سیری در اساطیر یونان و رم
نویسنده:
ادیت همیلتون
مترجم:
عبدالحسین شریفیان
امتیاز دهید
بسیاری از افسانههای اساطیری مضامین اندیشمندانه و دارد و بسیاری دیگر حاوی خاطرههای ساده و خیالپردازانه مردم عادی دورانهای بسیار کهن است که با وجود شکل و شمایل افسانهای، واقعاً ریشهای تاریخی دارد که بعدها مطابق سلیقه، خواست و تصورات راویان شاخ و برگ افسانهای یافته است. با این همه داستانهای اساطیری حاکی از طرز تفکر و نحوه زندگی مادی و معنوی راویان آن است. در این کتاب داستانهای جاودانهای که از اساطیر یونانی، رومی و مردم سرزمینهای شمال اروپا گردآوری شده است، دیرزمانه خمیرمایه ادبیات سراسر قاره اروپا بوده است. در این کتاب درباره بسیاری از خاندانهای شهریاری مطالبی آمده که زندگی طوفانی و سراسر ماجرای آنها مضمون نمایشنامههای بزرگ و مشهوری شده است؛ از جمله خانوادههایی چون آگاممنون، اودویپوس اندوهگین، آنتیگونه قهرمان و .... .
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سیری در اساطیر یونان و رم
در زبان پهلوی واژه اَروس به چمار سپید نیز موجود هست. چمار آن به پوشش سپیدِ بانوان اشاره دارد. [/quote]
امروز متوجه شده ام که واژه اوستایی اَراوسَ به چمار خواهان ارج می تواند ریشه ای برای اَروس پهلوی نیز باشد.
« چون عروسی است ظاهر دنیا -لیک باطن چو زال بی معنی » که در این سروده عروس (سپیدی زیبا و خوش نما) با زالی (سپیدی بیمارگونه ) همتراز آورده شده است .
در تارنمای شهربراز عروس یا اروس " در اینباره کامل تر سخن رفته است .[/quote]
اَروس از دیدگاه بند کوتاه شده واژه اَروسیا: اَ (نا) + رو (چهره) + سیا (سیاه) بوده که به چم "کسی که رویش سیاه نیست". در پارسی میانه اَروس به چم زیبا هم آمدهو سفیدرو هم در لغتنامه دهخدا به چم زیبا یاد شده است. در زبان تازی هم از این واژه بن گرفتهو واژگان عُرس به آرِش اروسی، عَرِیس به آرش داماد درست شده است. زبان لکیو کردی جنوبی دبیرهای ندارند، در زبانهای کردی دیگر اروس بودش نداردو به آن بووک گویند که همین واژه در پارسی نو پیشین، به ریخت بیوک فرتاش دارد، چنانچکه رودکی سراید: بس عزیزم بس گرامی سال و ماه/اندرین خانه بسان نوبیوک. در نِبیک برهان قاطع هم از آن به نام "پیوگ" هم یاد شده است، همچنین بیوگان هم در زبان پارسی نو پیشین بودش داشته است، چناچکه در وایسو رامین سراییده شده است: بیک جا بر بیوگان و خسوران/بیوگان دختران، داماد پوران. بختیار بودیم که استاد دوباره واژهای که در پارسی نو فرتاش دارد، به زبان لکی پیوست نکرده است.
سلام و درود.
در زبان پهلوی اشکانی که باهاش سروکار دارم، الوس نیز موجود است. در زبان های ایرانی گاهی ر به ل دگرگون می شود. مانند اروند پهلوی به الوند.
یا که چلّه می تواند از چیره سانسکریتی به چمار شب دارای زمان دراز باشد، و در زبان های ایرانی ر به ل دگرگون و به چیله و سپس چله درآمده.
ریخت اَروس با عروس نزدیکی بیشتری دارد.
رستگار باشید.
« چون عروسی است ظاهر دنیا -لیک باطن چو زال بی معنی » که در این سروده عروس (سپیدی زیبا و خوش نما) با زالی (سپیدی بیمارگونه ) همتراز آورده شده است .
در تارنمای شهربراز عروس یا اروس " در اینباره کامل تر سخن رفته است .
در زبان پهلوی واژه اَروس به چمار سپید نیز موجود هست. چمار آن به پوشش سپیدِ بانوان اشاره دارد.
ریخت نوشتاری عروس در زبان لَکی و کُردی به همان ریختِ پهلوی یعنی اَروس نوشته می شود.