سفرنامه گالیور
جاناتان سوییفت (به انگلیسی: Jonathan Swift) (۳۰ نوامبر ۱۶۶۷ - ۱۹ اکتبر ۱۷۴۵) ، هجو نویس، شاعر و نویسنده رسالههای سیاسی است که در دوبلین پایتخت ایرلند متولد شد.
او پس از شرکت در جنگهای استقلال ایرلند ، به انگلستان رفت و به فعالیت سیاسی
شرکت
کتابهای ترجمه شده گریشام در فارسی
برادران
هیئت منصفهٔ فراری
وصیت نامه
شریک
باران ساز (معجزهٔ سرنوشت)
موکل
زمانی برای کشتن
دختر انتقامجو (سوگندخورده فراری)
اتاق مجازات
شرکت
احظاریه
وکیل خیابانی
شاه زیانکاران
پرونده
سفر خوش آقای رئیس جمهور
گابریل خوزه گارسیا مارکِز (به اسپانیایی: Gabriel José García Márquez ) (زادهٔ ۶ مارس ۱۹۲۷ در در دهکدهٔ آرکاتاکا*[۱] درمنطقهٔ سانتامارا*[۲] در کلمبیا) رماننویس، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین
مرد مصور
وی نویسندهای پرکار است که جا دادن آثارش در دستهٔ خاصی دشوار مینماید. اگرچه بسیاری او را به عناون نویسندهٔ ژانر علمی-تخیلی میشناسند، اما خود وی میگوید:
«نخست اینکه من علمی-تخیلینویس نیستم. تنها کتاب علمی-تخیلی من فارنهایت ۴۵۱ است. عل
مائده های زمینی
آندره ژید که نوشتههایش تأثیر شگفتآوری بر نسل جوان در سالهای پس از جنگ جهانی داشت، در سال ۱۸۶۹ در پاریس به دنیا آمد. خانوادهٔ او سخت پایبند به سنتهای مذهب پروتستان بود و این موضوع تأثیر زیادی برشکلگیری شخصیت او در نوجوانی و جوانی گذاشت
کلود ولگرد
ویکتور هوگو در زمان حیاتش همواره به دلیل داشتن عقاید آزادیخواهانه و سوسیالیستی و حمایت قلمی و لفظی از طبقات محروم جامعه، مورد خشم سران دولتی و حکومتی بود و علیرغم فشارهایی چون سانسور، تهدید و تبعید هرگز از آرمانهای بلند خود دست نکشید. نگارش
شعر طنز امروز
سید ابراهیم نبوی (متولد ۲۲ آبان ۱۳۳۷، آستارا) فعال سیاسی، نویسنده و طنزنویس ایرانی است. نبوی از منتقدان سیاسی خارج از ایران میباشد که در حال حاضر در کشور بلژیک اقامت دارد. او بین سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ مدیر دفتر سیاسی وزارت کشور بوده است. در
دیوان فرخی یزدی
شب چو در بستم و مست از مینابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شم
دیوان مرحوم سید جعفر خاکشیر
ای تازه جوان ، زرنگ باید بودن آماده برای جنگ باید بودن
این کش کش و این گشاد بازی ها را بگذار کنار و تنگ باید بودن
دیوان فخرالدین عراقی
عشق شوری در نهاد ما نهاد جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
گفت و گویی در زبان ما فکند جست و جویی در درون ما نهاد
از خُمستان جرعه ای بر خاک ریخت جنبشی در آدم و حوّا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
یک کرشمه کر