رسته‌ها
افسانه سیزیف
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 1048 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 1048 رای
✔️ «افسانه سیزیف»، با یک دیدگاه اگزیستانسیالیستی آغاز می‌شود.
« تنها یک مسئله فلسفی واقعا جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. تشخیص اینکه زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمی ارزد در واقع پاسخ صحیح است به مساله اساسی فلسفه. باقی چیزها، مثلا اینکه جهان دارای سه بعد و عقل دارای نه یا دوازده مقوله است مسائل بعدی و دست دوم را تشکیل می‌دهد. این‌ها بازی است. نخست باید پاسخ قبلی را داد».
این‌ها جملاتی است که کامو کتاب مشهور خود، «افسانه سیزیف» را با آن آغاز می‌کند. سیزیف محکوم بود که تا ابد سنگی را با خود بالای کوه ببرد اما همین که به قله نزدیک می شد، سنگ به طرف پایین می‌غلتید و به این ترتیب مجبور بود تا دوباره این کار را انجام دهد. کاری که سیزیف به انجام آن محکوم بود، به نوعی شبیه همان کارهای بی‌معنایی است که بشر امروزه انجام می دهد. کامو از ابتدای کتاب مشخص می‌کند که ارزش زندگی، مهم ترین مسئله موجود است. موضوعات دیگری که کتاب به آن‌ها پرداخته شامل خودکشی، فناپذیری و ایمان است. خودکشی، تصمیمی برای پایان دادن به زندگی و عملی است که معمولا درنتیجه ناامیدی و عدم توانایی انسان در مبارزه با زندگی به وقوع می‌پیوندد. در «افسانه سیزیف»، رابطه میان فناپذیری و محکومیت به کار تا ابد که در واقع او را جاودان می‌سازد، در تضاد با یکدیگر نیستند. اتفاقا در این ترکیب، کامو به خوبی نشان می‌دهد تا زمانی که مرگ به سراغمان بیاید ما موجوداتی جاودان هستیم. «افسانه سیزیف»، عمیقا یک کتاب انسانی است. با اینکه در کتاب مکرر از لغت «سرنوشت» استفاده شده، اما هدف اصلی آن تشریح «وحشت» است. وحشت از گرفتن یک تصمیم (اشتباه)، وحشت از یک موقعیت و وحشت از زندگی و در یک کلام، نمایشگر پوچی. غلبه بر این وحشت تنها با ایمان به خود میسر است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
201
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/01/31

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی افسانه سیزیف

تعداد دیدگاه‌ها:
64
این اصلا درست نیست که شما کامو رو با کافکا مقایسه میکنی.چطور میشه از کنار فلسفه و نگاه عمیق کامو تو رمان و مقاله هاش اینطور سهل انگارانه گذشت.ما در مورد خالق بیگانه صحبت میکنیک خالق طاعون.نمایشنامه های بی نظیرش کالیگولای عزیز سو تفاهم.همه و همه سرشار از معناست.کاموی عزیز نگاه اگز داره به جهان هرچند خودش میگه ازینکه اونو مثل سارتر اگزیستانسیالیست مینامند تعجب میکنه.ضمنا افسانه سیزسف همین سه صفحس.من کتابشو دارم بقیش نقدو تحلیله.
اگه کسی کاملشو داره یه لینک بده ما هم بخونیم ...................................
[edit=wizared]1392/02/12[/edit]
همیشه روزهایی هست که انسان در آن کسانی را که دوست میداشته است بیگانه میابد.(آلبر کامو)
تا حالا دریافته اید که سیزیف، قهرمان پوچی است. او همانقدر که لذت می برد، عذاب می کشد. تمسخر خدایان از جانب او، نفرت او از مرگ و اشتیاق او برای زندگی، آن مجازات وصف ناشدنی را برای او
به ارمغان آورد که تمام وجودش باید برای انجام دادن هیچ، بکار رود. این هزینه ای است که باید برای اشتیاق به زندگی پرداخته شود.

تنها یک مشکل به راستی جدی وجود دارد و آن‌ هم "خودکشی" است. داوری اینکه زندگی ارزش زیستن را دارد یا نه، بستگی به پاسخ این پرسش اساسی فلسفی دارد و پرسش‌های سرگرم‌ کننده‌ی دیگر از جمله اینکه دنیا سه بعدی است یا روان، 9 یا 12 مقوله دارد به دنبال آن خواهد آمد.
صفحه 4
***
پوچ نه در انسان وجود دارد، نه در دنیا ... و تنها با حضور مشترک آن‌هاست که قابل درک می‌گردد و در حال حاضر تنها حلقه‌ی پیوند آن‌هاست.
صفحه 48
من بیشتر کتاباشو خوندم ولی باهاشون حا نکردم میدونید اصلا تکلیفشم با خودش معلوم نیست !گاهی تبدیل به نیست گرایی میشه که حتی به ارزشهای انسانی نیز معتقد نست ولی بعضی وقتا ار هدف زندگی و اگر غایتی تو زندگی نداشته باشیم مر ده ای بیش نیستیم.....!ولی در کل خوبه ولی به گرد کتابای کافکا نمیرسه (!)
واقعا چیزی نمی شه گفت , خیلی خوب مقصودشو رسونده , بدون اینکه بخواد صریحانه عمل کنه , درسته درسته!
احساس میکنم یه حالت جبرگراییه شدید تویه کتاباش داره
کسی متن کاملش رو نداره لینکش رو بزاره اینجا ممنون میشم
مُردنِ این شهر را به زِنده بودنش، ترجیح می‌دهم...
افسانه سیزیف
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک