سه قطره خون
از همهی اینها غریبتر رفیق و همسایهام عباس است، دو هفته نیست که او را آوردهاند، با من خیلی گرم گرفته، خودش را پیغمبر و شاعر میداند. میگوید که هر کاری، به خصوص پیغمبری، بسته به بخت و طالع است.
هر کسی پیشانیش بلند باشد، اگر چیزی هم بارش
رسائل جناب شاه نعمت الله ولی کرمانی - جلد 3
[quote='سمانه333']نقل قول از mmohaamadi:بیشتر به دفتر خاطرات شبیه است تا داستان.
برای قضاوت منصفانه بهتره اول داستان رو کامل بخونید که مطمئنم نخوندید.[/quote]
خیر، صرفا تم کلی داستان مد نظرم بود که به نظرم جنبه ی خاطره ای
رسائل جناب شاه نعمت الله ولی کرمانی - جلد 3
بیشتر به دفتر خاطرات شبیه است تا داستان.