رسته‌ها

فرهاد میرزا قاجار
(1233 - 1305 هـ.ق)

شاهزاده قاجاری ، نویسنده و شاعر ، والی و حاکم بلاد
مشخصات:
نام واقعی:
فرهادمیرزا معتمدالدوله
تاریخ تولد:
1233/00/00 قمری
تاریخ درگذشت:
1305/11/25 قمری (72 سالگی)
محل تولد:‌
جنسیت:‌
مرد
ژانر:‌
شعر، ادبیات و مقاتل و سفرنامه
زندگی‌نامه
فرهادمیرزا معتمدالدوله (۱۲۳۳–۱۳۰۵ ه‍.ق) از شاهزادگان و دولتمردان عصر قاجار، عموی ناصرالدین شاه قاجار، والی فارس و بنادر جنوب ایران، حاکم خوزستان، لرستان و کردستان بود. اردکان فارس تیول فرهاد میرزا بود. فرهاد میرزا دستی بر قلم داشت و شعر نیز می‌گفت. از او کتاب‌های مذهبی، ادبی و سفرنامه بر جای مانده است. او همچنین کتابی به نام نصاب یا روش ساده یادگیری انگلیسی نوشته است. خانواده : پدرش عباس میرزا نایب‌السلطنه (پدر بزرگ ناصرالدین شاه قاجار) و مادرش فصل بهار خانم، به نوشته عزالدوله گرجی یا ارمنی بود که از تفلیس او را آورده بودند. فرهاد میرزا در سال ۱۲۵۰ به حکومت لرستان و خوزستان و سپس حکومت اردلان (کردستان) منصوب شد. ناصرالدین شاه در نخستین سفر خود به فرنگ او را به عنوان نایب‌السلطنه برگزید. والی فارس : در سال ۱۲۹۷ هجری قمری (۱۲۵۹ خورشیدی) ناصرالدین شاه طی فرمانی ۱۰۷۱ تومان مالیات اردکان فارس را تیول فرهاد میرزا کرد.یعنی همه مالیات اردکان به او می‌رسید و ۱۰۷۱ تومان را به تهران می‌فرستاد. حکومت فارس و بنادر آن نیز در دستان وی بود و از طرف او، حاجی محمدباقر خان اصفهانی در بوشهر، نایب‌الحکومه بود. از اقدامات مهم فرهاد میرزا در فارس ایمن کردن راه‌ها از دزد و راهزن بود، اما به نوشته حاجی سیاح، روشی که به کار بست اصلاً مناسب و درست نبود زیرا «به محض اینکه تهمت دزدی به کسی زده می‌شده است و قبل از اثبات جرم، تمام دارایی متهم ضبط و سر و دست او بریده می‌شد». حکومت تمامی بنادر با پسرش اویس میرزای احتشام‌الدوله بود که حاجی ابراهیم خان به نیابت از او حکومت می کرد. به نوشته حاجی سیاح، «دست تجاوز و ظلم و ستم هر دو همیشه برسر بیچارگان دراز بوده، به طوری که به هیچ چیز کسی که دچار غضب این دو می‌شدند، رحم نمی‌کردند و تمام زندگی و هویت فرد را نابود می‌کردند. کسی هم قدرت شکایت نداشت. اینها چه سرها بریده‌اند و چه اعضاء که قطع کرده‌اند و بسیاری از مال‌ها را غارت کرده‌اند». روزی آقا سید حسن که از علمای عصر قاجاریه در شهر برازجان بوده حاج سیاح را به خانه خود دعوت می‌کند، در خلوت حاج سیاح از اوضاع شهر فارس و حکومت آن سوال می‌کند. آقا سید حسن توضیح می‌دهد که فرهاد میرزای معتمدالدوله شخص بیرحم خون‌خواری است که به محض تهمت دزدی، سر و دست متهم را از تن جدا می‌کند از این بابت راه‌ها امنیت کامل دارد اما ظلم مزدوران حکومت بی پایان است. بزرگان این اطراف را به قتل رسانیده و حیدرخان را که شخص معروف و ثروتمندی بوده‌، کشته و هر چه را داشته غارت کرده‌است.در مجموع فرهاد میرزا دو بار به حکمرانی ایالت فارس رسید، در دوره اول حکومتش، نتوانسته بود محبوبیتی در میان مردم کسب کند و آنان شدیدا از وی ناراضی بودند تا جایی که هنگام ترک شیراز، اهالی نتوانستند احساس خوشحالی خود را مخفی کنند و حتی با ریشخند و استهزا وی را بدرقه کردند.فرهاد میرزا قسم خورد که سزای این کار شیرازی ها را بدهد و به قسم خود هم عمل کرد. پس از گذشت مدت زمانی او دوباره به حکومت شیراز رسید و سیاست او که هیچ وقت ملایم نبود، این بار به سختی و خشونت بی سابقه ای گرایید. درمدت چهار سال حکمرانی، گفته می شود که بیش از ۷۰۰ دست، به اتهامات گوناگون به دستور او قطع شد. در یک مورد مردی به او شکایت کرد که الاغش گم شده وپس از مدتی آن را در میان چهارپایانی مشاهده کرد که متعلق به مردجوانی از اهالی همان محله بود. آن جوان را بازداشت کردند و به حضور فرهاد میرزا بردند و بدون درنگ امر شد که دست وی را قطع کنند و به هیچ وجه گوش به فریادهای متهم بیچاره ندادند که مدعی بود الاغ خودش به میان چهارپایان او آمده و اینکه تا موقع دستگیری موفق به یافتن صاحب آن نشده است. او در ۲۵ ذی القعده ۱۳۰۵ قمری در تهران وفات کرد و در باب المراد آستان کاظمین دفن شد .
بیشتر
ویرایش

کتاب‌های فرهاد میرزا قاجار
(3 عنوان)

آخرین دیدگاه‌ها

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک