توفان بر فراز قفقاز
نویسنده:
کاوه بیات
امتیاز دهید
نگاهی به مناسبات منطقه ای ایران و جمهوری های آذربایجان. ارمنستان و گرجستان
این اثر به بررسی تاریخ انقلاب قفقاز در سال 1917ـ 1921 و تاثیر آن بر روابط خارجی ایران با کشورهای تازه تاسیس شده و کشور شوروی میپردازد.
نویسنده این اثر معتقد است «با فروپاشی اتحاد شوروی در سالهای پایانی دهه 1980 نیز که به استقلال بسیاری از جماهیر شوروی منجر شد، بار دیگر ایران با تجربه تقریبا مشابهی روبرو شد، پدیدار شدن طیف چشمگیری از کشورهای تازه پا در همسایگی کشور که هر یک از پیشینه خاصی از علایق و تجارب ملی و قومی برخوردار بودند، به محض برچیده شدن چیرگی روسیه زمینه عملکرد بعدی آنها را تشکیل داد. با این دگرگونی ناگهانی، ایران را در طیف متنوعی از کشورهای مختلف قرار گرفت که از کم و کیف پیشینه آنها اطلاعات دقیق و کاملی نداشت و در قبال آنها موفق نبود.»
این نوشتار در چهار بخش با عنوانهای «انقلاب و روسیه»،«قفقاز آزاد»،«بحران استقلال» و «نظم نوین» به رشته تحریر در آمده است.
در بخشی از این اثر با عنوان «ایران و مخالفانش» آمده است: «مخالفت با توسعه مناسبات ایران و قفقاز فقط به عدم همراهی دولت بریتانیا محدود و منحصر نبود، یکی دیگر از موانع مهم، مخالفت روسهای سفید با این امر بود. گذشته از سپاه داوطلب دینکین که با تسلط بر بخش وسیعی از شمال قفقاز تقریبا از قدرتهای همسایه ایران محسوب میشد، تشکیلات بر جای مانده از روسیه تزاری در ایران نیز که با روسهای سفید، با دستگاه دینکین ارتباط داشت، هنوز در کشور از نفوذ چشمگیری برخوردار بودند. سفارتخانه و تعدادی از کنسولگریهای روسیه در دست آنها بود، کلنیهای بر جای مانده آنها در صفحات شمالی کشور، به ویژه در خراسان و استرآباد و گیلان، هنوز صاحب نفوذ و اقتدار بودند، در کناره پارهای موسسات اقتصادی چون بانک استقراضی، شیلات و اداره لشکر قزاق تنها نیروی منسجم داخلی ایران در دست آنها بود و از همه مهمتر آن که این گروه در مقام متحدین روسی قدرتهای متفق، از حمایت سیاسی آنها نیز برخوردار بودند.»
از مباحث گوناگون این نوشتار میتوان به فروپاشی امپراتوری، راه دشوار استقلال، تحولات مرزی، جابجایی قدرت، قفقاز شمالی، بحران در آذربایجان و بلشویکها اشاره کرد.
بیشتر
این اثر به بررسی تاریخ انقلاب قفقاز در سال 1917ـ 1921 و تاثیر آن بر روابط خارجی ایران با کشورهای تازه تاسیس شده و کشور شوروی میپردازد.
نویسنده این اثر معتقد است «با فروپاشی اتحاد شوروی در سالهای پایانی دهه 1980 نیز که به استقلال بسیاری از جماهیر شوروی منجر شد، بار دیگر ایران با تجربه تقریبا مشابهی روبرو شد، پدیدار شدن طیف چشمگیری از کشورهای تازه پا در همسایگی کشور که هر یک از پیشینه خاصی از علایق و تجارب ملی و قومی برخوردار بودند، به محض برچیده شدن چیرگی روسیه زمینه عملکرد بعدی آنها را تشکیل داد. با این دگرگونی ناگهانی، ایران را در طیف متنوعی از کشورهای مختلف قرار گرفت که از کم و کیف پیشینه آنها اطلاعات دقیق و کاملی نداشت و در قبال آنها موفق نبود.»
این نوشتار در چهار بخش با عنوانهای «انقلاب و روسیه»،«قفقاز آزاد»،«بحران استقلال» و «نظم نوین» به رشته تحریر در آمده است.
در بخشی از این اثر با عنوان «ایران و مخالفانش» آمده است: «مخالفت با توسعه مناسبات ایران و قفقاز فقط به عدم همراهی دولت بریتانیا محدود و منحصر نبود، یکی دیگر از موانع مهم، مخالفت روسهای سفید با این امر بود. گذشته از سپاه داوطلب دینکین که با تسلط بر بخش وسیعی از شمال قفقاز تقریبا از قدرتهای همسایه ایران محسوب میشد، تشکیلات بر جای مانده از روسیه تزاری در ایران نیز که با روسهای سفید، با دستگاه دینکین ارتباط داشت، هنوز در کشور از نفوذ چشمگیری برخوردار بودند. سفارتخانه و تعدادی از کنسولگریهای روسیه در دست آنها بود، کلنیهای بر جای مانده آنها در صفحات شمالی کشور، به ویژه در خراسان و استرآباد و گیلان، هنوز صاحب نفوذ و اقتدار بودند، در کناره پارهای موسسات اقتصادی چون بانک استقراضی، شیلات و اداره لشکر قزاق تنها نیروی منسجم داخلی ایران در دست آنها بود و از همه مهمتر آن که این گروه در مقام متحدین روسی قدرتهای متفق، از حمایت سیاسی آنها نیز برخوردار بودند.»
از مباحث گوناگون این نوشتار میتوان به فروپاشی امپراتوری، راه دشوار استقلال، تحولات مرزی، جابجایی قدرت، قفقاز شمالی، بحران در آذربایجان و بلشویکها اشاره کرد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی توفان بر فراز قفقاز