سینما امپراطوری پنهان
نویسنده:
پالین کیل
مترجم:
بزرگمهر رفیعا
امتیاز دهید
نقاشي اگر نمي بود تا بالا رفتن مسيح را از آن پله هاي آخرين، به سوي صليب نقش اندازد، و به آيندگان بسپارد، امروز آيا ما چه تصويري از آن رويداد مي داشتيم؟ بي شك هركس با ديدگاه هاي خود از دست نوشته ها و كلام سينه به سينه، با چه دگرگوني هايي برداشت مي كرد! اما نقاش«تصوير» نگار، شاعر و هم تاريخ نگار و قاصد حقيقت واقعيت گرديد. سينما نيز اگر روزي از پا افتد، به اين شمايلي كه تاكنون بر خود داشته، تنها از نوشته هاي دو تن، از آن براي آيندگان خواهد ماند و معنا خواهد بخشيد، كه دومين، پالين كيل است و اولين آندره بازن.
تمدن انسان امروز، از مسیر هنر به طلیعهای نوین از كنشها و واكنشهایی دست یافته است كه برجستهترین پارهی آن، نه تكنولوژی نه ماشین، بلكه رسانهی سینما و گونهها و شاخههای آن است. انسان، موجودی كه طبیعت برایش، كهكشانهای اكنون قابل دیدن و حقیقت، "پیام" معنا گرفته است. بر خلاف پدرانش كه طبیعت برایشان از دهكدهی جهانی مك لوهان فراتر نمیرفت، گسترش ذهنی خود را تنها از راه دیدن و پایانهی آن یعنی سینما به دست آورده است و به این خاطر، بدیهی است كه در دوران نوین نسبت به بینایی یا بینش یا آنچه در غرب Vision نام نهادهاند و ادوات كاربردی آن بسیار حساس میباشد، یادآوری تاریخ به عنوان چشمانی نكتهبین و نگران آیندهی بسیاری از چیزهایی كه در این جهان و ماورای آن برای دیدن و درك كردن وجود دارد، دور از ذهن نیست. در سینما نیز كه متاسفانه تاكنون گونهای تاریخنگاری بوده و خوشبختانه اكنون آغاز به تاریخنگاری كرده است، همین بسیار چیزها برای دیدن و درك كردن بوده كه توجه را به ناچیزی شعاع آگاهیهای همگانی نسبت به بینش و بینایی جلب میكند. آیا این گناه نخستین انسان در تشخیص مصلحت و آیندهی خویش نیست؟ آنچه نویسنده در این كتاب خاطرنشان میسازد، روش خوب دیدن فیلم است. نگارنده از ورای اشارههایش به آنجا كه فیلم مهم میشود و از ورای نقد تقریبا تمامی فیلمهایی كه پخش شدهاند، میآموزد كه فیلم نه تنها از دید داستان بلكه با نگاه هنری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و كاركردش در جامعه خواندنی است. از جمله عقاید نگارنده این است كه مهم نیست منتقد دربارهی فیلمی نظرش را اینطور بدهد كه آن فیلم خوب است یا بد، مهم آن است كه چرایش را بگوید تا معلوم شود كه او خود، فیلم را خوانده است یا نه یا آن كه چرا بعضی از فیلمهای بد، از فیلمهای خوب بهترند. این كه چهطور باید یك فیلم را خواند و چهطور باید یك فیلم را از ورای آگاهیهای روانشناسانه، جامعهشناسانه و... ساخت.
بیشتر
تمدن انسان امروز، از مسیر هنر به طلیعهای نوین از كنشها و واكنشهایی دست یافته است كه برجستهترین پارهی آن، نه تكنولوژی نه ماشین، بلكه رسانهی سینما و گونهها و شاخههای آن است. انسان، موجودی كه طبیعت برایش، كهكشانهای اكنون قابل دیدن و حقیقت، "پیام" معنا گرفته است. بر خلاف پدرانش كه طبیعت برایشان از دهكدهی جهانی مك لوهان فراتر نمیرفت، گسترش ذهنی خود را تنها از راه دیدن و پایانهی آن یعنی سینما به دست آورده است و به این خاطر، بدیهی است كه در دوران نوین نسبت به بینایی یا بینش یا آنچه در غرب Vision نام نهادهاند و ادوات كاربردی آن بسیار حساس میباشد، یادآوری تاریخ به عنوان چشمانی نكتهبین و نگران آیندهی بسیاری از چیزهایی كه در این جهان و ماورای آن برای دیدن و درك كردن وجود دارد، دور از ذهن نیست. در سینما نیز كه متاسفانه تاكنون گونهای تاریخنگاری بوده و خوشبختانه اكنون آغاز به تاریخنگاری كرده است، همین بسیار چیزها برای دیدن و درك كردن بوده كه توجه را به ناچیزی شعاع آگاهیهای همگانی نسبت به بینش و بینایی جلب میكند. آیا این گناه نخستین انسان در تشخیص مصلحت و آیندهی خویش نیست؟ آنچه نویسنده در این كتاب خاطرنشان میسازد، روش خوب دیدن فیلم است. نگارنده از ورای اشارههایش به آنجا كه فیلم مهم میشود و از ورای نقد تقریبا تمامی فیلمهایی كه پخش شدهاند، میآموزد كه فیلم نه تنها از دید داستان بلكه با نگاه هنری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و كاركردش در جامعه خواندنی است. از جمله عقاید نگارنده این است كه مهم نیست منتقد دربارهی فیلمی نظرش را اینطور بدهد كه آن فیلم خوب است یا بد، مهم آن است كه چرایش را بگوید تا معلوم شود كه او خود، فیلم را خوانده است یا نه یا آن كه چرا بعضی از فیلمهای بد، از فیلمهای خوب بهترند. این كه چهطور باید یك فیلم را خواند و چهطور باید یك فیلم را از ورای آگاهیهای روانشناسانه، جامعهشناسانه و... ساخت.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سینما امپراطوری پنهان
جیزی که من موقع آپلود نوشتم خیلی کوتاه این بود که نام اصلی کتاب ! kiss kiss bang bang است و حاوی نوشته ها و نقدهای منتقد جنجالی
سینما پالین کیل است .و حقیقت این است که ترجمه خیلی خوبی هم دارد .
از متن بالا که مطمئنا" از کتاب هست، میشه متوجه شد که چه ترجمه ی بدی داره.