هذیان و رویا در گرادیوای ینسن
انسانهای یه وری (یک طرفی)
یه روز میگم "جاوید شاه"، روزی دیگه میگم "شاه سوار گاری شده .. "
یه روز میگم "او عالی جناب سرخ است"ف و روز دیگر میگم " نه ، او راست میگفت"
یک روز در سال 88 بیست میلیون بهش رای میدم و روز دیگر میگم" از ریل خارج شد
از زبان داریوش
بعد از عملیات انتحاری در یک مکان عمومی در کشور ما، جوانی را به جرم همدستی با انتحارکننده دستگیر کردند، او بشدت گریه میکرده .
راوی این حکایت میگه نزدیک رفتم و به آن جوان گفتم: آرام باش، چرا گریه میکنی؟ و ... .
در جوابم گفت:
دوستم که خ
یعقوب لیث
بعد از عملیات انتحاری در یک مکان عمومی در کشور ما، جوانی را به جرم همدستی با انتحارکننده دستگیر کردند، او بشدت گریه میکرده .
راوی این حکایت-که نظامی است- میگه نزدیک رفتم و به آن جوان گفتم: آرام باش، چرا گریه میکنی؟ و ... .
در جوابم گفت
آنگاه هدایت شدم
بعد از عملیات انتحاری در یک مکان عمومی در کشور ما، جوانی را به جرم همدستی با انتحارکننده دستگیر کردند، او بشدت گریه میکرده.
راوی این حکایت-که نظامی است- میگه نزدیک رفتم و به آن جوان گفتم: آرام باش، چرا گریه میکنی؟ و ... .
در جوابم گفت:
زبان بدن: راهنمای تعبیر حرکات بدن
آفرین. هم به سایت جالب تون و هم کتابهاتون:-)