راز یک بیلیون دلار

نسخه با کیفیت بهتر جایگزین شد.

1 ـ مجاهدین که زمانی می گفتند « سر کوچه کمینه / مجاهد پُر کینه / آمریکایی بیرون رو / خونت روی زمینه » ؛ « راز بیلیون دلار » منتشر می کردند و « حزب جمهوری اسلامی » را در اردوی امپریالیسم می دانستند .... ؛ شدند اهرم فشار جناح صنعتی ـ تسلیحاتی ـ نفتی دارای گرایش فاشیستی آمریکا ؛ و طبق روش معمول و غالب ایرانیان ، نه دیروز را تبیین و نقد می کند و نه راه طی کرده اش را ؛ و هنوز به سازوکار استالینی اش وفادار مانده است . 2 ـ ایران در اوج دوره رونق پس از جنگ جهانی دوم ( اواخر دهه 1330 ) ، گرفتار رکود و تورم بود ، به رغم کمک های مالی ، سازمانی و حتا فکری ( گزارش کارشناسان هاروارد ) کانون رشد اقتصادی جهان : ایالات متحده . این امر نیازمند تبیین و تعلیل است . در واقع جامعه ایرانی طی 150 سال اخیر ، هر ده پانزده سال شدیداً لرزیده است اما این لرزه هایی اجتماعی در کانون هم اندیشی و چاره جویی اندیشمندان و فعالان سیاسی نبوده است و به اجماع بر سر اصول اساسی همزیستی و همکاری منجر نشده است . به هر رو ، به گمان من در تبیین این روند به شکاف های « دیوان و دربار » و « لشکری و کشوری » چندان که باید توجه نشده است ، چندان که تعامل فکری ـ اخلاقی دانشگاه و حوزه های علمیه و تفاوت هویت طبقاتی اقشار میانی نیز موضوع کندوکاو نبوده اند .

باز هم مغلطه های بی اساس توده ای های ایران بر باد ده که اکنون پس از 42 سال از شورش 57 که تعدادی محرز بیان کردند که با دروغ به مبارزه با رژیم شاهنشاهی رفته اند و این ایرانی که الان داریم نتیجه ی کمونیست های جهان وطن و چریک های فدایی دوره دیده در فلسطین و سوریه و کوبا و لبنان و به قهقرا بردن تاریخ و فرهنگ و چهره ی ایرانی در امروز میهن جاسوس پرور هستیم.

شوربختانه جای تاسف دارد که چنین ناراستی های تاریخی پس از گزشت این همه سال هنوز مورد استناد قرار می گیرد.
جعلیاتی که اساس آن بر مقالات جنجالی ژورنالیستی در غرب بنا نهاد شده. شور بختانه به کرات دیده شده که افرادی یا گروه های سیاسی به این جعلیات استناد می کنند بدون آن که تحقیق کنند که بن مایه این اخبار از کجا است. تو گویی هر آنچه در غرب در یک مجله چاپ بشود صحیح است.
اساس مقاله مجله نیشن نه بر اساس تحقیق و پژوهش بلکه بر اساس اطلاعاتی که طرفداران تیمور بختیار آن را جعل کرده بودند نوشته شد. این جعلیات به راستی شاه سابق ایران را وارد یک چالش سخت کرد. اما راستی این بود که اساس مقاله نیشن بر اسنادی استوار شده بود که توسط طرفداران تیمور بختیار به دروغ جعل شده بود.
نسک خاطرات امیر شاپور زندنیا؛ از ناسیونالیسم انقلابی حزب سومکا تا ماجرای تیمور بختیار ، فصل تلاش های تیمور بختیار - نوبت چاپ اول تهران 1395
خیبرخان از بختیاری ها بود البته جزو خانواده سران بختیاری نبود. او به آمریکا رفته بود و معلم تنیس آقای جانسون معاون ریاست جمهوری آمریکا شده بود. وقتی در ایران می خواستند که استادیوم صد هزار نفری را بسازند او آمد ایران که این کار را به من مقاطعه بدهید. زورش نرسید. خیبرخان ناراحت به نزد تیمور بختیار آمد. که من چه بکنم. مبالغ زیادی خرج کرده ام و متضرر شده ام. تیمور بختیار گفت مطالبی تهیه کنیم که او علیه آقایان منتشر کند.
ما مقاله درست کردیم و دادیم به مجله ای در آمریکا به اسم نیشن. از جمله اسنادی که ساختیم چکهای پرداختی به سناتورها و اشرف پهلوی بود. تمیور بختیار کارتی داشت که مال یونیون بانک د سوئیس بود. می دانید که برای اشخاصی که در بانک حساب دارند، بانک آخر ماه یک کارت عملکرد حساب برای آنها می فرستد. ما کارت تیمور بختیار را برداشتیم پاک کردیم و رویش شماره دیگری نوشتیم. در قسمت عملکرد کارت شماره چک های دیگری به اسم اشخاص نوشتیم. مثلا به نام اشرف پهلوی، یا جرج آلن سفیر آمریکا و گروهی از سناتورها و آن چک های جعلی را درست کردیم و در نیشن چاپ شد
صفحه 253

[quote='صدرا_1'] در تعجبم که چرا موضوع به این اهمیت، این چنین مورد غفلت واقع شده و حتی در ردّ آن هم کسی زحمت اعتراض به خود نداده! (شاید هم از کم اطلاعی بنده است!)
اما اشکالی که به طور عادی به ذهن می‌آید این است که آیا مقامات آمریکایی در قبال دو میلیارد دلار پرداختی کوچکترین بازخواست و گزارشی از رژیم پهلوی نخواسته‌اند تا بازتاب آن در رسانه‌های داخلی یا خارجی ثبت شده باشد؟!
آیا آمریکایی‌ها از عقب ماندگی و بی‌برنامگی و فساد ایران در مدیریت و اقتصاد و صنعت... بی‌اطلاع بودند و صرفا با تزریق پول می‌خواستند نمونه‌ای_هرچند غیر واقعی_ از برتری نظام سرمایه‌داری ایجاد کنند؟!
خلاصه اصل ماجرا و سکوت پیرامونش به نظرم عجیب است.
اگر ممکنه لطف کنید و اصل مقاله رو برایم ایمیل کنید، ممنونم[/quote]
بعله، حق با شماست که این موضوع سر و صدای زیادی در خود آمریکا ایجاد نکرد و حتی نویسنده‌ی مقاله هم با اینکه دادگاه فرمایشی با دخالت شخصیت‌های وابسته به نهادهای مشخص شکست خورد نیز تا مدت‌ها در لیست سیاه قرار داشت. این نوع برنامه‌ها جزوی از پروژه‌های متعددی است که آمریکا در کشورهای مختلف به مرحله‌ی آزمایش گذاشت و بعد از شکست، بدون سر و صدا کنار گذاشته شدند تا نوبت بعدی‌ها شود. این هزینه‌های کلان در برنامه‌های درازمدت سیاسی آمریکا چندان چیزی به شمار نمی‌آیند.
مقاله‌ای اصلی رو به زودی برای‌تان ارسال می‌کنم.

[quote='Behruz67']متن اصلی این مقاله‌ی بلند به انگلیسی رو که جایی پیدا نمیشه با مشقت بسیار از طریق دوستی در دانشگاهی در اونتاریای کانادا به دست آوردم ولی متاسفانه مدیریت کتابناک به دلایلی نامعلوم بر من از گذاشتن آن در کتابناک امتناع کرد. به هر رو، در صورت نیاز به متن اصلی، لطفا در بخش پیغام‌های خصوصی خبر بدید.[/quote]سلام بهروز عزیز
در تعجبم که چرا موضوع به این اهمیت، این چنین مورد غفلت واقع شده و حتی در ردّ آن هم کسی زحمت اعتراض به خود نداده! (شاید هم از کم اطلاعی بنده است!)
اما اشکالی که به طور عادی به ذهن می‌آید این است که آیا مقامات آمریکایی در قبال دو میلیارد دلار پرداختی کوچکترین بازخواست و گزارشی از رژیم پهلوی نخواسته‌اند تا بازتاب آن در رسانه‌های داخلی یا خارجی ثبت شده باشد؟!
آیا آمریکایی‌ها از عقب ماندگی و بی‌برنامگی و فساد ایران در مدیریت و اقتصاد و صنعت... بی‌اطلاع بودند و صرفا با تزریق پول می‌خواستند نمونه‌ای_هرچند غیر واقعی_ از برتری نظام سرمایه‌داری ایجاد کنند؟!
خلاصه اصل ماجرا و سکوت پیرامونش به نظرم عجیب است.
اگر ممکنه لطف کنید و اصل مقاله رو برایم ایمیل کنید، ممنونم

در کتاب «پهلوی‌ها» دنبال سندی بودم که تصادفا به صفحات ۳۶۸-۳۶۰ برخوردم که در ارتباط با «خیبرخان گودرزی و ماجرای حیف و میل کمکهای امریکا به ایران» است.
به طور خلاصه این که ۱۳۲ فقره چک (هر یک بین صدهزار تا دو میلیون دلار) به مبلغ کل ۱۰۲ میلیون دلار از حساب بنیاد پهلوی در بانک سوئیس به حساب آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها کشیده شده که شامل اعضای خانواده‌ی سلطنتی، حامیان و دوستان شاه در داخل و خارج از کشور بوده و عمدتا کسانی هستند که به نوعی در کودتای ۲۸ مرداد دخالت داشتند. این مبلغ در واقع بخشی از کمک‌های نقدی آمریکا به ایران برای بهبودی وضعیت داخلی ایران بود که بدینگونه حیف و میل می‌شد.
در کتاب «جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد» غلامرضا نجاتی نیز به این مقاله‌ی چاپ نیشن و موضوع آن اشاره شده است.

[quote='hanieh'] مقاله انگلیسی گذاشته نمیشه https://ketabnak.com/blog/?postid=127[/quote]
ممنون برای اطلاعات، امیدوارم که در مورد مقالات انگلیسی تجدید نظر بشه چون کلی از تحقیقات آکادمیک به صورت مقاله ارائه میشه و مطمئنا مورد استفاده‌ی دانشجویان داخل کشور خواهد بود.

[quote='Behruz67']متن اصلی این مقاله‌ی بلند به انگلیبسی رو که جایی پیدا نمیشه با مشقت بسیار از طریق دوستی در دانشگاهی در اونتاریای کانادا به دست آوردم ولی متاسفانه مدیریت کتابناک به دلایلی نامعلوم بر من از گذاشتن آن در کتابناک امتناع کرد.
به هر رو، در صورت نیاز به متن اصلی، لطفا در بخش پیغام‌های خصوصی خبر بدید.[/quote]
مقاله انگلیسی گذاشته نمیشه
https://ketabnak.com/blog/?postid=127

متن اصلی این مقاله‌ی بلند به انگلیبسی رو که جایی پیدا نمیشه با مشقت بسیار از طریق دوستی در دانشگاهی در اونتاریای کانادا به دست آوردم ولی متاسفانه مدیریت کتابناک به دلایلی نامعلوم بر من از گذاشتن آن در کتابناک امتناع کرد.
به هر رو، در صورت نیاز به متن اصلی، لطفا در بخش پیغام‌های خصوصی خبر بدید.