رسته‌ها

آخرین دیدگاه‌ها

عرض ادب سخن که خیزد از جان ، ز جان حجاب کند ز گوهر و لب دریا ، زبان حجاب کند مولانا ( حجاب هستی) از کتاب های مهم ( ابن عربی) است که در کمال عرفان نظری خود به موانع حب ذات یا ( حجاب ) می پردازد. ابن عربی در این کتاب ب
عرض ادب نکته ی اول : در جایی خواندم که در حوزه زبان و ادبیات زبان پارسی نزدیک به ۲۰۰ هزار دیوان اشعار وجود دارد.!! این سخن گزافی نیست زیرا اگر سرایندگان پارسی گوی را در بیش از ۱۰۰۰ سال سرایش شعر در ایران ، شبه قاره ی هند افغانس
عرض ادب کتاب ( تاریخ آلمان ) حاوی اطلاعات و آگاهی های ارزشمندی در تاریخ، جغرافیا و جغرافیا ی تاریخی کشور آلمان و بعضی دیگر از مناطق و سرزمینها ی اروپایی است. کتاب اگرچه دارای نثری قدیمی و حدود یکصد سال پیش است اما دارای اط
[quote='maryamyavari']دیدی که شـدم عاشــق کویت آخر ؟ /..../ افتاده سبـــــــویم به سبــــــــویت آخر؟ با این دل تنـــــگ و دیده دریایـــــی /...../ من جان دهم از حســــــــرت رویت آخر __ آیا این ابیات مولاناست؟ [/quote] سلام
[quote='4070258477']باسلام خدمت جناب همتی درخصوص مصرع:چشم جادوی تو خود عین سواد سحراست .سحر به فتح دوم وسوم صحیح است که در ضمن سحر به سکون دوم وسوم را نیز به ذهن متبادر میکندو نیز اغراق درسیاهی چشم را میرساند.[/quote] سلام جان جانان مد
عرض ادب به همه دوستان و عزیزان کتابناک مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد برکش ای مرغ سحر نغمه ی داودی باز که سلیمان گل از باد هوا باز آمد عارفی کو که کند فهم زبان سوسن
عرض ادب صائب تبریزی بزرگترین شاعر ( سبک هندی) یا اصفهانی یا بزرگترین شاعر در قلمرو غزل مضمونی "در مقابل غزل عرفانی یا رندانه " است. شبلی نعمانی او را آخرین شاعر بزرگ ایران پرفسور ریپکا او را سومین بزرگترین غزلسرای فارسی بعد از
عرض ادب جاده ی ابریشم از چند نظر قابل بررسی است: اهمیت این جاده ، هم از دیدگاه اقتصادی بوده و هم اهمیت تاریخی، فرهنگی و دینی داشته است.! این جاده نه‌تنها عامل مبادلات اقتصادی بوده بلکه از عوامل اساسی انتقال علوم وفنون ،تمدن و پیشرفت
عرض ادب و احترام "عطار "روح بود و "سنایی " دو چشم او ما از پی ( سنایی و عطّار ) آمدیم / ( مولانا ) ( شوریده ای در غزله ) عنوان مجموعه ای ست بی بدیل و مستطاب که برونداد همایشی می باشد که به همت شورای گسترش زبان و ادبی
تقدیم به دوستداران حضرت خاوندگار سخن که خیزد از جان ، ز جان حجاب کند ز گوهر و لب دریا ، زبان حجاب کند بیان حکمت اگرچه شگرف مشغله ایست ز آفتاب حقایق ، بیان حجاب کند نشان آیت حق است ، این جهان فنا ولی ز خوبی حق این ، نشا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک