اسدالله شهریاری
(1299 - 1372 هـ.خ)
مدرس، مترجم ، شاعر و طنزپرداز
مشخصات:
نام واقعی:
اسدالله شهریاری
سایر نامها:
شهریار اسداللهی، شایان
تاریخ تولد:
1299/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
1372/00/00 خورشیدی (73 سالگی)
محل تولد:
کرمانشاه
جنسیت:
مرد
ژانر:
طنز اجتماعی
زندگینامه
شهریاری ، شاعری غزلسرا، معلمی پرجذبه و مترجمی باذوق بود، اما شهرتش بیشتر بهخاطر فکاهیسرایی و لطیفهسازی اوست. از پانزدهسالگی با مطبوعات و جراید همکاری داشت؛ «… از وقتی که محصل سال اول دبیرستان بودم، عکس و آثارم در مطبوعات به چاپ میرسید.» در آن هنگام که با مطبوعات و ازجمله با «توفیق» همکاری داشت، بیشتر آثارش را با امضاهای مستعاری همچون «شبکور»، «شایان»، «ش- ترسو»، «مشارالیه»، «حسنعلی جعفر»، «فسقلی»، «موشکاف»، «جلت»، «خنده رو»، «شهریار اسداللهی»، «ایشان»، «یره (خراسانی)»، «شوان (کرمانشاهی)»، «یارو»، «آقا معلم»، «معلمالاطفال»، «اسد»، «سرخلوتیان»، «قناسالشعرا» و غیره انتشار میداد. در دوران صدارت دکتر محمد مصدق، امتیاز مطبوعه فکاهی «ماه» را گرفت و مدتی نیز به انتشار این روزنامه مشغول شد. وقتی بهواسطه چاپ یک کاریکاتور روزنامهاش توقیف شد، بلافاصله روزنامه دیگری به نام «شیطان» را منتشر کرد. با وقوع کودتای ۱۳۳۲ نشریهاش بار دیگر تعطیل شد. چندی بعد برای تجدید پروانه انتشار پیگیری کرد، ولی دستگیر و به مدت ششماه در محبس لشکر زرهی زندانی شد. در زندان به کار نگارش احوال و افکار عرفیشیرازی مشغول شد که در سال ۱۳۳۴ کتاب با مقدمه سید عبدالکریم امیری فیروزکوهی انتشار یافت. پس از خلاصی از زندان، به جمعآوری تمبر پرداخت و در خیابان امیریه نزدیک خیابان فرهنگ در مغازه کوچکی اوقات فراغت را به کار خرید و فروش تمبر میگذراند. در سال ۱۳۴۶ کتاب جیبی تمبرشناسی را منتشر کرد. گفتنی است که شهریاری در سال ۱۳۳۷ بر روی کتاب «بخوان و بخند» محمدعلی طاهریا که شامل مجموعه اشعار فکاهی او بود، مقدمهای مبسوط نوشت و از رویکرد هزل در اشعار فکاهی دفاع کرد. در سال ۱۳۵۵، مجموعه اشعار پدرش «دیوان رحمت» را نیز منتشر کرد.
شهریاری بیش از بیستسال با رادیو ایران همکاری داشت و از نویسندگان اصلی مطالب و برنامه فکاهی «صبح جمعه با رادیو» بود. دو کتاب «سرگرمیها» (۱۳۵۶) و «کاروان خنده» (۱۳۶۲) که مجموعههای متنوعی از لطیفههای کوتاه فارسی و یا برگردانشده به فارسی است، یادگار این همکاری مستدام است. در مقدمه یکی از مجموعه لطیفههایش مینویسد: «دیدم لطیفه (جوک و آنکدت) خیلی طرفدار دارد و بعضی را که از زبانهای عربی و فرانسه ترجمه کردهام و زبان به زبان و مطبوعات به مطبوعات گشته، اگر کسی نشنیده و نخوانده، نامحروم! نماند… اگر بعضی از آنها را شنیده یا خواندهاید، مطمئن باشید که یا من به مطبوعات کشور دادهام و یا دیگری از منابع مورد استفادهام ترجمه کرده و بههرحال منابع را برای اینکه تصور نرود از دیگران «کش رفتهام» محفوظ داشتهام!». انتشار نخستین سالنامه (مستقل) فکاهی در ایران به نام «حاجی فیروز: کتاب فکاهینویسان، شیرینترین آثار فکاهینویسان ایران و جهان» در یک مجلد، ایده شهریاری بود که انجام شد. بعد از او در دهه چهل، توفیق دست به انتشار سالنامه فکاهی زد. از خاطر نبریم که او در همین دهه، علاوه بر همکاری با روزنامه فکاهی «توفیق»، در جراید دیگر تهران سلسلهمقالات تحقیقی و ادبی مینوشت و در اعیاد مذهبی و روزهای سوگواری هم شعرهایی در این زمینهها میسرود که از رادیو پخش میشد. وی همچنین، نویسنده نمایشنامههای مشهور پلیسی «کارآگاه جانی دالر» و «کنت مونت کریستو» در رادیو بود. وی پس از بازنشستگی از خدمت دولت، کتابفروشی کوچکی در چهارراه کیوان، خیابان آذربایجان تهران بهعنوان سرگرمی تأسیس کرد و دائما مشغول به ترجمه مطالب مطبوعات قدیمی کشورهای عربی بود.
بیشتر
آخرین دیدگاهها