سیب ترش، باران شور
نویسنده:
بیتا ملکوتی
امتیاز دهید
بیتا ملکوتی میتواند مرز میان واقعیت و خیال را بشکند و ما را جای شخصیتهای داستانش بنشاند. او بلد است چطور خوانندهاش را پرتاب کند به غروبهای بمباران تهران، او بلد است چطور جای خالی مادر را در غربت برایمان صدهزار بار بهتر از آنکه خودمان تجربه کردهایم، زنده کند. او میتواند جای زخم کهنهی یک رابطهی قدیمی را جوری انگشت بگذارد که دردت بگیرد. کتاب «سیب ترش، باران شور» البته تلخ است. زنده شدن لحظههای ناب خانهای که درخت انار داشت، بعد از سالها و حالا در شهر سردی در آن سر دنیا گاه با شوری اشکت همراه میشود و به یادت میآورد که به طعم ترش غربت هیچوقت عادت نمیکنی. بیتا ملکوتی از رنج غربت میگوید، غربتی که گاه در قلب خانه و میان عزیزانت تجربه میکنی.
بیشتر
آپلود شده توسط:
farshid_ett
1395/12/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سیب ترش، باران شور