رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
یلدا
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 1851 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 1851 رای
444 صفحه

"یلدا" نام اثری است از "م مودب پور" که داستانی از یک عشق تصادفی را در دل خود می پرورد. "سیاوش" که بعد از عمل آپاندیس پدر دوستش، "نیما"، به بیمارستان رفته با به طور تصادفی با "یلدا" دیدار می کند. "یلدا" دختری است که اخیرا از خارج برگشته و در خیابان با پیرزنی تصادف می کند. او پیرزن را با اضطراب فراوان به بیمارستان منتقل می کند و در آن جا، برای نخستین بار با "سیاوش" آشنا می شود. اما در این میان روابط دیگری نیز وجود دارد. مثلا اینکه "یلدا" همسایه ی "نیما" بوده و خواهر "سیاوش"، پزشک همان بیمارستان است.
در ادامه داستان "یلدا" به قلم "م مودب پور"، پای زنی به نام "شیوا" نیز به قصه باز می شود. "شیوا" زندگی پر فراز و نشیبی داشته و جبر زمانه و ندانم کاری های اطرافیان، سبب شده تا او که روزگاری دختری پاک و معصوم بود، از راه بدر شود و در دام اعتیاد و فحشا گرفتار شود. قصه ی زندگی "شیوا" زمانی به جای دردناک تر می رسد که او ناقل ویروس ایدز می شود. او تعریف می کند که چطور این اتفاق برایش افتاد و پس از آن تمام هدف زندگی اش را معطوف این نمود که مردان فاسد را به این بیماری دچار کند. البته شخصیت "یلدا" که عنوان رمان هم از اسم او برگرفته شده، ماجراهای خاص خودش را داشته و از دوران کودکی اش در خارج و وضعیت زندگی اش در آمریکا حرف می زند. "م مودب پور" اتفاقات ریز و درشت مختلفی را در رمان "یلدا" گنجانده که شخصیت ها یکی پس از دیگری با آن مواجه می شوند تا در نهایت، پایان مد نظر نویسنده را شکل دهند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/02/03

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی یلدا

تعداد دیدگاه‌ها:
234
اولین کتابی هستش که از این نویسنده میخونم تعریفش رو هم زیاد شنیدم و با این نظر هایی که دادن فکر کنم بد نباشه
بس که از این حرفای نیما خندیدم مردم فقط!!!!:))
به نظرم خيلي پيش پا افتاده و تكراري بود و همچنين خسته كننده (!) ، به هر حال ممنون
سلام دوستان این کتاب یکی از تاثیر گذارترین رمان هایی بوده که خوندم
من تا به حال در خیلی از مراسم های ختم عزاداری و..... شرکت کردم اما اصلا اشکم در نمی امد
اما اونجایی از کتاب که شیوا خود کشی می کنه من یه نیم ساعتی بی اختیار داشتم گریه می کردم
در این رمان از اشعار فروغ به طور خیلی زیبا و تاثیر گذاری استفاده شده
من که خیلی لذت بردم. یعنی اگه هر دختر در استانه فرار از خونه یه بار این کتابو بخونه دیگه حتی اسم فرارم نمی یاره.
نگاه کن
شراره اي مرا به کام می کشد!
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد!
نگاه کن
تمام اسمان من
پر از شهاب می شود!
تمام هستیم، خراب می شود.
چندمین بار دانلودش میکنم ولی باز نمی کنی اگه اخرش تونستم بگیرم
خیلی از کتاب های مودب پور خوشم می آید .امیدوارم این یکی هم قشنگ باشد...
آخه چرا همه ی داستان هاش شبیه هم هستن؟؟؟؟؟(?)
اصلا سبک جدیدی ایجاد نکرده:-( ولی با این حال با تمام علاقه همه کتباشو میخونم;-):x
درست است. سبک این نویسنده به همین صورت بوده.
هنوز نخوندمش ولی می دونم عین کتاب های دیگست
دو پسر یکی شیطون و شلوغ کار یکی ساکت هر دو دوست یا فامیل که کتاب رو پسره ساکت تعریف می کنه و در آخرشم به عشقش نمی رسه
این از مشخصه های کتاب های آقای مودب پور
یلدا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک