غلامحسین جواهری (وجدی)
(1303 هـ.خ)
شاعر، ترانه سرا و مصحح
مشخصات:
نام واقعی:
غلامحسین جواهری
سایر نامها:
وجدی، خروس بی محل
تاریخ تولد:
1303/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
محل تولد:
قم
جنسیت:
مرد
ژانر:
شعر پارسی
زندگینامه
غلامحسین جواهری «وجدی»، از شعرای خوب دوران اولیه فعالیت دستگاه رادیو بوده است، آثاری بدیع و دل انگیز از وی به جای مانده و نیز گاهگاه ترانه هایی بر روی آهنگهای رادیو گذارده که چند نمونه آن در این مجموعه به چاپ رسیده است. جواهری وجدی، در سال ۱۳۰۳ خورشیدی دیده به جهان باز کرد و از سال ۱۳۱۸ همکاری خود را با آهنگسازان رادیو شروع و ادامه داد، از نکات برجسته و قابل ذکر درباره این شاعر و ترانه سرا بدیه هگویی وی میباشد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد اما به خاطر درگذشت پدرش، از ادامه تحصیل بازماند و به امر تجارت و کشاورزی روی آورد سپس به تدریس پرداخت. او با نام مستعار «خروس بیمحل» با روزنامه فکاهی «توفیق» همکاری میکرد. اشعار طنز و انتقادی او که از ملاحت و شیرینی بیان خاصی برخوردار است، به زودی زبانزد خاص و عام شد و نقش ایشان را در این سبک از شاعری مشخص می کند. نمونه های زیادی از این بابت وجود دارد که جای بحث آن در این مختصر نیست، مشغله دیگر، ترانه سازی های او است، ترانه هایی که قبلا آهنگ آنها آماده بود، یا بعضی از آهنگسازان مثل شادروان: مهدی خالدی، نصراللَّه زرین پنجه و هنرمندان بزرگ و خوبی چون: اسداللَّه ملک، فرهنگ شریف، انوشیروان روحانی و جواد لشگری بر روی آنها آهنگ گذارده اند که در زمان خود تا حدی موفق بوده اند. درباره شعر و ترانه سرایی جواهری وجدی، شاعر باذوق و خوش قریحه سعید نیاز کرمانی میگوید: «غزل سنتی امروز که با درونمایه ای نو عرضه میشود بهترین دلیل این امر است که قالب هرگز نمی تواند دست و پاگیر شاعر توانمند باشد. بر عکس شاعر است که توسن سرکش وزن و قافیه و ردیف را زیر ران میکشد و دلیل دیگر، وجود غزلپردازان بسیار خوبی است که در حال حاضر داریم. البته کار آن گروه متشاعر که هنوز در قرن سنایی و عطار زندگی می کنند. و در هر زمان از این گونه افراد داشته ایم از این امر سواست، ولی آن کس که اندک ذوقی داشته باشد با خواندن غزل امروز ایران درمی یابد که سخن از لون دیگری است و جز قالب (به جز اشعار اخیر سیمین بهبهانی که تلاش میکند اوزان جدیدی را بر غزل تحمیل کند) درونمایه آن به کلی با گذشته متفاوت است. به خصوص غزل ایران بعد از ۱۳۵۷ یکی از پربارترین ادوار تاریخی خود را میگذراند- و باش تا صبح دولتش بدمد. غرض از این مقدمه، معرفی شعر دوست عزیزم جواهری «وجدی» بود و درازی سخن از آن جهت لازم مینمود که امکان بحث پیرامون شعر «وجدی» فراهم آید. چه این هم شاخه ای است از این درخت تناور که تا شناخت کاملی از اصل و ریشه نداشته باشیم و از آنچه بر آن گذشته است- نمی توانیم به چند و چون این شاخه نسبتاً سرسبز و پربار بپردازیم. «وجدی» از جمله کسانی است که آبشخور شعرش را باید در برخورد با اجتماع جستجو کرد. البته صحبت روی دفتر شعری است که در پیش روی شما قرار دارد و می توان گفت که این یک روی سکه است و روی دیگر آن- که وجدی را باید از همان روی شناخت- طنز در شعر «وجدی» است. او شاعری است فطرتا طنزگوی، ولی فعلا از چاپ اشعار طنزآمیز خویش صرفنظر کرده و آن را به فرصتی دیگر واگذار کرده است.
بیشتر
آخرین دیدگاهها