی بشکل آکادمیک مطالعه میشه. ;-)
.
.
اگر می اندیشی که هرکس هرچیزی مینویسد باید و باید و باید با رشته دانشگاهی او همخوانی صدردصد داشته باشد شما هنوز در ابتدای راه شناخت اندیشه ها هستید لازم است به همه دوستانی که می اندیشند رشته دانشگاهی همه زندگی یک انسان است گوش زد کنم که نتنها اینگونه نیست بلکه اندیشه بسیار ولاتر و بالاتر از رشته های خشک و چهارچوب دار دانشگاهی است اندیشه در برابر آموخته های دانشگاهی شما مانند سیمرغ است به مگس...
درآخر هم باید بیافزایم که اگر جدا همخوانی میان مدیریت فرهنگی و تاریخ نمیبینید پیشنهاد میکنم به آموخته های خود بیافزاید و حتما کتاب مرا بخوانید...
شهاب جان، چند بار دیگر این متن رو پست میکردی بد نبود!
وقتی نویسنده ای ادعای "علمی" بودن کتاب و یا تحقیقاتش را دارد و عنوان "دکتر" را با font 20 روی جلد کتابش درج میکند، به جا و طبیعی است که دیگران (نظیر دوستمون که کانمت اول رو گذاشته اند) از نویسنده در خصوص صلاحیت علمی و پیش زمینه تحقیقاتی اش پرسش بکنند. عمر آدمی آنقدر طولانی نیست که صرف خواندن هر لاطائلاتی بشود که افراد فاقد دانش و تخصص نگاشته باشند. پس برای گزیدن کتاب مناسب، خواننده نیاز دارد از توانایی و دانش نگارنده در آن حوزه مطلع شود. ذکر اینکه نگارنده از فلان دانشگاه دکترای "خود" را اخذ کرده ( به شهادت خود نگارنده!) و حتی این گزاره هم از راستی آزمایی سربلند بیرون نیاید باعث ایجاد تردید عمیق در صلاحیت علمی نگارنده میشود. به علاوه شما هنوز هم در مورد پیش زمینه علمی و تحقیقاتی خود که بشود بطور موثق آن را راستی آزمایی کرد هیچ اطلاعاتی را ارائه نکردید. لازمه فراغت از تحصیل از دانشگاههای طراز اول دنیا، ارائه شفاف یافته ها و دسترسی عمومی به این دستاوردهای علمی است و این فرهنگ در دانش آموختگان این دانشگاهها نهادینه شده است. چنین فرهنگی از نوشتار شما استنباط نمیشود. شما سرگرم به قرآن بزرگ و سوره حجرات باشید ولی لطفا از قرآن برای ساکت کردن پرسش کنندگان استفاده نکنید.