رسته‌ها
جستاری در فهم بشر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 38 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 38 رای
تلخیص: پرینگل پتیسون

از مقدمه مترجم:
فلسفه معروف به فلسفه جدید، که تاریخ آغاز آن را معمولا از اواسط قرن پانزدهم میلادی (یعنی از فتح استانبول بواسطه سلطان محمد، پادشاه عثمانی و تحولات حاصله از آن و روانه شدن فلاسفه یونانی از آن دیار به مغرب اروپا) محسوب می دارند. در اساس اختلاف ذاتی با فلسفه قدیم ندارد؛ مگر اینکه در این دوره به علوم تجربی و استقلال نظر شخصی، بیشتر اهمیت داده شد.
دوره نخستین فلسفه جدید را که دوره تجدید حیات نامیده اند، از همان تاریخ 1453 میلادی یعنی فتح استانبول تا اواخر قرن هفدهم یعنی 1690 میلادی می گیرند و آن را نیز به دو بخش تقسیم می کنند: بخش اول را ( که 1453 تا 1600 یعنی تاریخ وفات برونو می باشد) بخش فلسفه انسانی و بخش دوم را (که از 1600 تا 1690 یعنی تاریخ انتشار کتاب جستار لاک باشد) بخش علوم طبیعی می نامند.
چنانکه از مفهوم این دو عنوان پیداست، دوره اول نظر و افکار فلسفی بیشتر معطوف به امور بشری بود و فلسفه آدم جای فلسفه عالم را گرفت و در دوره دوم توسعه علوم طبیعی و تجربی بیش از سابق مدار تفکر حکما بود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
472
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1398/02/07

کتاب‌های مرتبط

دورهمی
دورهمی
5 امتیاز
از 1 رای
A Very Short Introduction - Plato
A Very Short Introduction - Plato
4.7 امتیاز
از 7 رای
شکاکان یونان
شکاکان یونان
4.4 امتیاز
از 48 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جستاری در فهم بشر

تعداد دیدگاه‌ها:
1
در صفحه 13 این کتاب درباره « مختصری از عقاید لاک » می خوانیم : «در باب تصورات ، در عهد لاک متفکرینی برخلاف بعض متجددین هنوز هوادار وجود تصورات فطری بودند . یعنی می گفتند اصول فکر بشر مانند قوانین تناقض و هویت و نظایر آن از قبیل اولیات هستند که از فطرت در ضمیر انسان نهاده شده . و آن اصول در تمام عالم انسانی یکسان است و مدار افکار و قضاوت کلیه افراد آدمی است .این عقیده را لاک در همان کتاب اول ” جستار در فهم بشر ” رد می کند و می گوید ضمیر آدمی در تولد مانند لوحه ی سفیدی است که نقشی بر آن نیست و نوزاد هیچگونه تصوری ندارد تا چه ماند به تصورات اولیه ، خواه علمی و خواه اخلاقی .در نتیجه عمل تجربه و احساس است که ذهن متدرجا کسب علم می کند . یعنی دارای تصورات می گردد .در این نظر وی از فلاسفه عقلانی مانند دکارت که اساس علوم را مبتنی به اولیات می دانستند ، جدا شد و علم را نتیجه آزمایش و تجربه دانست .همان طور که در عقیده سیاسی مخالف تحکم حکومت بود ،در فلسفه هم مخالف تحکم اصول فطری یا اولیات بود . و گفت برخلاف طرفداران اصول فطری در ابتدا ذهن ما خالی است .»
جستاری در فهم بشر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک