رسته‌ها

حسن پیرنیا
(1251 - 1314 هـ.خ)

سیاستمدار، حقوقدان، تاریخ‌نگار و نخست‌وزیر ایران در اواخر عهد قاجار
مشخصات:
نام واقعی:
حسن پیرنیا
تاریخ تولد:
1251/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1314/08/29 خورشیدی (63 سالگی)
محل تولد:‌
تبریز، ایران
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
تاریخ ایران باستان، حقوق و سیاست
زندگی‌نامه
حسن پیرنیا از چهره‌های برجسته تاریخ‌نگاری و حقوق ایران بود که تاثیر عمیقی بر مطالعات تاریخی و تدوین قوانین مدرن گذاشت. او در ژانر تاریخ‌نگاری و حقوق فعالیت داشت و با تالیف آثار مهم در زمینه تاریخ ایران باستان به شهرت رسید. سبک نوشتاری او ترکیبی از تحلیل تاریخی، بررسی تمدن‌های کهن و تدوین قوانین حقوقی بود که تاثیر زیادی بر مطالعات تاریخی و حقوقی ایران گذاشت. در آثارش، به تمدن ایران باستان، نظام‌های حقوقی و تاثیرات تاریخی بر جامعه ایران پرداخته است. او توانست با زبان دقیق و مستند، پژوهش‌هایی خلق کند که بازتابی از تاریخ و فرهنگ ایران باشند. در طول فعالیتش، جوایز متعددی دریافت کرد و به دلیل مهارت در تاریخ‌نگاری و تدوین قوانین حقوقی مورد تقدیر قرار گرفت. میراث علمی و ادبی او همچنان زنده است و آثارش در بسیاری از پژوهش‌های تاریخی و حقوقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های حسن پیرنیا
(13 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
1



کتاب تاریخ ایران باستان (در سه جلد) اولین کتابی هست که به شیوه علمی و بر اساس مستندات و کشفیات باستان ‌شناسی درباره گذشته تاریخی ایران نوشته شده. این کتاب در باب تاریخ و تمدن و فرهنگ گذشته ممالک مهم دنیا به ویژه یونان، روم، سوریه، مصر، عربستان، میانرود، هند و... مطالبی آورده و این اثر با سرگذشت سلسله‌ های ایرانی ماد، هخامنشی، اشکانی و سلسله سلوکی ما را آشنا میکند. منابع عمده پیرنیا کتابهای فرانسوی، انگلیسی، روسی و آلمانی هستند که ترجمه‌ ای از منابع یونانی و رومی محسوب میشوند. او از منابع عربی و فارسی هم در سطح گسترده‌ ای استفاده کرده است. او ابتدا مطالب مورخان باستانی را در زمینه یک مطلب و رویداد تاریخی می ‌آورد، سپس در یک جمع‌ بندی به تجزیه و تحلیل آنها میپردازد و نقطه قوت تاریخ ‌نگاری پیرنیا در همین قسمت دیده میشود. به عنوان نمونه درباره به قدرت رسیدن کوروش هخامنشی نوشته ‌های هرودت، گزنفون، کتزیاس، دیودو سیسلی و ژوستن را می آورد و در کنار مطالب منابع اسلامی و لوح نبونایید قرار میدهد و به یک نتیجه ‌گیری کلی میرسد. آنگاه در زمینه خویشاوندی کوروش با شاه ماد مینویسد:


" عقیده کتزیاس که اصلا کوروش با آستیاگ قرابتی نداشته است، صحیح نیست؛ زیرا هرودوت و دیگر مورخان او را نوه آستیاگ دانسته ‌اند و نوشته ‌های هرودت بیشتر مورد اعتماد است"

عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک