انقلاب ناتمام روسیه
نویسنده:
ایزاک دویچر
مترجم:
محمود ریاضی
امتیاز دهید
این کتاب ترجمه شش سخنرانی دویچر در دانشگاه کمبریج است که به مناسبت پنجاهمین سال انقلاب شوروی به بررسی آن میپردازد.
فهرست:
۱. چشمانداز تاریخی ۲. گسیختگی در تداوم انقلاب ۳. ساخت اجتماعی ۴. وقفه در مبارزه طبقاتی ۵. اتحاد شوروی و انقلاب چین ۶. نتایج و چشماندازها
ایزاک دویچر از مورخین معروف اروپایی بود که تکنگاریهای وی دربارهی تروتسکی و استالین معروف است. در کتاب «روسیه بعد از استالین» ضمن بررسی شرایط زمانی و مکانی، ظهور استالین را لازمهی تاریخ شوروی دانست.
چاپ نخست این کتاب در ایران سال ۱۳۵۷ بود و بعدتر توسط «کانون کتاب ایران» در سوئد در ۱۹۸۵ دوباره بازچاپ شد که این اسکن از این نسخه انجام شده است.
لازم به ذکر است که صفحهی نوزده در کتاب اصلی سفید بود و ترجمهی این صفحه از طرف من است.
بیشتر
فهرست:
۱. چشمانداز تاریخی ۲. گسیختگی در تداوم انقلاب ۳. ساخت اجتماعی ۴. وقفه در مبارزه طبقاتی ۵. اتحاد شوروی و انقلاب چین ۶. نتایج و چشماندازها
ایزاک دویچر از مورخین معروف اروپایی بود که تکنگاریهای وی دربارهی تروتسکی و استالین معروف است. در کتاب «روسیه بعد از استالین» ضمن بررسی شرایط زمانی و مکانی، ظهور استالین را لازمهی تاریخ شوروی دانست.
چاپ نخست این کتاب در ایران سال ۱۳۵۷ بود و بعدتر توسط «کانون کتاب ایران» در سوئد در ۱۹۸۵ دوباره بازچاپ شد که این اسکن از این نسخه انجام شده است.
لازم به ذکر است که صفحهی نوزده در کتاب اصلی سفید بود و ترجمهی این صفحه از طرف من است.
آپلود شده توسط:
Behruz67
1398/06/08
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انقلاب ناتمام روسیه
آن دو ترجمهی متفاوت از یک کتاب در همین کتابناک هستند و اگر نبود میتوانم برایتان بفرستم. آثار اریک فروم هم که در کتابناک هستند شاید برایتان جالب باشند.
از آنجایی که بیشتر نقلقولهای شما از یک کتاب مشخص بوده من هم نگاه کلیام رو در این مورد گفتم. کلا گرایش خاصی در جامعهشناسی سیاسی وجود داره که با تکیه بر موضوعات روانشناسانه کوشش در توجیه و توضیح رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی در کشورهای مختلف رو داره. منکر برخی جنبههای مفید این نگرش به موضوعات جامعهشناسانه نیستم ولی توضیح تمامی پدیدههای اجتماعی / سیاسی بر این اساس، موردعلاقهی من یکی نیست و میشه کلی نقد آکادمیک بر این نوع دیدگاهها در اینترنت یافت. شکل بسیار سادهشده و مزخرف آن به این صورت درمیاد که «شمالیها» اینطوری هستند و «ترکها» اونطوری و «اصفهانیها» فلان جوری و «عربها» و «کردها» و «لرها» و غیره بهمان جوری! در شکل آماتورش هم این که برای «آلمانیها» و «ژاپنیها» و ... ویژگیها و صفاتی تراشیده بشه که هیچ نظریهی علمی و درستی پشتاش نیست.
در صورتی که علاقمند بودید، مثلا به کتاب «نقد و تحلیل جباریت» یا «بررسی روانشناسی خودکامگی» که دو ترجمه از یک کتاب مانس اشپربر هستند مراجعه کنید که با چه ظرافت و تبحری به بررسی روانشناسانهی اجتماعی شوروی/آلمان میپردازه که نمونهی خوبی در این زمینه است.
کتابهای زیاد دیگر هم هستند که نشون میدند مردم به صورت فعال در این تحولات شرکت داشتند، چه قیام ۱۹۰۵ باشد و چه شورشهای ۱۹۱۷. مشکل اینجاست که این نویسنده و عدهای دیگه پیامدهای منفی انقلاب ۱۹۱۷ رو بازمیگردونند به شروع انقلاب و این که ظاهرا میشد جلوی این انقلاب (یا کلا هر نوع انقلاب دیگری) رو گرفت و با آرامش و متانت و خردمندی گوش به درباریان سپرد و همه چی به خیر و خوشی بگذرد!
متاسفانه یا خوشبختانه قانونمندیهای اقتصادی و اجتماعی جوامع انسانی این اجازه رو به هیچ کی نمیده که وقتی انقلاب راه افتاده جلوش بایستند. راه افتادن انقلاب هم ضررویاتی داره که دست افراد منفرد نیست. این که بعد از انقلاب کار به کجا میکشه دست افراد دخیل و گاها دستان خارجی است که میتونند از ناآگاهی و گیجی مردم استفاده کنند و مستقیم یا غیرمستقیم اهداف خود رو پیش ببرند.
در ارتباط با موضوع شوروی هم، این نویسنده مورد علاقه شما نیز از همان اول به خطا رفته. در صورتی میشد صحبت جناب اورلاندو را جدی گرفت که شوروی جوان در هموان اوان مورد حملهی اقتصادی و نظامی بیش از ۱۶ کشور جهان قرار نمیگرفت که مجبور به اتخاذ سیاستهای «نپ» و «کمونیسم جنگی» شود که در واقع یک نوع عقبنشینی به سیاستهای اقتصادی بوروژوایی بود و آیندهی سوسیالیسم این کشور را تیره و تار ساخت. و البته این تازه آغاز کار اینان بود، کارنامهی درخشان مداخلات نظامی انگلیس و آمریکا و فرانسه و غیره در کشورهای عمدتا جهان سومی بر اساس این تجارت گرانبها شکل گرفته!