رحیم چاوش اکبری
(1315 - 1393 هـ.خ)
نویسنده، پژوهشگر، شاعر و استاد دانشگاه
مشخصات:
نام واقعی:
رحیم چاوش اکبری
تاریخ تولد:
1315/0/0 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1393/3/29 خورشیدی (78 سالگی)
محل تولد:
تبریز
جنسیت:
مرد
ژانر:
ادبیات تطبیقی
زندگینامه
دانش آموخته دانشگاه تبریز و ترکیه و دانشگاه باکو ، عمری در دبیرستانهای تهران و دانشگاه آزاد اسلامی و … به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت و در بیش از ۵۰ کنفرانش و سمینار و همایش علمی در کشورهای مختلف منطقه شرکت جست . قریب به یکصد مقاله علمی به رشته تحریر در آورد ، حدود ۱۰ طرح پژوهشی ملی را مدیریت کرد و به انجام رساند . نزدیک به بیست کتاب منتشر ساخت … صدها شاگرد و دانشجو در مقاطع عالی تربیت کرد . او شاعری توانا و صاحب سبک بود که به زبانهای فارسی ، ترکی و به ندرت عربی شعر می سرود . او در قالب مثنوی دارای آثاری فاخر و در خور توجه بود …. او گرچه از سر تواضع و فروتنی خود را شاگرد شهریار و گاهی شهریار ثانی می دانست اما در پار ه ای سبک ها و زمینه ها از استاد خود فرا تر رفت و به سبب آشنایی با زبانهای باستانی ایران و زبان اوستا بخشهایی از اوستا را در قالب مثنوی به نظم در آورد (حماسه اهورایی گاهان )او همچنین منظومه بزرگی به نام حماسه انسان را از آدم تا خاتم در دست سرایش داشت که اجل مهلت پایان بردنش را به وی نداد. چاوش اکبری عشق وافر به امثال و حکم داشت و بی گمان در این رشته سر آمد روزگار خود بود ، سبک او در جمع آوری امثال سائره به استاد مسلم این فن مرحوم علی اکبر دهخدا نزدیک بود و به نوعی تکمیل کننده کارهای استادان سلف این رشته به شمار می آید . آرزو داشت که روزی پروژه عظیم امثال و حکم تطبیقی او به انجام برسد . تحقیقات او در ریشه های تاریخی امثال تقریبا بی بدیل و بی نظیر بود به گفته خود او از کودکی عشق به قران و عشق به ایران را در وجود خویش به شکلی شورمندانه تجربه می کرد و تا پایان عمر این عشق ، انگیزه مطالعه و تحقیق و خدمت به قران و ایران شد . رحیم چاوش اکبری عشقی فراوان به کتاب داشت به قول خودش سندرم نیاز به کتاب تا پایان عمر همراه او بود بارها و بارها شاهد بودم که وقتی در آغاز ماه حقوق دریافت می کرد و یا حق انتشار کتاب یا مقاله ای به دستش می رسید در همان روز اول بخش قابل توجهی را به خرید کتابهای تازه اختصاص میداد . استادان و محققان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در معاونت پژوهشی واحد ، سالها از کتابخانه شخصی او که در محل دانشگاه نگه داری میشد به رایگان استفاده می کردند این محقق نجیب و بی ادعا در پایان عمر وصیت کرد که کتابهایش را به کتابخانه ملی تبریز هدیه کنند و خوشبختانه در زمان حیاتش و با نظارت فرزند برومندش دکتر مزدا چاوش اکبری به نیکی به انجام رسید اما صدها درد و دریغ که اهدای هزاران جلد کتاب به کتابخانه ملی تبریز مورد قدر شناسی واقع نشد و نام و نشان این مرد بزرگ در آن کتابخانه طنینی در خور نیافت …. همچنانکه پیکر این استاد بزرگ و شاعر گرانقدر نیز در مقبره الشعرای تبریز در کنار دیگر مشاهیر آن دیار آرام نگرفت
بیشتر
آخرین دیدگاهها