سرنوشت یک شمن از ضحاک به اودن
نویسنده:
علی حصوری
امتیاز دهید
«ضحاک» شکل عربیشده ازدهاگ ایرانی میانه (پهلوی) است که در فارسی تلفظشمالی آن یعنی اژدها در معنی ماری بزرگ باقی مانده است. اسطورة ضحاک چنان که در منابع ایرانی آمده است و نشانهای از یک قهرمان جامعة اشتراکی دارد، خوشبختانه نظیر کوچکی (اودن) در اساطیر ژرمنی، به ویژه اسکاندیناوی، دارد. این کتاب، که پیشتر با نام ضحاک چاپ شده بود، تجدید نظری اساسی در آن کتاب است. در بخش نخست کتاب از اژدهای باستانی ایران سخن میرود و نشان داده میشود که اسطورهای مستقل از ضحاک است. در بخش دوم با مقایسة ضحاک با یکی از شمنها خدایان اسکاندیناوی بیان میگردد که ضحاک هم شمنی از آن جامعة اشتراکی بوده و همانندی، در فرهنگهای دیگر هند و اروپایی دارد و فرزندان او بعدها، اگرچه ضعیف شدند، اما در جامعة ایرانی اثر داشتند.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سرنوشت یک شمن از ضحاک به اودن
درود.
نسک دیگری از ایشان هست که به نام «ضحاک» می باشد. این سرنوشت یک شمن از ضحاک به اودن، ویرایشی است بر همان «ضحاک». من به این یکی دسترسی ندارم و گویا دیگر چاپ هم نمی شود.
[quote='Khwanirath']اما حقیقت امر این است که ارتباط دادن ضحاک با اودن را نپسندیدم.[/quote]
جناب حصوری از گفتۀ برخی ها آورده که خود اودین نیز می تواند سرچشمه قفقازی داشته باشد. اگر پذیرا شویم، از دیده بنده می تواند در پیوند با استروگت ها و چرکس های هجوم بربرها باشد که به وسیله ایشان به آن سمت رفته است. و گفته اند که فریدون و پسرش تور را با اودین و پسرش ثور نیز سنجیده اند که جناب حصوری نپذیرفتند و دیدگاهش بر همسانی ضحاک و اودین است. برای من شگفت آور بود که چرا چنین همسانی ای را پیش کشیده است؟ برهان های ایشان نیز بسنده نبود، و به گفته ی خودشان، خرسندکننده نبود.
چه این که با همسانی فریدون و اودین نیز مخالفم، ولی از دیدِ بنده، تور (= بزکوهی) پهلوان سکاها، همان ثور (= دارندۀ دو قوچ یا بزکوهی) پهلوان-خدای وایکینگ ها است. این تور سکایی (هرکول) می تواند به وسیله گِت های ژرمنی که در سمت خاور دریای سیاه رفت و آمد و با گروهی از سکاهای سرمتی در آن سمت تماس داشتند، به میان ژرمن ها راه یافته باشد. مکانی هست به نام آسگارد (ایسگارد/جایگاه اودین و ثور)، اسنوری استورلوسون دیدگاهی بر ترگمان این نام داشتند و ایس را برگرفته ای از آسیا می دانست و گفته بود که ثور سرچشمه ای آسیایی دارد. اگر سخن ایشان را بپذیریم، می توان باغستان آسیا برگردان داد، زیرا گارد همان Garden انگلیسی است.
جان لیندو آسگارد را "جایگاه ویژۀ ایس ها" برگردان داده است. ولی برخی ها این سخن اسنوری را پذیرا نشدن. بنابراین، ایس که گروهی از ایزدان نورس است، می تواند ریختی از یک واژه مرسوم ژرمنی به چمار "خدا" باشد که با "اوس" انگلیسی کهن یکی است، که در نام اوسوالد هنوز مانده است.
مخلص کلام جناب حصوری این است که ضحاک؛ نماد حکومتی کمونیستی است و فریدون سمبل فئودالیته طبقاتی. استدلال هایی هم مطرح می کند که قابل توجه هستند. اما حقیقت امر این است که ارتباط دادن ضحاک با اودن را نپسندیدم.
اما سرنوشت مقاله "متن کامل سخنرانی احمد شاملو در دانشگاه برکلی" با آن مباحث ارزنده اسطوره شناسی در ذیل آن که توسط اعضا صورت گرفت؛ چیزی جز حذف شدن از تارنگار کتابناک با مدیریت غم انگیز ایرانی آن نبود.
متن لینک