مثل آب برای شکلات
نویسنده:
لائورا اسکیبل
مترجم:
مریم بیات
امتیاز دهید
✔️ مثل آب برای شکلات داستان زندگی زنان نسلهای گذشتهٔ مکزیک است که به سبک رئالیسم جادویی و با زبان خانگی و فُرم زنانه (نوشتار زنانه) نگارش شدهاست. این رمان، عشقی زیبا را در کنار مبارزهٔ یک زن با سنتهای جامعه خود نشان میدهد.
هر فصل از این کتاب با دستور آشپزی یا داروسازی جالبی شروع شده و به موضوع آن فصل مرتبط میشود.
این کتاب در سال ۱۹۸۹ نوشته شده و در سال ۱۹۹۲ نیز فیلمی بر اساس آن در مکزیک توسط Alfonso Arau ساخته شدهاست. کتاب به ۳۰ زبان ترجمه شده و بیش از سه میلیون نسخه از آن چاپ شدهاست.
نام کتاب معنایی دوگانه دارد: نخست اشاره به دستور تهیه شکلات داغ (هات چاکلت) دارد که در مکزیک با آب و کاکائو تهیه میشود (نه با شیر). دوم، اصطلاحی در زبان اسپانیایی است استعاره از احساسات تند و برانگیختگی جنسی.
از متن کتاب:
هر یک از ما با یک قوطی کبریت در وجودمان متولد میشویم اما خودمان قادر نیستیم کبریتها را روشن کنیم؛ همانطور که دیدی برای این کار محتاج اکسیژن و شمع هستیم. در این مورد، به عنوان مثال اکسیژن از نفس کسی میآید که دوستش داریم؛ شمع میتواند هرنوع موسیقی، نوازش، کلام یا صدایی باشد که یکی از چوب کبریت ها را مشتعل کند. برای لحظهای از فشار احساسات گیج میشویم و گرمای مطبوعی وجودمان را در بر میگیرد که با مرور زمان فروکش میکند، تا انفجار تازهای جایگزین آن شود. هر آدمی باید به این کشف و شهود برسد که چه عاملی آتش درونش را پیوسته شعله ور نگاه میدارد. و از آنجا که یکی از عوامل آتشزا همان سوختی است که به وجودمان میرسد، انفجار تنها هنگامی ایجاد میشود که سوخت موجود باشد. خلاصه کلام، آن آتش غذای روح است. اگر کسی به موقع درنیابد که چه چیزی آتش درون را شعلهور میکند، قوطی کبریت وجودش نم بر میدارد و هیچیک از چوب کبریت هایش هیچوقت روشن نمیشود.
اگر چنین شود؛ روح از جسم میگریزد و در میان تیرهترین سیاهیها سرگردان میشود. بیهوده میکوشد برای سیر کردن خود غذایی بیابد. غافل از آن که تنها جسمش که سرد و بیدفاع گذاشته قادر بوده غذا تهیه کند. همین و بس... به همین دلیل باید از افرادی که نفسی سرد و افسرده دارند پرهیز کنیم. حتی حضورشان هم میتواند شعلهورترین آتشها را خاموش کند.
بیشتر
هر فصل از این کتاب با دستور آشپزی یا داروسازی جالبی شروع شده و به موضوع آن فصل مرتبط میشود.
این کتاب در سال ۱۹۸۹ نوشته شده و در سال ۱۹۹۲ نیز فیلمی بر اساس آن در مکزیک توسط Alfonso Arau ساخته شدهاست. کتاب به ۳۰ زبان ترجمه شده و بیش از سه میلیون نسخه از آن چاپ شدهاست.
نام کتاب معنایی دوگانه دارد: نخست اشاره به دستور تهیه شکلات داغ (هات چاکلت) دارد که در مکزیک با آب و کاکائو تهیه میشود (نه با شیر). دوم، اصطلاحی در زبان اسپانیایی است استعاره از احساسات تند و برانگیختگی جنسی.
از متن کتاب:
هر یک از ما با یک قوطی کبریت در وجودمان متولد میشویم اما خودمان قادر نیستیم کبریتها را روشن کنیم؛ همانطور که دیدی برای این کار محتاج اکسیژن و شمع هستیم. در این مورد، به عنوان مثال اکسیژن از نفس کسی میآید که دوستش داریم؛ شمع میتواند هرنوع موسیقی، نوازش، کلام یا صدایی باشد که یکی از چوب کبریت ها را مشتعل کند. برای لحظهای از فشار احساسات گیج میشویم و گرمای مطبوعی وجودمان را در بر میگیرد که با مرور زمان فروکش میکند، تا انفجار تازهای جایگزین آن شود. هر آدمی باید به این کشف و شهود برسد که چه عاملی آتش درونش را پیوسته شعله ور نگاه میدارد. و از آنجا که یکی از عوامل آتشزا همان سوختی است که به وجودمان میرسد، انفجار تنها هنگامی ایجاد میشود که سوخت موجود باشد. خلاصه کلام، آن آتش غذای روح است. اگر کسی به موقع درنیابد که چه چیزی آتش درون را شعلهور میکند، قوطی کبریت وجودش نم بر میدارد و هیچیک از چوب کبریت هایش هیچوقت روشن نمیشود.
اگر چنین شود؛ روح از جسم میگریزد و در میان تیرهترین سیاهیها سرگردان میشود. بیهوده میکوشد برای سیر کردن خود غذایی بیابد. غافل از آن که تنها جسمش که سرد و بیدفاع گذاشته قادر بوده غذا تهیه کند. همین و بس... به همین دلیل باید از افرادی که نفسی سرد و افسرده دارند پرهیز کنیم. حتی حضورشان هم میتواند شعلهورترین آتشها را خاموش کند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مثل آب برای شکلات