میرمحمدبن سیدبرهان الدین خواوندشاه
(837 - 903 هـ.ق)
نویسنده و تاریخ نگار
مشخصات:
نام واقعی:
میرمحمدبن سیدبرهان الدین خواوندشاه
سایر نامها:
میرخواند، میرخوند
تاریخ تولد:
837/0/0 قمری
تاریخ درگذشت:
903/11/2 قمری (66 سالگی)
محل تولد:
بلخ
جنسیت:
مرد
ژانر:
تاریخ
زندگینامه
محمد بن خاوندشاه بن محمود تاریخنگار سدهٔ نهم هجری است. اثر برجستهٔ او روضةالصفا نام دارد.پدر اوبرهانالدین خاوندشاه از سادات بخارایی بود و به بلخ کوچیدهبود. خود میرخواند بیشتر زندگیش را در هرات و در پناه امیر علیشیر نوایی زیست. کتاب روضةالصفا فی سیرةالانبیاء والملوک والخلفاء - که بیشتر روضةالصفا میخوانند و به تاریخ جهان از آغاز تا زمان نویسنده بازمیگردد- را به نام او نوشت. این کتاب به زبان ترکی هم برگردان شدهاست.nnمیرخواند نیای خواندمیر است.
میرخواند محمدبن امیر برهان الدین خاوندشاه بن شاه کمالالدین محمود بلخى از مورخان بزرگ عهد تیمورى و از رجال آن عهد است. نسبتش به زیدبن علىبن حسین (ع) مىرسید. امیرعلیشیر نوائى، پدر میرخواند یعنى سید برهانالدین خاوندشاه را از شمار بزرگان 'قبةالاسلام بلخ' و 'اعلم علماء دین محمدى' معرفى کرده است. ولادت میرخواند به سال ۸۳۷هـ. در بلخ اتفاق افتاد و از جوانى به هرات رفت و تحصیلات خود را در دانشهاى معقول و منقول به پایان رسانید و مورد توجه امیرعلیشیر قرار گرفت به نحوى که آن امیر در کتاب مجالسالنفائس خود وسعت دانش و خلق نیک و نسب شریف وى را ستود و میرخواند هم به پاس محبت فیمابین روضةالصفا را بهنام علیشیر تألیف کرد. مهارت او را در انشاء و فنون ادب در عهد وى زبانزد بود و نثر پاکیزه و یکدست روضةالصفا خود گواهى صادق بر آن است امّا با وجود فضل و شهرتى که در ادب و انشاء داشت و در نزد رجال درگاه سلطانحسین بایقرا تقرّب حاصل کرده بود، به شغلهاى دیوان نپرداخت و در پایان عمر کارش به انقطاع و انزوا کشید تا در زمضان سال ۹۰۲ بیمار شد و از گازرگاه هرات که در آن منزوى بود به هرات آمد و در ذیقعدهٔ ۹۰۳ از دنیا رفت و در کنار مزار شیخبهاءالدین به خاک سپرده شد.
اثر معروف و مشهور میرخواند کتاب 'روضةالصفا فى سیرةالانبیاء و الملوک و الخلفا' است که مؤلف طرح آن را در هفت مجلد افکنده بود امّا بیمارى و مرگ به او اجازه نداد که آن را به پایان رساند و از این روى بخشى از مجلد هفتم را نوادهٔ او غیاثالدین خواندمیر به اتمام رسانید و تا وقایع سال ۹۲۹هـ. پیش رفت. این کتاب تاریخى است مشروح شامل هفت جزء: مقدمهاى در بیان فوائد تاریخ، ذکر احوال پیغامبر، پادشاهى و شرح پادشاهان بنابر روایات ایرانى، اسکندر و برخى از حکماء یونان، اشکانیان و ساسانیان تا پایان شاهنشاهى یزدگرد، تاریخ اسلام تا پایان خلات المستعصمبالله، تاریخ ایران از طاهریان تا بخشى از سلطنت سلطان حسین بایقرا، نام مأخذهائى که مورد استفاده مؤلف بوده در دیباچه کتاب یا در مطاوى اخبار آمده است.
نثر میرخواند روان و پخته و از جمله منشآت خوب اواخر عهد تیمورى است و کتابش بعد از اشتمال بر اخبار فراوان و سودمند از نظر شیوهٔ نگارش قابل توجه است. بعدها رضاقلى هدایت ذیلى بر این کتاب در سه مجلد تا حوادث زمان خود نوشت و آن را به اسم ناصرالدین شاه قاجار 'روضةالصفاى ناصرى' نامید.
بیشتر
آخرین دیدگاهها