رسته‌ها
مفهوم خدا
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 43 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 43 رای
این کتاب کوششی است برای رهیافتهای جامعه شناسانه،انسان شناسانه و روانشناسانه به سوی منشا مفهوم خدا.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
501
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1391/03/19

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مفهوم خدا

تعداد دیدگاه‌ها:
44
:poorfarدوست عزیز،من از ازادى حرف میزنم که تو اون ازدواج دو همجنس مشکلى نداره از اختیارى حرف میزنم که تو اون ما براى انتخاب نوع حجاب و پوششمون محدودیتى نداریم خدا ما رو ازاد و مختار افرید،این دقیقا به این معناست که ما را خلق کرد تا متفاوت باشیم تا متفاوت عمل کنیم و متفاوت احساس کنیم ما خلق نشدیم که هر روز کارهاى تکرارى به اسم عبادت انجام بدیم یا ازادى خودمونو با زندانى به نام دین نابود کنیم
کتاب با محتوایی این چنین نباید لحظه ای اونها را نخوانده گذاشت ولی خواندن انها به معنای پذیرش انها نیست. فقط ادم ذهن خود را وسعت دهد
دوست عزیز اینکه گفتید بحث ما راجع به دین نیست باید بگم دقیقا راجع به دین و راهى است که براى مشخص کرد ما نمیتونیم خدارو ببینیم پس چطور میخوایم مفهوم اونو بشناسیم پس ما تنها میتونیم از طریق راهى که براى ما انتخاب کرده اونو بشناسیم و به مفهوم خوب یا بد بودن وجود اون پى ببریم

دوست عزیز بحث درباره ی خدا، مقدم بر بحث درباره ی دینی است که ممکنه او فرستاده باشه.
و به نظرم راههای دیگری هم برای شناخت خدا،به جز دیدن با چشم وجود داره.
در بارهى هدف زندگى باید بگویم(البته نظر شخصیه خودمه)بعضى ها معتقدند ما از سوى خدا امده ایم و به سوى او هم باز میگردیم پس هدف اصلى زندگى نمیتونه این باشه که به دیدار خدا برویم چون ما قبلا به این هدف رسیده ایم

باز هم حرف قشنگی زدید! :-(
به نظر من تنها هدف زندگى همون زندگى کردنه و بیشترین استفاده از ازادى و اختیارى که خدا بهمون داده

خب باز میشه ازتون پرسید:
از این آزادی و اختیار استفاده کنیم که چی بشه؟ چه هدفی پشتش دارید؟ به چی می خواید برسید؟ اصلا به چیزی باید برسید؟
عنوان مفهوم خدا خودش از ریشه اشتباه است (شاید هم اشتباه از مترجم بوده) زیرا از نظر خداباوران خدا مطلق است و فقط مخلوقاتش قابل درک هستند.

به نظرم اشتباهی در کار نبوده، نویسنده خواسته است،خدا را در اندیشه های بشری شناسایی کند. یعنی بررسی کند آدمیان چه مفاهیمی از خدا در ذهن پرورانده اند.
به قول حافظ
تو را چنان که تویی، هر نظر کجا بیند؟
به قدر دانشِ خود، هر کسی کند ادراک
عنوان مفهوم خدا خودش از ریشه اشتباه است (شاید هم اشتباه از مترجم بوده) زیرا از نظر خداباوران خدا مطلق است و فقط مخلوقاتش قابل درک هستند.
دوست عزیز اینکه گفتید بحث ما راجع به دین نیست باید بگم دقیقا راجع به دین و راهى است که براى مشخص کرد ما نمیتونیم خدارو ببینیم پس چطور میخوایم مفهوم اونو بشناسیم پس ما تنها میتونیم از طریق راهى که براى ما انتخاب کرده اونو بشناسیم و به مفهوم خوب یا بد بودن وجود اون پى ببریم
در بارهى هدف زندگى باید بگویم(البته نظر شخصیه خودمه)بعضى ها معتقدند ما از سوى خدا امده ایم و به سوى او هم باز میگردیم پس هدف اصلى زندگى نمیتونه این باشه که به دیدار خدا برویم چون ما قبلا به این هدف رسیده ایم به نظر من تنها هدف زندگى همون زندگى کردنه و بیشترین استفاده از ازادى و اختیارى که خدا بهمون داده
یا رسیدن به این هدف تنها با پذیرفتن راهى به نام دین ممکنه؟ایا دین تنها راه انسان موندنه؟دین موضوع جدیدى رو مطرح نکرد مثلا در همین دین اسلام،صفاتى مثل درستکارى، صداقت یا وفادارى ،موضوعاتى نبودن که با ورود دین اسلام به وجود بیان و اینها از اغاز زندگى با انسان همراه بودن تنها کارى که دین کرد اونا رو بایه سرى داستان در کتابى مثل قران جمع کرد

دوست عزیز بحث ما و بحث کتابِ مورد بحث،بحثی دینی نیست که بخواهیم در مورد دینی چون اسلام سخن بگوییم.
فعلا راجع به مفهوم خدا است.سعی کنیم از موضوع بحث خارج نشیم.
هدف از زندگى فراتر از رسیدن به خالقه، شاید خدا مارو خلق کرده باشه ،ولى ما برده ى اون نیستیم، پس ازادیم در چارچوب انسانیت انتخاب و عمل کنیم

می توانید هدف خود را که فراتر از رسیدن به خالق است،کمی شرح دهید تا بیشتر منظورتان را بفهمیم؟
من با نظر خرتو خر عزیز کاملا مخالفم این جمله که هر کارى که در راستاى رسیدن به ذات حق نباشه محکومه نقض اشکار ازادیه انسانه هدف از زندگى فراتر از رسیدن به خالقه شاید خدا مارو خلق کرده باشه ولى ما برده ى اون نیستیم پس ازادیم در چارچوب انسانیت انتخاب و عمل کنیم
تا اونجا که میشه دید دوستان در مورد وجود اصلى مثل خدا حالا با هر اسم یا قدرتى و چه خیالى چه حقیقى شکى ندارند
حالا یه سوال دیگه ایا هدفى که این خدا یا خدایان براى ما انتخاب کردن جز انسان بودن و انسان موندنه یعنى همونجور که مثل یه انسان اومدیم مثل یه انسان هم بریم؟حالا سوال اصلى اینه که ایا رسیدن به این هدف تنها با پذیرفتن راهى به نام دین ممکنه؟ایا دین تنها راه انسان موندنه؟دین موضوع جدیدى رو مطرح نکرد مثلا در همین دین اسلام،صفاتى مثل درستکارى، صداقت یا وفادارى ،موضوعاتى نبودن که با ورود دین اسلام به وجود بیان و اینها از اغاز زندگى با انسان همراه بودن تنها کارى که دین کرد اونا رو بایه سرى داستان در کتابى مثل قران جمع کرد و من معتقدم هزاران راه براى رسیدن به یه هدف وجود داره و دلیل نمیشه که بهترین راه سخترین راه باشه و انچه باعث موفقیت میشه میزان تلاش یا سختى در راه نیست بلکه انتخاب درست یک راهه
داستایوسکی عزیز چقدر خوب از زبان ایوان کارامازوف این واقعیت هولناک را بیان کرد:
«اگر خدا نباشد،همه چیز مجاز است!»

رفقای ما هم همین مسئله را در نظر نمیگیرند که در جای جای این سایت ، از خود ارضایی و بی حجابی و هزاران مسئله دیگر که میتواند جامعه را به نابودی بکشاند طرفداری میکنند .
PDF
5 مگابایت
مفهوم خدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک