رسته‌ها
معبد مرگ
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 51 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 51 رای
✔برگزیده ای از متن کتاب:
در طبقه هشتم آسمانخراش اداره پلیس بین الملل در نیویورک، همه جمع بودند. مک استارد رئیس اداره در بالای میز کنفرانس نشسته بود و دور میز، دوازده نفر از مامورین عالی رتبه، قدیمی و ورزیده آن اداره سراپا گوش نشسته بودند. دستهای مک استارد لرزش خفیفی داشت و آنهایی که سالیان دراز با او همکاری نزدیک داشتند، می دانستند که رئیس هر گاه به مسئله مهمی بر می خورد و می خواهد موضوع خطرناکی را مطرح نماید، دستهایش می لرزد. مک استارد چشم های ریزش را به صورت حضار دوخت و بعد گفت:
- موضوعی که موجب شد جلسه فوق العاده تشکیل دهم، رسیدگی به تقاضای پلیس هندوستان است. هرچند قضیه به ظاهر ساده و معمولی است، اما آن طور که من از متن نامه استتباط کردم، در پشت پرده ماجرایی بزرگ، خطرناک و هول انگیز نهفته است و یقین دارم که باز پای افراد مرموزی در کار است. پلیس هند نوشته است که چندی است از معابد مقدس هندوستان، جواهرات گرانبها و فوق العاده با ارزش به سرقت می رود و با وجود تلاش شدید، هیچگونه اثر و ردی از سارقین بدست نیاورده اند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
242
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1397/12/14

کتاب‌های مرتبط

مسیر مرگ مرموز
مسیر مرگ مرموز
4.8 امتیاز
از 8 رای
باغ پروانه
باغ پروانه
4.4 امتیاز
از 7 رای
Hearts of Three
Hearts of Three
5 امتیاز
از 2 رای
A Son of the Sun
A Son of the Sun
5 امتیاز
از 2 رای
اندوه ماه
اندوه ماه
4.4 امتیاز
از 719 رای
The Underground City
The Underground City
4.7 امتیاز
از 3 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی معبد مرگ

تعداد دیدگاه‌ها:
9
ایمل ندارم برایم مشکل است لطف نموده رهنمای خریدرا بگوئید
[quote='Badrudin']طریقه دانلود را رهنمایی نماید[/quote]
کاربر گرامی گزینه دریافت در قسمت زیرین کتاب قرار دارد. به این عکس توجه کنید:
http://uupload.ir/files/kb08_img1.jpg
لاوسون تصمیم به خرابکاری در عملیات تبهکاران گرفته مدخل ورودی یک تونل معدن اورانیوم را منفجر گرفتار یکی از دزدان شده به پایگاه سری منتقل بهوش امده قصد فرار دارد به سمت مخازن بنزین دویده تا دزدان تیراندازی نکرده سوار بر هلی کوپتر شده مخازن را اتش زده فرار کرده در بیابانی فرود امده به شهر رفته رئیس پلیس و اندرسون را برداشته با هواپیما برای منفجر کردن مرکز سری تبه کاران رفته بعد نابودی دزدان به روستایی فرار و عده ای گریخته و یک هواپیما که لاوسون در ان است مورد اصابت ضد هوایی قرار گرفته لاوسون با چتر نجات خلبان که کشته شده می پرد.
بعد لاوسون دستور می دهد کلیه جواهرات معابد را جمع اوری و جواهرات بدلی و قلابی گذاشته...سپس در یک معبد اعلان عمومی می کنند جواهرات زیاد واقعی اهدا شده به معرض نمایش گذاشته شده شب دزدان و رئیس گروه به معبد امده داخل شده همه را بیهوش رئیس جلو رفته تا جواهرات چشم بودا را بردارد که ناگهان همه جا بوسیله دینامیت و نقشه لاوسون منفجر و رئیس و افراد باقیمانده به قتل می رسند...
اندرسون به بیمارستان منتقل در انجا مورد سوقصد قرار می گیرد که نجات یافته لاوسون با تعقیب تبه کاران نادیا منشی که به زور مجبور به همکاری شده می یابد و می فهمد که رئیس انها در قصر یکمهاراجه زندگی کرده و پروفسوری است با نادیا با ماشین به سمت انجا رفته قبل تبه کاران بمبی را در ماشین گذاشته لاوسون فهمیده با نادیا پیاده شده ماشین منفجر و لباس خود را در اتش افکنده دزدها فکر می کنند انها مرده اند به اندرسون زنگ زده با ماشین امده به محل زندگی پروفسور رفته برای عبور از سیم های خاردار برقدار لاستیک زاپاس را روی ان قرار داده دو نگهبان را غافلگیر و مسلسل خودکار انها را از کار انداخته قبل ان از حرف های ان دو نگهبان می فهمند که زیر زمین یک مرکز بزرگ با درهای مخفی وجود دارد و رئیس مهاراجه را مسموم و جای او را گرفته و تروریست ها و افراد خطرناکی از امریکا به انها پیوسته و برای حقوق گانگستر ها از معابد دزدی و در خارج فروخته و حقوق می دهند.
داخل ساختمان در ازمایشگاه مخفی پروفسور را پیدا که با درب شیشه ای بزرگ به محوطه باز شده ناگهان اژیر خطر به صدا درامده عده ای داخل گاز زرد رنگ بیهوش کننده نشت انها خارج شده با نارنجک هایی که برداشته عده ای را کشته بخشی از ساختمان را تخریب به شهر به نزد رئیس پلیس رفته ولی تبه کاران جنگل مصنوعی نزدیک را اتش زده و درهای شهر زیر زمینی را مخفی کرده اند.
لاوسون از رئیس پلیس سه نفر دزد در زندان که به انها شبیه باشد خواسته و انها را گریم و انها در شهر حضور تا شاید تبه کاران به سراغ بدلی ها امده و سرنخی یافت شود.دو تبهکار جانی که برای کشتن انها امده گرفتار و با تهدید و کتک می گویند سازمان تعدادی دانشمند از سراسر دنیا اورده و معادنی را استخراج و رئیس بزرگ از نازی های جنگ جهانی بوده که گریخته و امده اینجا ودانشمندان المانی که اورده در کشتی در مصب رود گنگ هستند.انها به انجا رفته درگیر شده و کشتی پلیس به صخره برخورد و کشتی تبه کاران را لاوسون منفجر می کند.انها با تعقیب در میخانه ها یک کارگر معادن را یافته و می فهمند که انها اورانیوم استخراج کرده و قصد تسلط بر دنیا را دارند...
کتاب را مطالعه نمودم.اقای قاضی سعید شخصیتی کاراگاهی به نام لاوسون خلق کرده و عمده نمونه اثار پلیسی از این دست وی با این شخص است.در مرکز در واشنگتن رئیس افراد را جمع و اعلام می دارد که از معابد هند سرقت شده و تعداد 4 کاراگاه که تا کنون فرستاده شده اند ناپدید شده اند.یکی از همکاران لاوسون را پیشنهاد و فرمانده قبول و یک فرد ناشناس وارد اتاق منشی شده مجبورش می کند نام فرد را از رئیس پلیس گرفته به او بدهد و وی به باند تبه کاران اطلاع می دهد.
لاوسون وارد فرودگاه هند شده کاغذی دریافت می کند که از هویت و ماموریت وی اطلاع دارند و بهتر است که هند را ترک کند.لاوسون وارد هتل شده ودر اتاق خود جای گرفته شب یک مرد لاغر هندی از پنجره وارد شده کارد همراه کاغذی که نوشته این خنجر دفعه بعد در سینه شما خواهد بود کارد به میز کنار تختخواب فرو کرده.لاوسون از خواب می پرد و با مرد گلاویز وی گازی زرد رنگ منتشر کرده لاوسون را به دیوار کوبیده بیهوش افتاده و مرد فرار می کند.
روز بعد لاوسون در رستوران از خوردن غذا و قهوه خودداری و وقتی به اشپزخانه و مامور شستشوی ظرف ها مراجعه می کند با جسد فرد روبرو که پلیس برای تحقیق می اید.
لاوسون با رئی پلیس دیدار و بعد نزدیک هتل ماشینی که دو نفر بودند را تعقیب و در کنار رودخانه انها را که وارد خانه ای شده گم کرده خانه را پیدا و با جستجو و چرخاندن شیر اب راه مخفی را پیدا و کارگاه اخری همگارش اندرسون را که زخمی مهلک برداشته و بسته شده و در حال مرگ است پیدا او را ازاد تبه کاران متوجه لاوسون یکی را کشته و با فندک رگ بریده همکار را مسدود و تبه کاران اب رودخانه را به مخفی گاه برای هلاکت انها فرستاده که با تلاش نجات پیدا کرده و پلیس به کمک انها می اید.
کاش بقیه کتاباش هم برای دانلود گذاشته بشه
باتشکرفراوان از زحمات شمابزرگوارن واقعا ممنون دمتون گرم دم عیدی حال دادین با گذاشتن این کتاب پیشاپیش هم عیدبرشماعزیزان مبارک وسال خوبی درپیش رو داشته باشین یاحق
عالی بود...قلاب ماهی هم گذاشته بشه عالیتر میشه
معبد مرگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک