تاریخ ژاپن از آغاز تا معاصر: نگاهی به زمینه و مایههای فرهنگ و تمدن امروز سرزمین آفتاب
نویسنده:
هاشم رجب زاده
امتیاز دهید
این کتاب درباره تاریخ ژاپن از آغاز تا دوره معاصر (1365) نوشته هاشم رجب زاده است.
معمولاً تاریخ ژاپن را به ۷ دوره بزرگ تقسیم میکنند. دوران پیش از تاریخ، سِنشی و دوران بعد از تاریخ به ترتیب دورانهای آغازِ تاریخ (گِنشی)، باستان (کُودای)، قرون وسطی (چوسِی)، اوایل دوران نوین (کینسِی)، دوران نوین (کیندای) و دوران معاصر (گِندای) نامیده میشوند.
دوران پیش از تاریخ (سِنشی) به چهار دوره تقسیم میشود: پارینه سنگی (پیش از ۱۰٬۰۰۰ سال، قبل از میلاد)، دوره جومون (۱۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰ پیش از میلاد)، دوره یایویی (۳۰۰ پیش از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد) و دوره کوفون (۳۰۰ تا ۷۱۰ میلادی)
دوران آغازِ تاریخ (گِنشی) به دوران انتقالی مابین دوران پیش از تاریخ و دوران باستان گفته میشود. در ژاپن دوران پیشین تاریخ از اواسط قرن سوم تا پایان قرن هفتم را در بر میگیرد.
دوران باستان (کودای) از ۷۱۰ تا ۱۱۸۵ میلادی است که دورانهای آسوکا، نارا و دوره هیآن را شامل میشود.
قرون وسطی (چوسِی) از نیمه دوم قرن دوازدهم و آغاز دوره کاماکورا تا اوایل قرن هفدهم و شروع دوره ادو ادامه دارد.
اوایل دوران نوین (کینسِی) از آغاز دوره ادو تا سال ۱۸۶۷ میلادی و شروع اصلاحات میجی ادامه دارد.
دوران نوین (کیندای) از آغاز اصلاحات میجی تا پایان جنگ اقیانوس آرام در سال ۱۹۴۵ میلادی ادامه دارد.
دوران معاصر (گِندای) از پایان جنگ اقیانوس آرام شروع شده و تا زمان حال ادامه دارد.
بیشتر
معمولاً تاریخ ژاپن را به ۷ دوره بزرگ تقسیم میکنند. دوران پیش از تاریخ، سِنشی و دوران بعد از تاریخ به ترتیب دورانهای آغازِ تاریخ (گِنشی)، باستان (کُودای)، قرون وسطی (چوسِی)، اوایل دوران نوین (کینسِی)، دوران نوین (کیندای) و دوران معاصر (گِندای) نامیده میشوند.
دوران پیش از تاریخ (سِنشی) به چهار دوره تقسیم میشود: پارینه سنگی (پیش از ۱۰٬۰۰۰ سال، قبل از میلاد)، دوره جومون (۱۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰ پیش از میلاد)، دوره یایویی (۳۰۰ پیش از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد) و دوره کوفون (۳۰۰ تا ۷۱۰ میلادی)
دوران آغازِ تاریخ (گِنشی) به دوران انتقالی مابین دوران پیش از تاریخ و دوران باستان گفته میشود. در ژاپن دوران پیشین تاریخ از اواسط قرن سوم تا پایان قرن هفتم را در بر میگیرد.
دوران باستان (کودای) از ۷۱۰ تا ۱۱۸۵ میلادی است که دورانهای آسوکا، نارا و دوره هیآن را شامل میشود.
قرون وسطی (چوسِی) از نیمه دوم قرن دوازدهم و آغاز دوره کاماکورا تا اوایل قرن هفدهم و شروع دوره ادو ادامه دارد.
اوایل دوران نوین (کینسِی) از آغاز دوره ادو تا سال ۱۸۶۷ میلادی و شروع اصلاحات میجی ادامه دارد.
دوران نوین (کیندای) از آغاز اصلاحات میجی تا پایان جنگ اقیانوس آرام در سال ۱۹۴۵ میلادی ادامه دارد.
دوران معاصر (گِندای) از پایان جنگ اقیانوس آرام شروع شده و تا زمان حال ادامه دارد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ ژاپن از آغاز تا معاصر: نگاهی به زمینه و مایههای فرهنگ و تمدن امروز سرزمین آفتاب
برای فهم اینکه ژاپن چگونه و چه هنگام ژاپن شد باید به نیمۀ دوم قرن نوزدهم برویم. در این جستجو به نامی بزرگ برمیخوریم، مردی بیهمتا در تاریخ ژاپن مدرن: «امپراتور موتسوهیتو»، معروف به «مِیجی». او بود که با تدابیر خود نقش هدایتکنندهای برای تبدیل ژاپن فئودال به ژاپن مدرن داشت. مِیجی سالهای 1867 تا 1912 به مدت 45 سال امپراتور ژاپن بود (که برابر است با 1246 تا 1291 شمسی، یعنی نیمی از سلطنت ناصرالدین شاه، کل دوران مظفرالدین شاه، دوران محمدعلی شاه، و سه سال اول احمد شاه).
▪️میجی چه کرد؟
گام نخست میجی این بود که سالهای 1867 تا 1869 در سیاست داخلی ژاپن با سرکوب خانهای فئودال قدرت را به «تِنو» بازگرداند؛ «تِنو» یا «میکادو» هر دو لقب امپراتور ژاپن است. مِیجی دوباره قدرت را تمرکز بخشید و از کیوتو به توکیو (که آن زمان اِدو نامیده میشد) رفت.
او تردید نداشت که باید روابط با اروپا را گسترش دهد. بنابراین در گام بعد، هیئتی ژاپنی از 1871 تا 1873 به اروپا اعزام شد تا پیوندها را با کشورهای پیشرفته عمق بخشند. ژاپن در همان سال 1873 در نمایشگاه جهانیِ وین شرکت کرد. نخستین اسکناسهای یِن که تازه پول ملی شده بود در فرانکفورت چاپ شد.
اقدام مهم دیگر مِیجی این بود که دانشجویان بسیاری را برای تحصیل روانۀ اروپا کرد و از آن مهمتر هزاران مستشار از اروپا و آمریکا به ژاپن دعوت کرد. آمار این مستشاران حیرتانگیز است: تا سال 1899 حدود 3.000 مستشار، در همۀ زمینهها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی و پزشکی. این مستشاران (یا به قول ژاپنیها «اویاتوئی گائیکوکوجین») وظیفه داشتند روند مدرنسازی ژاپن را تسریع کنند. بین 1868 تا 1889 نام 2.690 مستشار خارجی دیده میشود: 1.127 بریتانیایی، 414 آمریکایی، 333 فرانسوی، 250 چینی، 215 آلمانی و 99 هلندی. بخش بزرگی از بودجۀ سالانۀ ژاپن صرف حقوق این مستشاران میشد. آنها باید هم انتقال فناوری میدادند و هم ژاپنیها را تعلیم میدادند تا جایگزینشان شوند.
اقدام بعدی این بود که مدرسه رفتن اجباری شد، هدفی که تا سال 1910 محقق شد. اما از آن پرچالشتر مدرنسازی سازمان نظامی کشور بود. یاماگاتا آریتومو، سامورایی سابق و فرمانده ارتش جدید ژاپن، در سال 1869 به اروپا رفت و فروتنانه در آنجا آموزش نظامی دید و دستاوردهای غرب را در ژاپن پیاده کرد. نظام وظیفۀ عمومی در سال 1873 (50 سال پیش از ایران) برقرار شد. با وجود خدمت سربازی عمومی طبقۀ ساموراییها کارکردشان را از دست میدادند، ضمن اینکه دهقانان نیز از سربازی رفتن ناراضی بودند. این دو گروه در سال 1877 شورش کردند (شورش ساتسوما) که با سرکوب آن، طبقۀ سامورایی برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. اما نتیجۀ این نوسازی نظامی خیرهکننده بود: شکست چین (1895)، شکست روسیه (1905) و اشغال مناطق گسترده در آسیای شرقی و اقیانوس آرام.
نوعی انقلاب صنعتی بر اساس الگوی اروپا رخ داد، برای مثال 1872 (برابر 1251 شمسی، یعنی در بیستوچهارمین سال سلطنت ناصرالدین شاه) نخستین خط آهن بین توکیو و یوکوهاما کشیده شد. در سال 1880 «نمایشگاه صنایع ملی» برگزار شد و در سال 1901 کارخانۀ فولادسازی یاواتا راهاندازی شد.
اما در این سالها ژاپن از توسعۀ سیاسی هم بیبهره نبود و جنبشی دموکراسیخواه با احزابی متنوع پدید آمد که در نتیجۀ آن در سال 1889 نوعی نظام مشروطه در ژاپن شکل گرفت که بیشتر شبیه مشروطۀ اقتدارگرایانۀ پروسی بود. (در نوشتاری دیگر باید به این موضوع بپردازم).
وقتی مِیجی در سال 1912 درگذشت مبانی توسعۀ صنعتی و شتابان ژاپن محقق شده بود.
کامل سخنرانی ها تلگرام