آمریکا و ایلغار آثار باستانی ایران
نویسنده:
محمدقلی مجد
مترجم:
بهرام آجورلو
امتیاز دهید
این کتاب به توضیح درباره سرقت آثار تاریخی کشور و تخریب آثار و محوطه های باستانی ایران توسط جاعلین و مامورین دانشگاه های غرب، به خصوص دانشگاه شیکاگو می پردازد، جاعلینی که نام ایران شناس، باستان شناس، مرمت کار و ... را یدک کشیده اند.
حضور باستانشناسان اروپایی و امریكایی در ایران و كاوش در محوطههای باستانی به دوره قاجار و اوایل پهلوی بازمیگردد. شوش، تختجمشید و دامغان جزء نخستین محوطههای باستانی بود كه طی قراردادهای امضاء شده میان پادشاهان وقت قاجار و باستانشناسان اروپایی و آمریكایی مورد كاوش قرار گرفت. نگارنده در كتاب حاضر با پرداختن به نخستین قراردادها و ورود نخستین باستانشناسان غربی به ایران در عصر قاجار ـ كه این امتیاز نخست به فرانسویها داده شده بود ـ تلاش دارد تا با بررسی اسناد موجود در وزارت امور خارجه آمریكا و همچنین اداره كل اسناد و بایگانی ملی آمریكا از مسائل پشتپرده حفاریها در ایران و نتایج آن خبر دهد. وی با بررسی این منابع اعتقاد دارد كه بسیاری از باستانشناسان غربی، كه امروزه نام آنها بسیار پرآوازه گشته، در آن زمان به تاراج گنجینههای باستانی ایران و انتقال آن به موزههای اروپایی و آمریكایی مبادرت ورزیدند. كسانی همچون آرتور پوپ، ارنست هرتسفلد، اریك اشمیت و... جزء این افراد هستند. مطالب كتاب به صورت مستند تدوین شده و با نامهنگاریها و اسناد و بیانیههای موجود در خصوص حفریات و نتایج آنها و امتیازهای داده شده همراه است.
بیشتر
حضور باستانشناسان اروپایی و امریكایی در ایران و كاوش در محوطههای باستانی به دوره قاجار و اوایل پهلوی بازمیگردد. شوش، تختجمشید و دامغان جزء نخستین محوطههای باستانی بود كه طی قراردادهای امضاء شده میان پادشاهان وقت قاجار و باستانشناسان اروپایی و آمریكایی مورد كاوش قرار گرفت. نگارنده در كتاب حاضر با پرداختن به نخستین قراردادها و ورود نخستین باستانشناسان غربی به ایران در عصر قاجار ـ كه این امتیاز نخست به فرانسویها داده شده بود ـ تلاش دارد تا با بررسی اسناد موجود در وزارت امور خارجه آمریكا و همچنین اداره كل اسناد و بایگانی ملی آمریكا از مسائل پشتپرده حفاریها در ایران و نتایج آن خبر دهد. وی با بررسی این منابع اعتقاد دارد كه بسیاری از باستانشناسان غربی، كه امروزه نام آنها بسیار پرآوازه گشته، در آن زمان به تاراج گنجینههای باستانی ایران و انتقال آن به موزههای اروپایی و آمریكایی مبادرت ورزیدند. كسانی همچون آرتور پوپ، ارنست هرتسفلد، اریك اشمیت و... جزء این افراد هستند. مطالب كتاب به صورت مستند تدوین شده و با نامهنگاریها و اسناد و بیانیههای موجود در خصوص حفریات و نتایج آنها و امتیازهای داده شده همراه است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آمریکا و ایلغار آثار باستانی ایران
ولی حداقل تصویر روی جلد کتاب این حس رو به خواننده منتقل می کند که یک کتاب سیاسی با اهداف سیاسی است نه صرفا پژوهشی و تاریخی
یک دست با پرچم آمریکا آمده و در حال غارت یک مجموعه فرهنگی تاریخی است
مسلما تخریب و دزدی آثار باستانی توسط غربی ها مخصوصا در ابتدای قرن 19 و 20 انکار ناشدنی است (زمانی که از نظر ایرانیان باستان شناسی و پژوهش در مورد اشیای تاریخی امری پوچ بود ) و طی قراردادهایی با دولت قاجاریه باستان شناسان غربی طلاهای پیدا شده را به دولت و بقیه اشیا را برای خود بر می داشتند
ولی در کشوری که تخریب آثار باستانی و انکار تاریخی زیاد است و ریل گذاری فرهنگی و فرهنگ سازی حکومت فعلی بر خلاف تاریخ و فرهنگ پیشین و پی ایجاد یک فرهنگ جدید و کاذب است و هر روز خبری تکان دهنده از دزدی و تخریب آثار باستانی به میان می آید و حتی خیانت های بزرگ سران موزه ها در اوایل انقلاب به آثار تاریخی ایران شنیده می شود و آثار باستانی مهم و مشهوری بدون اختصاص حداقل بودجه در حال فروپاشی هستند و حکومت دنبال طلای قبر فلان امام و بهمان دختر امام هست
این کتاب بسیار عجیب است گویی آبریز به قلیان بگوید تو دو سوراخ داری
مسلما دزدی آثار تاریخی امری زشت و پلید است ولی وقتی چنین کتابی مورد حمایت مالی عده ای معلوم الحال قرار می گیرد این حس به خواننده دست می دهد که این کتاب کوچکترین ارزشی برای اشیاء دزدی شده و تخریب شده قائل نیست بلکه وظیفه ایجاد نفرت و تنفر نسبت به غرب در خواننده را دارد.
البته همچنین نباید از نگهداری اصولی اشیا مربوط به ایران در موزه های مدرن دنیا و شناخت نسبی آن به بشریت توسط موزه های مشهور دنیا غافل شد[/quote]
کتاب بدی نیست.
اما خب من کاملا با نویسنده اش مخالفم. یک کتاب داره به نام رضاشاه و بریتانیا که یکجوری دشنام نامه بیشتر بود تا پژوهش تاریخی! این فرد هم مثل خسرو معتضد و علیرضا شهبازی است، افراد کاملا تحریفگر و نون خور دولتی. تو برنامه شب های تاریخ که درباره معمای شاه بودهم شرکت داشت. این مرد بسیار نفرت انگیزه اما خب به اندازه دوتای مذکور، مطالب جالبی ارائه میدهد. یک کتابش قحطی بزرگه که واقعا عالیه. اما شدیدا از پهلوی ها متنفره. یک کتار هم اتفاقا بنام از قاجار به پهلوی درحال آپلود که از آثار آبکیش است اما خب به ادعای خودش با اسناد وزارت خارجه آمریکاس.
البته کتاب ها بد نیست و از شهبازی و معتضد خیلی بهتره.
ولی حداقل تصویر روی جلد کتاب این حس رو به خواننده منتقل می کند که یک کتاب سیاسی با اهداف سیاسی است نه صرفا پژوهشی و تاریخی
یک دست با پرچم آمریکا آمده و در حال غارت یک مجموعه فرهنگی تاریخی است
مسلما تخریب و دزدی آثار باستانی توسط غربی ها مخصوصا در ابتدای قرن 19 و 20 انکار ناشدنی است (زمانی که از نظر ایرانیان باستان شناسی و پژوهش در مورد اشیای تاریخی امری پوچ بود ) و طی قراردادهایی با دولت قاجاریه باستان شناسان غربی طلاهای پیدا شده را به دولت و بقیه اشیا را برای خود بر می داشتند
ولی در کشوری که تخریب آثار باستانی و انکار تاریخی زیاد است و ریل گذاری فرهنگی و فرهنگ سازی حکومت فعلی بر خلاف تاریخ و فرهنگ پیشین و پی ایجاد یک فرهنگ جدید و کاذب است و هر روز خبری تکان دهنده از دزدی و تخریب آثار باستانی به میان می آید و حتی خیانت های بزرگ سران موزه ها در اوایل انقلاب به آثار تاریخی ایران شنیده می شود و آثار باستانی مهم و مشهوری بدون اختصاص حداقل بودجه در حال فروپاشی هستند و حکومت دنبال طلای قبر فلان امام و بهمان دختر امام هست
این کتاب بسیار عجیب است گویی آبریز به قلیان بگوید تو دو سوراخ داری
مسلما دزدی آثار تاریخی امری زشت و پلید است ولی وقتی چنین کتابی مورد حمایت مالی عده ای معلوم الحال قرار می گیرد این حس به خواننده دست می دهد که این کتاب کوچکترین ارزشی برای اشیاء دزدی شده و تخریب شده قائل نیست بلکه وظیفه ایجاد نفرت و تنفر نسبت به غرب در خواننده را دارد.
البته همچنین نباید از نگهداری اصولی اشیا مربوط به ایران در موزه های مدرن دنیا و شناخت نسبی آن به بشریت توسط موزه های مشهور دنیا غافل شد
خواندن این کتاب را به همه توصیه میکنم. این کتاب شامل حقایق تکان دهنده ای درباره غارت آثار باستانی ایران بدست غربیان هست که همگی با سند آمده است.