زیباتر
نویسنده:
سینا دادخواه
امتیاز دهید
زیباتر داستان آشنا شدن پسر جوانی با یک خانواده و رابطههایی است که از خلال این آشنایی ایجاد میشود و درواقع، رمان فضایی خانوادگی دارد. این رمان راوی سوم شخص دارد و بارمان قبلی این نویسنده متفاوت است و حجم بیشتری هم نسبت به رمان «یوسفآباد خیابان سی و سوم» دارد.
در ابتدای این کتاب میخوانیم:
مشروطی به درک. با گیرِ سه پیچ کتایون چه میکرد؟ مامان تهدید کرده اگر این ترم گند بزند پولتوجیبیاش را قطع میکند. به گالری راهش نمیدهد. اِل میکند، بل میکند. حیف آن همه دلقکبازی سرکلاس. فکر میکرد دل خانم دکتر را برده. خیالش از نمرهی دیفرانسیل راحت بود، ولی هشت را که جلوِ اسمش دیده بود مثل کرهی آفتاب رفته بود. کلافه و دمغ نشسته بود رو پایههای دانشکده و بال خرمگسی هفترنگ را میکَند... رفته بود دستش را بشوید که جلو دستشویی الناز جانانی را دیده بود. قربان خدا و فرشتهی ناگهانی نجات. مگر میشد منشی ارشد گروه ریاضی آدرس خانوم دکتر را نداشته باشد؟ از جانانی آتوِ حسابی داشت.
بیشتر
در ابتدای این کتاب میخوانیم:
مشروطی به درک. با گیرِ سه پیچ کتایون چه میکرد؟ مامان تهدید کرده اگر این ترم گند بزند پولتوجیبیاش را قطع میکند. به گالری راهش نمیدهد. اِل میکند، بل میکند. حیف آن همه دلقکبازی سرکلاس. فکر میکرد دل خانم دکتر را برده. خیالش از نمرهی دیفرانسیل راحت بود، ولی هشت را که جلوِ اسمش دیده بود مثل کرهی آفتاب رفته بود. کلافه و دمغ نشسته بود رو پایههای دانشکده و بال خرمگسی هفترنگ را میکَند... رفته بود دستش را بشوید که جلو دستشویی الناز جانانی را دیده بود. قربان خدا و فرشتهی ناگهانی نجات. مگر میشد منشی ارشد گروه ریاضی آدرس خانوم دکتر را نداشته باشد؟ از جانانی آتوِ حسابی داشت.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زیباتر