جین آستن

(1775 - 1817 م)

آثار جین آستن او را در ردیف پرخواننده ترین نویسنده ها در ادبیات انگلیسی قرار داد. واقع گرایی و زبان طنزش او را در زمره ی مهمترین نویسندگان تاریخ از نظر ادیبان و پژوهشگران قرار داده است.او در ۱۶ دسامبر ۱۷۷۵ در استیونتن بدنیا آمد. پدر و مادر جین...جورج و کاساندرا آستن از خانواده های محترم و با اصالت بودند.آنها خانواده ی بزرگی بودند:۶ پسر و دو دختر که کاساندرا خواهر جین نیز همانند او تا اخر عمر مجرد بود.کاساندرا همچنین صمیمیترین و نزدیکترین دوست جین در تمام زندگیش بود و از بین برادرانش جین با هنری ک بانکداری ورشکسته بود و بعدها به یک روحانی تبدیل شد احساس نزدیکی میکرد.مادرش او را به زنی بنام الیزابت لیتلوود که در همسایگی انها زندگی میکرد سپرد و او مسئولیت بزرگ کردن جین را تا ۱۸ماهگی برعهده داشت.در ابتدا با آموزشهای پدر و برادر بزرگش و سپس با تلاشهای خود ب تحصیل پرداخت.در سال ۱۷۸۳ طبق رسوم خانواده جین و خواهرش کاساندرا به آکسفورد فرستاده شدند تا نزد خانم کاولی ب تحصیل بپردازند و سپس با او به ساوتمتن رفتند.در آنجا هردوخواهر ب تیفوس مبتلا شدند و جین تا دم مرگ نیز پیش رفت.او درخانه به تحصیلات خود ادامه داد تا زمانیکه با خواهرش به یک مدرسه ی شبانه روزی رفتند و در آنجا به تحصیلات خود ادامه دادند. درسهای مدرسه شامل:موسیقی/گل دوزی/باله /زبان فرانسه و تئاتر بود.در دسامبر ۱۷۸۶ هردو خواهر به خانه بازگشتند چراکه خانواده از عهده ی تامین مخارج تحصیلات هردو دختر برنمی آمد. جین در این زمان تحت آموزش پدر و دو برادرش هنری و جیمز قرار گرفت و خود به مطالعه ی کتابها میپرداخت.در سال ۱۷۸۷ جین شروع ب سرودن شعر و نوشتن داستانهایی برای سرگرمی خانواده کرد.حمایتهای خانواده باعث ترقی او در نویسندگی شد.هنرآموزی او از دوران نوجوانی تا سی سالگیش ادامه داشت.در این دوران او انواع مختلف آثار ادبی مانند:رمان نویسی ب سبک نامه نگاری را تجربه کرد ک البته این شیوه را پس از مدتی رها کرد و سه رمان را نوشت و بصورت فراگیری انها را تجدید نظر کرد و نوشتن رمان چهارم را هم آغاز کرد.از سال ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۶ با انتشار رمانهای:حس و حساسیت/غرور و تعصب/منسفیلد پارک و اما به موفقیت چشمگیری دست یافت.او در سال ۱۸۱۷ نوشتن رمانی را آغاز نمود که پیش از کامل کردن آن از دنیا رفت. از زندگینامه ی جین آستن اطلاعات بسیار کمی در دست است و تنها چند نامه ی شخصی و خانوادگی از او مانده و خواهرش کاساندرا ک بیشتر نامه ها ب او نوشته شده است قسمت اعظم نامه را سوزاند و باقی آنها را نیز که نابود نکرده بود بشدت سانسور کرد.و برادرش فرانس آستن که وارث جین بود تعدادی از نامه ها را ازبین برد.بیشتر زندگینامه ی او در حدود ۵۰ سال بعد از مرگ جین و توسط برخی از اقوام و آشنایان او که از "عمه جین" بخوبی یاد کرده بودند نوشته شد. جین تا دوران سی سالگی در خانه ی والدینش ماند و در تمام فعالیتهایی که یک زن جوان باید در آنها شرکت کند حضور میافت.در سال ۱۵۱۶ جین دچار کسالت شد .او در ابتدا به بیماریش توجهی نداشت و به کار نویسندگی خود میپرداخت .در اواسط همان سال کسالت او بر خود و اعضای خانواده اش مشهودتر شد و فعالیت ها و سلامت او بشدت تحت تاثیر بیماری قرار گرفت اما جین همچنان به نوشتن ادامه داد و نوشتن رمانی بنام"برادران "را آغاز کرد که بعدها نام آنرا تغییر داد و دوازده بخش از آنرا تا قبل از انکه بیماری او را از پای درآورد نوشت.بیماری او به سرعت پیشرفت میکرد و توان راه رفتن و هرنوع فعالیت دیگری را از او گرفت.در اواسط آوریل کاساندرا و هنری او را برای ادامه ی درمانش به وینچستر بردند و جین سرانجام ۱۸ جولای در ۴۱سالگی در وینچستر از دنیا رفت.سنگ نوشته ی آرامگاه او توسط برادرش جیمز انتخاب شد و در ستایش شخصیت جین بود اما اشاره ای به دستاوردهای او در زمینه ی نویسندگی نداشت.