محسن جهانگیری
(1308 - 1398 هـ.خ)
فیلسوف ایرانی
مشخصات:
نام واقعی:
محسن جهانگیری
تاریخ تولد:
1308/01/01 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1398/02/01 خورشیدی (90 سالگی)
محل تولد:
ضیا آباد استان قزوین
جنسیت:
مرد
ژانر:
زندگینامه
وی در مصاحبهای درباره زندگی علمیاش گفته است:
من در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در قصبه ضیاء آباد از مضافات قزوین متولد شدم . شش ساله بودم که به مکتب خانه رفتم . در آنجا قرآن آموختم . در هفت سالگی به دبستان رفتم . پس از پایان دوره ابتدایی به اقتضای علاقه و شوق فطری برای تحصیل علوم اسلامی رهسپار قم شدم. پس از مدتی نسبتاً طولانی به تهران آمدم. مدتی به تحصیل دوره متوسطه پرداختم . حدود سال ۱۳۳۳ وارد دانشگاه تهران شدم و در سال ۱۳۵۲ به اخذ دانشنامه دکتری در رشته فلسفه محض از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران نائل آمدم. اکنون در همین دانشکده با سمت استادی مشغول تدریس هستم. علاوه بر تدریس به تحقیق و تألیف نیز اشتغال دارم ، کتابها و مقاله هایی هم تألیف و یا ترجمه کرده ام.
در آغاز کارم در دانشگاه " تاریخ فلسفه اروپا از بیکن تا هیوم " درس می دادم . از آنجا که در این زمینه کتاب و مرجع به زبان فارسی کم بود ، بر آن شدم درباره فیلسوفان این دوره از تاریخ فلسفه کتاب بنویسم. کار خود را با فرانسیس بیکن آغاز کردم . زیرا اولاً او آغاز درس من بود. ثانیاً از فیلسوفان و نویسندگان پیشرو دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی اروپا یعنی رنسانس است ، که تأثیری بسیار ژرف و گسترده در افکار اروپائیان و بعداً در افکار همه مردم جهان گذاشت ، به طوری که درباره اش گفته اند : " فرانسیس بیکن عقلهایی را به حرکت درآورد که آنها دنیا را به حرکت درآوردند . " ثالثاً او مؤسس فلسفه تجربی یعنی فلسفه سنتی انگلستان است و لازم بود بیش از دیگران مورد توجه باشد.
فلسفه اسپینوزا نیز موضوع پایان نامه دکتری من بود . او از فیلسوفان بزرگ عقلی مذهب غرب است که او را هرکول عقلی انسانی نامیده اند . او انسانی وارسته و شایسته است. فیلسوفی صریح و صادق است . ظاهر و باطنش یکسان است، زندگی اش نشان دهنده اندیشه و فلسفه اش است . با بی غرضی و بی نظری کتاب نوشته و سخن گفته و درباره اش گفته اند : " شریفترین و دوست داشتنی ترین فلاسفه بزرگ غرب است. "
بیشتر
من در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در قصبه ضیاء آباد از مضافات قزوین متولد شدم . شش ساله بودم که به مکتب خانه رفتم . در آنجا قرآن آموختم . در هفت سالگی به دبستان رفتم . پس از پایان دوره ابتدایی به اقتضای علاقه و شوق فطری برای تحصیل علوم اسلامی رهسپار قم شدم. پس از مدتی نسبتاً طولانی به تهران آمدم. مدتی به تحصیل دوره متوسطه پرداختم . حدود سال ۱۳۳۳ وارد دانشگاه تهران شدم و در سال ۱۳۵۲ به اخذ دانشنامه دکتری در رشته فلسفه محض از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران نائل آمدم. اکنون در همین دانشکده با سمت استادی مشغول تدریس هستم. علاوه بر تدریس به تحقیق و تألیف نیز اشتغال دارم ، کتابها و مقاله هایی هم تألیف و یا ترجمه کرده ام.
در آغاز کارم در دانشگاه " تاریخ فلسفه اروپا از بیکن تا هیوم " درس می دادم . از آنجا که در این زمینه کتاب و مرجع به زبان فارسی کم بود ، بر آن شدم درباره فیلسوفان این دوره از تاریخ فلسفه کتاب بنویسم. کار خود را با فرانسیس بیکن آغاز کردم . زیرا اولاً او آغاز درس من بود. ثانیاً از فیلسوفان و نویسندگان پیشرو دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی اروپا یعنی رنسانس است ، که تأثیری بسیار ژرف و گسترده در افکار اروپائیان و بعداً در افکار همه مردم جهان گذاشت ، به طوری که درباره اش گفته اند : " فرانسیس بیکن عقلهایی را به حرکت درآورد که آنها دنیا را به حرکت درآوردند . " ثالثاً او مؤسس فلسفه تجربی یعنی فلسفه سنتی انگلستان است و لازم بود بیش از دیگران مورد توجه باشد.
فلسفه اسپینوزا نیز موضوع پایان نامه دکتری من بود . او از فیلسوفان بزرگ عقلی مذهب غرب است که او را هرکول عقلی انسانی نامیده اند . او انسانی وارسته و شایسته است. فیلسوفی صریح و صادق است . ظاهر و باطنش یکسان است، زندگی اش نشان دهنده اندیشه و فلسفه اش است . با بی غرضی و بی نظری کتاب نوشته و سخن گفته و درباره اش گفته اند : " شریفترین و دوست داشتنی ترین فلاسفه بزرگ غرب است. "
آخرین دیدگاهها