بدون نام

خیلی باحال بود من که خیلی خوشم اومد جالب تر این بود که مثل دو تا هم خونه بودن نه زن و شوهر و اتفاق ها و دعوا هایی که بینشون می شد خیلی باحال بود ممنون به خاطر کتاب های خوبتون :-*:x:baaa:

به نظر من که خوب بود بعضی از هسمت هاشو دوست داشتم :-)

هنوز نخوندمش ولی می دونم عین کتاب های دیگست دو پسر یکی شیطون و شلوغ کار یکی ساکت هر دو دوست یا فامیل که کتاب رو پسره ساکت تعریف می کنه و در آخرشم به عشقش نمی رسه این از مشخصه های کتاب های آقای مودب پور

به نظر من خیلی قشنگه من خوندمش آخرش فرق داره با بقیه کتاب هاش این خوب تموم می شه برعکس کتاب هاش که آخرش غمگینه و اشک آدمو در میاره در کل قشنگ بود

کتاب جالبی بود تو این کتاب 4 نفر خود کشی کردن که چندان جالب به نظر نمی رسید و این که بهزاد بیش از حد به اعتقاداتش پایبند بود و اگر یه خورد بیخیال می شد آخر کتاب اشک آدمو در نمی آورد

من چند تا از کتاب های آقای مودب پور رو خوندم گندم ، رکسانا ، پریچهر و خاستگاری همشون همین شکلی تموم می شن. به جز خاستگاری که البته اون فیلم نامه ست بقیه با تمام وجود اشکتو در میاره :(( هر دفه یکی از کتاب هاشو می خونم پشیمون می شم چون تا چند

کتاب قشنگی بود. یه عشق واقعه ی من که آخرش اشکم در آومد :x

من دو تا از کتاب های آقای مودب پور رو خوندم هر دوتا خیلی قشنگ بودن بخصوص رکسانا که اشک آدمو در میاره فکر می کنم این یکی هم قشنگ باشه :-)

من هنوز نخوندمش ولی فکر کنم قشنگ باشه :-):x