زمانی که مامون برادر خود , امین را کشت,وقتی بدن بیجان برادرش را دید, اندوهناک شد و گریست. مشاور او با دیدن این حال خود را به مامون رساند و بگوش او گفت, فراموش نکنید که امین میخواست اکنون بجای
-
شما باشد و شما را نابود ببیند, مامون با شنیدن این جمله خشمگین شد, و دستور داد سر برادر را از تن جدا کرده و بر درختی در نزدیکی دروازه اویزان کنند و هر کس که در بدو ورود بر ان سر لعنت نفرستد , خائن نامیده میشود...
.
.
و این است سیاست.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هارون الرشید و مروری بر کارنامه امویان و عباسیان
-
شما باشد و شما را نابود ببیند, مامون با شنیدن این جمله خشمگین شد, و دستور داد سر برادر را از تن جدا کرده و بر درختی در نزدیکی دروازه اویزان کنند و هر کس که در بدو ورود بر ان سر لعنت نفرستد , خائن نامیده میشود...
.
.
و این است سیاست.