چرا مردم از آمریکا متنفرند؟
مترجم:
عظیم فضلی پور
امتیاز دهید
این کتابی است که در آن تلاش می شود تا درباره تولیدات فرهنگی آمریکا و تصوری که ایالات متحده از خود باقی می گذارد و همچنین فهمی که از جهان دارد بحث و گفت وگو شود.
این کتاب درباره پیوندهای میان تصویرها و ایده ها و این که این تصاویر چگونه بر نگرش های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی این کشور با دیگر کشورهای جهان تاثیر می گذارد،سخن می گوید.
نگارندگان در این کتاب با تبیین رابطه میان توسعه فرهنگ آمریکایی و ابزارهای تجاری، فرهنگی و نظامی، دلایل اصلی نفرت مردم از آمریکا را در ساحت های جهان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناسی و اقتصادی جست وجو کرده اند.
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. نویسندگان در فصل نخست با تبیین و معرفی رویکرد خود، سرآغاز واکاوی پرسش این کتاب را از این منظر دنبال می کنند. در فصل دوم با پرداختن به مساله شر، کینه و آمریکا، به سراغ فصل بعدی و بررسی جهان به عنوان آمریکا می روند. در فصل چهارم به همبرگرهای آمریکایی و سایر ویروس های تجاری و فرهنگی می پردازند. در فصل پنجم داستان ها و داستان گویی های آمریکایی را نقد و بررسی می کنند. همچنین در فصل ششم به رسالت قهرمان داستان آمریکا پرداخته و سرانجام در فصل آخر به بحث درباره آمریکای نفرت انگیز و نفرت در حال افزایش می پردازد.
بیشتر
این کتاب درباره پیوندهای میان تصویرها و ایده ها و این که این تصاویر چگونه بر نگرش های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی این کشور با دیگر کشورهای جهان تاثیر می گذارد،سخن می گوید.
نگارندگان در این کتاب با تبیین رابطه میان توسعه فرهنگ آمریکایی و ابزارهای تجاری، فرهنگی و نظامی، دلایل اصلی نفرت مردم از آمریکا را در ساحت های جهان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناسی و اقتصادی جست وجو کرده اند.
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. نویسندگان در فصل نخست با تبیین و معرفی رویکرد خود، سرآغاز واکاوی پرسش این کتاب را از این منظر دنبال می کنند. در فصل دوم با پرداختن به مساله شر، کینه و آمریکا، به سراغ فصل بعدی و بررسی جهان به عنوان آمریکا می روند. در فصل چهارم به همبرگرهای آمریکایی و سایر ویروس های تجاری و فرهنگی می پردازند. در فصل پنجم داستان ها و داستان گویی های آمریکایی را نقد و بررسی می کنند. همچنین در فصل ششم به رسالت قهرمان داستان آمریکا پرداخته و سرانجام در فصل آخر به بحث درباره آمریکای نفرت انگیز و نفرت در حال افزایش می پردازد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چرا مردم از آمریکا متنفرند؟
تاریخ و وضعیت کنونی نشان می دهد بیشتر ( نه همه) اشخاصی که از لیبرالیسم و دموکراسی آمریکایی ( یا غربی ) نفرت دارند از طرفداران فاشیزم موسولینی و رژیم نازی هستند و یا از بدنه ارتجاع اسلام گرایی زیرا در آمریکا ادیان و مذاهب مختلف با هم برابر هست ( یا حداقل شعارش را می دهند ) ولی در اسلام برابری مذاهب و ادیان مختلف با حقوق برابر تحمل نمی شود و با برداشت هایی از قوانین بدون تغییر هزاران سال پیش برای همه آحاد جامعه تصمیم می گیرند و هیچ نقدی را نمی پذیرند.
از دیگر دلایل نفرت عده ای از آمریکایی ها و فرهنگ و رویای آمریکایی برخی کمونیست ها هستند زیرا به حقوق بشر باور ندارند و آزادی های فردی و حق انتخاب اشخاص را نمی پذیرند و دموکراسی را مسخره می پندارند و به پیشرفت های جهان آزاد رشک می ورزند
اگر به نقشه کشورها نگاه کنیم بیشتر سیاسیون کشورهای دیکتاتوری از آمریکا نفرت دارند و نفرت پراکنی را در دستگاه های تبلیغاتی خویش تبلیغ می کنند و عوام ساده دل را فریب می دهند در حالی که همین سیاسیون بعد از فریب ملت فرزندان خود را به آمریکای جهان خوار می فرستند تا از مزایای لیبرالیسم آمریکایی بهرمند شوند.
چند نکته لازم به توضیح است ایجانب میتوانم لیست بلند بالایی از خطاها و تصمیمات نادرست کشور آمریکا ارائه دهم ولی کلیت رژیم و تفکرات و جنبش های زنان و جنش های برابری خواهانه و ... در آمریکا زندگی انسان ها را بهتر کرده است
نکته دوم گروه کلمه اشتباه ایران اسلامی است ، دین اسلام دین بخشی از ایرانیان و تفکر مذهبی ذهنیت بخشی از ایرانیان است ( نه همه ) و تفکرات و برداشت های مذهبی بسیار متفاوت است
نباید اسلام کل ایران را مصادره کند زیرا همه هویت و تاریخ و ارزش های ایرانی مربوط به دین اسلام نیست. برای مثال من یک ایرانی ام که تا قرن ها پیش نیاکانم در این سرزمین زندگی می کردند ولی ارزش های اسلامی برای من بی معنی هستند و دغدغه اسلام ندارم و منافع اسلام برای من بی ارزش است و می دانم امثال من در ایران کم نیست از این رو گروه کلمه ایران اسلامی ظلمی بزرگ به امثال من است که ایرانی هستند ولی دغدغه اسلام ندارند.
نکته دوم اسلام مانند نازیسم و کمونیزم خطری بزرگ برای جهان است و لازم است کشورهای لیبرال از این خطر اجتناب کند
صدراسلام نسل کشی بنی قریظه رخ داد که یک نسل کشی تمام و عیار بود و بعد از چند دهه در حجاز نه یهودی ای ماند نه نصرانی ای و نه هیچ دگراندیش غیرمسلمانی باقی نگذاشتند بعد لشکر کشی به کشورهای غیرمسلمان چون ایران ، مصر ، اورشلیم و... با شمشیر دین خویش را تحمیل کردند. دیروز نیز قسطنطنیه و روم شرقی را نابود کردند و بر کلیساهای آنان مسجد ساختند ... بشریت شانش بزرگی آورد که در محاصره اتریش توسط ارتش مسلمان عثمانی شانش با غرب بود اگر اتریش اشغال میشد امروز بشریت زندگی ای چون قرن 15 میلادی داشت و همه چیز نابود میشد ، انقلاب صنعتی رخ نمی داد و بشر در پیشرفت ناکام می ماند و خرافات و اسلام جولان می داد
یهودیان هم که متمول هستند، خداوند بیشتر بهشان بدهد، ما که بخیل نیستیم. بار و کامنت را هم گویا مـیگـزارنـد [/quote]
ناگزیرم که بگویم نام Jeremiah نام خود بنده نیست و نام همسرم هست. از آن جایی که دیدم برای دختر و پسر این نام را می گذارند آن را گزینش کردم، وگرنه هیچ گونه مهری به ارمیای پیامبر ندارم. از سانسورچیانی همانند شما دور نیست که کسی را برای نامش بازخواست کنند.
... بار و کامنت را هم گویا مـیگـزارنـد[/quote]
دیدگاهتان آنجا هست و خود خواننده دانا میتواند به آسانی پی ببرد که چه کژی آشکاری کرده اید. این یهودیان که میگویید کی هستند؟ این را در دید داشته باشید تنها یهودیان نامهای یهودی ندارند، بسیاری از ترسازادگان هم نامهای یهودی دارند، کسی هم که زبان عبری را دوست دارد، ناگریز باید یهودی باشد؟ (همین بلندای بینش شما را نشان داد) برخی هم خودشان بر می آید یهودی باشند. گویا تازی پرستان هم اینجا دیدگاه میگذارند، مگر پلستین خودش بخشی از این یگانگی تازی یا اتحادیه عرب نیست؟ این همه کشور تازی زبان چرا اندیشه ای برای برادرانشان نمیکنند؟ این یگانگی را درست کردند تا چه شود؟ عجمان کمکشان کنند؟
[quote='casanova1362']
اندیشه ها و باورهایی انقدر سست که با یک کتاب (یا هزاران کتاب و یا خبرگزاری و یا بنگاه فیلمسازی و...) آسیب میبینند شاید چندان هم بر حق نباشند[/quote]
جـالب بود. اینهمه دقتی که صرف خواندن کامنتهای من کردید شرمندهام کرد
یهودیان هم که متمول هستند، خداوند بیشتر بهشان بدهد، ما که بخیل نیستیم. بار و کامنت را هم گویا مـیگـزارنـد
میفرمایید این رفتار «به کسی آسیب نمیرساند». کاملاً مخالفم. این رفتار قبل از هر چیز به خواست پیروزی مردم فلسطین و نابودی اسرائیل آسیب جدی میرساند. این رفتار به حقانیت اندیشهها و باورهایی آسیب میزند که هزاران انسان صادق و شریف جانشان را بیچشمداشت بر سرشان گذاشتهاند. من بطور خلاصه عرض کردم که کتاب مزبور مروج چه دیدگاهی نسبت به زندگی است و در ضمن اشاره کردم که نویسندگان کتاب آدمهای عادی نیستند و رسالتی سیاسی دارند که اشغالگری و جنگ را حق طبیعی برخی ملتها نشان بدهند. در ضمن خصومتی با کاربر مذکور ندارم و قصد بهاصطلاح مچگیری هم ندارم. من ایشان را نمونهای گرفتم برای جهانی که ایدهها و اندیشهها را از هر واقعیتی تهی کرده است.[/quote]
اندیشه ها و باورهایی انقدر سست که با یک کتاب (یا هزاران کتاب و یا خبرگزاری و یا بنگاه فیلمسازی و...) آسیب میبینند شاید چندان هم بر حق نباشند. پس با این تعریف بایستی تفتیش عقاید و سانسور برقرار باشد تا مبادا کسی کتابی یا حرفی و فکری برخلاف خواسته فلسطینی ها (که آنها هم دستشان به خون کودکان شهرک نشین آلوده است!) منتشر کند. بسیاری از یهودیان متمول هستند، از بهره هوشی بالایی برخوردارند (اسرائیلی ها و یهودیان در برخی از شاخه های علوم و مهندسی پیشتازند) و عمیقا پشتیبان یکدیگر و دولت اسرائیل هستند، هر کجای دنیا که باشند. پس جای تعجب نیست که ابزارهای بیشتری برای جلب نظر مردم دنیا در اختبار داشته باشند.
به گفته خودتان که را یابو می پندارید؟ در زمان آتاتورک هم بسیاری کوشیدند بگویند چیزی به نام مردم کردستان بودش ندارد و با همین روند سرکوبهای ستهمی از آنان کردند؛ نکند می اندیشید کسی خانه اش را همین جوری با زبان خوش ول می کند و میرود. در لابه لای سخنان شما، بی گمان درشتی و خشونت چنان بیداد می کند که هر کسی چشم بینا داشته باشد آن را می بیند. اگر بخواهم آن سرزمین را، سرزمین کسانی بدانیم، باید بگویم پیش از آن که در دست مسلمانان باشد در دست یهودیان بوده است. یک پنجم اسرائیل تازی است و تا کنون کسی آنان را بیرون نکرده است. هر چند یک روانی مانند کاهان (Kahane) که جنبش کاهانگرایی (Kahanism) را راه انداخت بر آن بود که باید بیرون شوند. از همین صیونگرایان هم بدتر هستید و با یک کاهانگرا هیچ ناهمسانی ندارید. آن هم یک تاریک اندیش بود که به جای آن که از روی قرآن چنین ترانه هایی بسراید، از روی تَنَخ برای خود ترانه می خواند.
شما این کاربر رو بابت آپلود یک کتاب بازخواست میکنید؟ یا میداند و یا نمیداند [/quote]
یکی از ویژگیهای جالب گفتگو در کتابناک این است که همیشه بحث اصلی زیر سایه سنگین جدال بر سر بدیهیترین مسایل قرار میگیرد. گاهی موضوع بحث آنقدر بدیهی میشود که طرفین از هر استدلالی وامیمانند و چارهای ندارند مگر ناسزا گفتن و افترا زدن به یکدیگر.
جناب casanova کمی دقت کنید، مساله بر سر حق اشتراکگذاری کتاب نیست. اگر بهفرض جنابعالی آن کتاب را آپلود میکردید، بنده از شما تشکر هم میکردم که منبع نسبتاً جالبی در اختیار قرار دادهاید که در آن دو نماینده از جنایتکاران و اشغالگران درباره رویکرد اقتصادی مشخصی سخن میگویند. اما اگر جنابعالی کتاب مذکور را بدون هیچ توضیحی آپلود میکردید و در عین حال نام خودتان را میگذاشتید مرگ بر اسرائیل و در هر کامنتتان با اطمینان کامل نابودی اسرائیل را قریبالوقوع اعلام میکردید؛ آنگاه حق من برای توضیح خواستن از شما بابت کتابهای آپلود شدهتان همانقدر مسلم میبود که حق شما برای آپلود کتاب. واقعاً در این حالت حق نیست که از شما بپرسم، آقای عزیز آیا اساساً خودتان میدانید که چه میکنید؟! آیا اساساً میدانید که اسرائیل چیست و حامیان این نظام اشغالگر چگونه دیگران را فریب میدهند؟!
من بازرس عقاید نیستم اما مثل شما فکر نمیکنم که نظرات و اندیشههای آدمیان درباره مسائل بزرگ هستی، چیزهایی هستند که صرفاً به سلیقه و پسند خودشان مربوط میشوند. اینگونه نیست، اگر یک نفر صبح تا شب نابودی آمریکا را بخواهد و به سر تا پای آمریکا فحش بدهد و در عین حال در آمریکا سرمایهگذاری کند و رفاه خانوادهاش را در آمریکا بجوید، شما در این رابطه میگویید به نظرات شخصی و انتخابهای آدمیان باید احترام گذاشت؟ کسی را بابت این کارهای متضاد نباید بازخواست کرد؟ به نظر شما شخصی شدن و دلبخواهی شدن و شعاری شدن نظر و عقیده مساوی مرگ و نابودی نظر و عقیده نیست؟ جامعهی انسانها با باورهایی چنین شخصیشده به چه کار میآید؟
میفرمایید این رفتار «به کسی آسیب نمیرساند». کاملاً مخالفم. این رفتار قبل از هر چیز به خواست پیروزی مردم فلسطین و نابودی اسرائیل آسیب جدی میرساند. این رفتار به حقانیت اندیشهها و باورهایی آسیب میزند که هزاران انسان صادق و شریف جانشان را بیچشمداشت بر سرشان گذاشتهاند. من بطور خلاصه عرض کردم که کتاب مزبور مروج چه دیدگاهی نسبت به زندگی است و در ضمن اشاره کردم که نویسندگان کتاب آدمهای عادی نیستند و رسالتی سیاسی دارند که اشغالگری و جنگ را حق طبیعی برخی ملتها نشان بدهند. در ضمن خصومتی با کاربر مذکور ندارم و قصد بهاصطلاح مچگیری هم ندارم. من ایشان را نمونهای گرفتم برای جهانی که ایدهها و اندیشهها را از هر واقعیتی تهی کرده است.
ضمن اینکه مطابق آیه 9 سوره مبارکه الممتحنه، ارتباط و پیوند با اسرائیل و رژیم ایالات متحده حرام مطلق است. معیار و ملاک ما این نباید باشد که در جابلقا و جابلسا چه می کنند. هند و پاکستان چه شکری می خورند و نمی خورند، مهم این است که دستور خداوند چه هست و سیاست خارجی در یک حکومت اسلامی بایستی از قرآن منبعث گردد.[/quote]
بماند آن دو آیه سوره حج درباره مهاجرین است و آیه بقره یادآوری داستان برگزیدن شائول بدست سموئیل است (همین نشان می دهد یک سوم از زمان آسایش زندگیتان را نادرست به تفسیر و زند پرداختید.) همگان دیدند که من بیهوده نمی گویم کسی اسلامگرا هست، با این سخنان خونبار و جنگجویانه که آموزه هایش تروریسم شد راهتان به جایی نمی رسد، بنده و بسیاری دیگر خوش نداریم ساوها یا مالیاتها و دیگر درآمدهای کشور که باید در راستای کودکان بی سرپرست و پشتیبانی از مردم نیازمند کشور خودمان پرداخته شود، برای جنگ با دیگران به کار رود، خودتان اگر خیلی دوست دارید این برداشتهایی که از قرآن کرده اید به راستی بپیوندد، جنگ افزار در دست گرفته و به نیروهای حزب الله بپیوندید، نه آن که بانگ بیهوده برآورید! سرکشیدن در کار دیگر کشورها، کار همان آمریکا امپراتوریگرا یا امپریالیست هست، همانندان شما که از آمریکا بدتان می آید از روی رشک ورزی است، زیرا میبینید خرتان به اندازه آمریکا برو ندارد.
افکار و گفتار شما نشان می دهد علی رغم ادعای اختصاص دادن و صَرفِ یک سوم فراغت زندگی خود به مطالعه تفسیر قرآن فردی کاملاً جزم اندیش و واپس گرا و خشک و متعصب هستید، البته به
نظر می رسد ایام اوقات فراغت زندگی شما بسـیار اندک باشد و لابد حضور دائم در کتابناک و صرف وقت زیاد در پاسخ و اظهار فضل و به منبـر رفتن برای کاربران کتابناک نیز تعبیر به مطالعه ی تفسـیر
است، در این مورد که آدم با سـواد و اهل تحقیق هسـتید حرفی نیست ولی واقعاً اگر با مفاهیم قرآن حکیم آشنا بودید از مطابقت دادن صریح آیات قرآن؛«مطابق آیه 9 سوره مبارکه الممتحنه،ارتباط و
پیوند با اسرائیل و رژیم ایالات متحده حرام مطلق است»، احتـراز می کردید. پشت حرام مطلق بودن ارتباط با آمریکا خیلی از مسـائل نهفتـه است یکی از این مسائل شرکت در نشسـت گروه 1+5 با
حضور آمریکا است که بدون حضور آمریکا برجام منعقد نمی شد و به قول ترامپ میلیار ها دلار پولهای بلوکه شده به ایران باز گردانیده نمی شد، حرف خود را در مورد آمریکا پس نگیرید، اسرائیل معضل
اصلی کشور ما نیسـت، فعلاً آمریکا منشـٱ همه ی مشگلات و و گرفتاری اقتصـادی کشور ما است، آمریکا سـرزمین های جولان متعلق به سوریه را به اسرائیل بخشید، آمریکا بیت المقدس را رســماً
پایتخت اسرائیل قلمداد کرد، آمریکا سفارت خود را به شهر بیت المقدس منتقل کرد، آمریکا تٱمین کننده ی بی دریغ و کلان نیازهای اقتصادی و تسلیحاتی اسرائیل است، آمریکا اسرائیل را روی پا نگه
داشته است پس چطور فقط اسرائیل باید در تیر رس نابودی باشد و می گوئید « آیات شریفه قرآن به معنای نابودی آمریکا نیست بلکه به معنای نابودی اسرائیل است »، ضمن احترام به دیدگاه شما
که مورد تٱیید بنده نیست باید عرض کنم بحث بین ما بی نتیجه و بی تٱثیر است، لذا نیازی به پاسخ نیست. قصد جسارت نداشتم. روزگارتان خوش، ایامتان به کام
سـلطان گوید که نقـد گنجینه ی من
صوفی گوید که دلق پشمینه ی من
عاشـق گویـد که دردِ دیـرینـه ی من
من دانم و من که چیست در سینه ی من