لطفعلیخان زند: از شاهی تا تباهی
نویسنده:
احمد پناهی سمنانی
امتیاز دهید
لُطفعَلی خان زند (۱۱۴۸-۱۱۷۳ خورشیدی) واپسین فرمانروای زند بود که میان سالهای ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۳ خورشیدی (۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ قمری) بر سر پادشاهی با هماورد نیرومندش آغا محمدخان قاجار به نبرد پرداخت و سرانجام از او شکست خورد و با مرگ او پرونده دودمان زند نیز بسته شد.
وی پسر جعفرخان زند و نوه صادق خان زند برادر بنیانگذار فرمانروایی زندیان کریمخان زند وکیل الرعایا بود. وی دارای ویژگیهای برجسته بسیاری چون خوشسیمایی، دلاوری، نیرومندی و هوش سرشار بود. وی از ادب و شعر هم بیبهره نبود.
در ین تحقیق کتابخانه ی با استفاده از منابع مستند موضوعات مختلفی از زندگی لطفعلی خان زند
اخلاق ، رفتار و چگونگی کشتـه شدن او نوشتـه شده است . ین شاهـزاده زند از دوران طفـولیت
سوارکاری بی نظیر ، تیر اندازی تیز بین و دلاوری بی باک وغیور بود . او هیچ فرصت مناسبی را از دست نمی داد . او که با استفاده از جنگ داخلی در خاندان زند ، موقعیت خود را در شمال و حوزه مرکزی کمابیش مستحکم ساخته بود ، قصد تسخیر شیراز کرد . لطفعلی خان و همراهان او امیدوار بودند که شیراز را به راحتی خواهند گرفت اما آنها غافل بودند که حاج ابراهیم کلانتر در انتظار است تا خیانت عظیمی به آنها بکند و سرانجام ،او و سپاهش براثر خیانت حاج ابراهیم خان کلانتر (صدر اعظم ) و آقا محمد خان قاجار نتوانستند شیراز را تسخیر بکنند . او یکی از پادشاهان جوان و آخرین پادشاه دوره زند بودکه توانست با شجاعت بر مدعیان سلطنت پیروز شود و دولت زندیه را بار دیگر سر وسامان بخشد . درپیان حکومتش او را با انواع شکنجه هی وحشیانه از قبیل درآوردن چشمانش از حدقه ،کشتند . در رویت ها آمده است که دست و پی او را هم بریدند و آنچه به تهران آوردند تنه ی بود که جان داشت و بالا خره او را کشتند و سپس پیکرش را در بقعه امامزاده زید دفن کردند.
بیشتر
وی پسر جعفرخان زند و نوه صادق خان زند برادر بنیانگذار فرمانروایی زندیان کریمخان زند وکیل الرعایا بود. وی دارای ویژگیهای برجسته بسیاری چون خوشسیمایی، دلاوری، نیرومندی و هوش سرشار بود. وی از ادب و شعر هم بیبهره نبود.
در ین تحقیق کتابخانه ی با استفاده از منابع مستند موضوعات مختلفی از زندگی لطفعلی خان زند
اخلاق ، رفتار و چگونگی کشتـه شدن او نوشتـه شده است . ین شاهـزاده زند از دوران طفـولیت
سوارکاری بی نظیر ، تیر اندازی تیز بین و دلاوری بی باک وغیور بود . او هیچ فرصت مناسبی را از دست نمی داد . او که با استفاده از جنگ داخلی در خاندان زند ، موقعیت خود را در شمال و حوزه مرکزی کمابیش مستحکم ساخته بود ، قصد تسخیر شیراز کرد . لطفعلی خان و همراهان او امیدوار بودند که شیراز را به راحتی خواهند گرفت اما آنها غافل بودند که حاج ابراهیم کلانتر در انتظار است تا خیانت عظیمی به آنها بکند و سرانجام ،او و سپاهش براثر خیانت حاج ابراهیم خان کلانتر (صدر اعظم ) و آقا محمد خان قاجار نتوانستند شیراز را تسخیر بکنند . او یکی از پادشاهان جوان و آخرین پادشاه دوره زند بودکه توانست با شجاعت بر مدعیان سلطنت پیروز شود و دولت زندیه را بار دیگر سر وسامان بخشد . درپیان حکومتش او را با انواع شکنجه هی وحشیانه از قبیل درآوردن چشمانش از حدقه ،کشتند . در رویت ها آمده است که دست و پی او را هم بریدند و آنچه به تهران آوردند تنه ی بود که جان داشت و بالا خره او را کشتند و سپس پیکرش را در بقعه امامزاده زید دفن کردند.
آپلود شده توسط:
ramin12345
1391/11/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لطفعلیخان زند: از شاهی تا تباهی
الان شما با این میخواهید خساراتی که آقامحمدخان به ملت ایران زد رو ماسمالی کنید؟ مطمئن باشید اگه آقامحمدخان بزرگ بود، اولا آغا نمینوشتنش و دوما به او لقب شاه میدادند. ولی ملت ایران هیچوقت این نامرد را شاه ننامایدند.
۵.بیتوجهی ذاتی آقامحمدخان قاجار (با انتساب خود به خاندانهای مغول) به هویت ایرانی، زبان پارسی، و شیوههای ایرانی حکمرانی که با هدایت عنصر ایرانی امثال نظامالملکها، خواجهنصیرها، جوینیها و کسانی که با پیروی از نظام دیوانسالاری ملی ایرانی اندکی از تندخوییهای مهاجمان ترک و تاتار میکاست، بعدها در اوج گرایشهای ملی در جهان، دست شاهان قاجار را در بسیج مردمی در چالشهای بزرگ ملی از این سرمایه بزرگ تهی کرد. تا جایی که مجبور شدند پس از کمرنگ شدن جنگجویی قاجارها بر اثر شرایط جدید جهانی به نیروی معنوی روحانیون تکیه نمایند، همان عنصری که بعدها در ماجرای مشروطه با پیوند با ملیون و تحصیلکردگان اروپا به زیان استبداد آنها تمام شد و بعدها طومار پادشاهی آنها را در هم پیچید.(9.سیدنقی نصر، ایران در برخورد با اشغالگران، از آغاز تا مشروطیت)
البته من باید یک چیزی را اضافه کنم. برای من به شخصه آقامحمدخان قهرمان نیست و یک وحشی سفاک است. اگه این شخص نبود مطمئن باشید دیگرانی چون لطفعلی خان میتوانستند ایران را متحد کنند و زندیان بارها به شکست آقامحمدخان نزدیک شدند ولی آقامحمدخان شانس آورد و ماند. باید گفت که بعضی ها میگویند که زندیه نفوذش از جنوب فراتر نمیرفت، درحالی که در زمان قاجار نیز تسلط قاجاریان از تهران و تبریز آنطرف تر نمیرفت (تاریخ ایران مدرن آبراهمیان بخش قاجار)
اما من میخواهم طبق نظر جالبی که در سایت موسسه مطالعات موثر خواندم را نقل کنم تا بخوانید و ببینید ایشان هنوز قهرمان شما میشود یا نه؟