سکولارها چه می گویند؟
نویسنده:
محمد قطب
مترجم:
جواد محدثی
امتیاز دهید
کتاب «سکولارها چه می گویند؟» اثری نو در تجزیه و تحلیل یکی از مهمترین مسایل روز در عرصه اندیشه معاصر و مبانی دینی و حکومت اسلامی و پاسخی به شبهات و القاء ات سوء و تبلیغات دامنه دار طرفداران سکولاریسم علیه حاکمیت دینی و جایگاه دین است.
این اثر، ترجمه «العلمانیون و الاسلام»، نوشته دانشمند و محقق مشهور مصری «محمّد قطب» (برادر سید قطب) است که اخیراً منتشر شده است.
عناوین اصلی بخشهای این کتاب، عبارت است از:
«مقدمه»، «برخورد اروپا با دین»، «دین حق»، «دموکراسی و اسلام»، «به سود چه کسی با اسلام می جنگند»، «آینده از آنِ کیست؟».
سکولاریزم که بر نظریه جدایی دین از سیاست اصرار دارد و تاکید میکند نباید دین را با دیگر وجوه زندگی درهم آمیخت، محصول دوران بیزاری اروپاییان بعد از جنگهایشان با مسلمانان است.
زمانی که تلاش داشتند خود را از زیر سلطه کلیسا رها کنند و جنگ با مسلمانان آنها را به سوی این دین جذب کرد و نویسندگان اروپایی را وادار ساخت تا چهرهای غیرواقعی و زشت از مسلمانان در آثار خود ارایه دهند تا نسبت به این گرایش ناگهانی مصونیت ایجاد کرده باشند.
از آنجا که اصطلاح "سکولاریسم" در موارد گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد، معنای دقیق آن نیز بر اساس نوع کاربرد متفاوت میباشد. سکولاریسم میگوید که دنیا را میتوان بدون تکیه بر تعالیم الهی و آموزههای مذهبی اداره کرد.
موافقین سکولاریسم بر این باورند که گرایش به سکولاریسم و دوری از دین، نتیجهی اجتنابناپذیر عصر روشنگری است، که در آن گرایش عموم جامعه به سوی علم و خرد سوق پیدا کرد و از دین دورتر شدند.
از طرف دیگر، مخالفین سکولاریسم میگویند که یک دولت سکولار، خود مشکلات زیادی را معرفی میکند، بدون آنکه بتواند راه حلی برای مشکلات اصلی، مانند آزادی عقاید فردی و مذهبی ارائه دهد.
در هر صورت، سکولاریزم در جامه کمونیسم پا به عرصه وجود نهاد و پس از شکست در این وادی خود را در لباس دموکراسی، آزادی بیان و اندیشه پنهان ساخت. هدف این اندیشه وارداتی را نیز دین زدایی و منزوی ساختن دین از دیگر وجوه جامعه برشمردهاند که در این دفتر بحث و بررسی میشود.
در معرفی این کتاب در پشت جلد آن آمده است: «ارزشهای حقیقی چیزی مانند ژلاتین نیست که طبق خواستهها شکل یابد؛ سنتهای الهی وابسته به خواستهها و هوسها نیست. این ارزشها که در میزان خدا اعتبار دارد و سنن الهی بر اساس آنها جاری میگردد عبارتست از ایمان به خدا، ایمان به دین حق و عمل حقیقی طبق روش الهی، و سکولارها مدتهاست که همه اینها را از یاد بردهاند ...»
بیشتر
این اثر، ترجمه «العلمانیون و الاسلام»، نوشته دانشمند و محقق مشهور مصری «محمّد قطب» (برادر سید قطب) است که اخیراً منتشر شده است.
عناوین اصلی بخشهای این کتاب، عبارت است از:
«مقدمه»، «برخورد اروپا با دین»، «دین حق»، «دموکراسی و اسلام»، «به سود چه کسی با اسلام می جنگند»، «آینده از آنِ کیست؟».
سکولاریزم که بر نظریه جدایی دین از سیاست اصرار دارد و تاکید میکند نباید دین را با دیگر وجوه زندگی درهم آمیخت، محصول دوران بیزاری اروپاییان بعد از جنگهایشان با مسلمانان است.
زمانی که تلاش داشتند خود را از زیر سلطه کلیسا رها کنند و جنگ با مسلمانان آنها را به سوی این دین جذب کرد و نویسندگان اروپایی را وادار ساخت تا چهرهای غیرواقعی و زشت از مسلمانان در آثار خود ارایه دهند تا نسبت به این گرایش ناگهانی مصونیت ایجاد کرده باشند.
از آنجا که اصطلاح "سکولاریسم" در موارد گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد، معنای دقیق آن نیز بر اساس نوع کاربرد متفاوت میباشد. سکولاریسم میگوید که دنیا را میتوان بدون تکیه بر تعالیم الهی و آموزههای مذهبی اداره کرد.
موافقین سکولاریسم بر این باورند که گرایش به سکولاریسم و دوری از دین، نتیجهی اجتنابناپذیر عصر روشنگری است، که در آن گرایش عموم جامعه به سوی علم و خرد سوق پیدا کرد و از دین دورتر شدند.
از طرف دیگر، مخالفین سکولاریسم میگویند که یک دولت سکولار، خود مشکلات زیادی را معرفی میکند، بدون آنکه بتواند راه حلی برای مشکلات اصلی، مانند آزادی عقاید فردی و مذهبی ارائه دهد.
در هر صورت، سکولاریزم در جامه کمونیسم پا به عرصه وجود نهاد و پس از شکست در این وادی خود را در لباس دموکراسی، آزادی بیان و اندیشه پنهان ساخت. هدف این اندیشه وارداتی را نیز دین زدایی و منزوی ساختن دین از دیگر وجوه جامعه برشمردهاند که در این دفتر بحث و بررسی میشود.
در معرفی این کتاب در پشت جلد آن آمده است: «ارزشهای حقیقی چیزی مانند ژلاتین نیست که طبق خواستهها شکل یابد؛ سنتهای الهی وابسته به خواستهها و هوسها نیست. این ارزشها که در میزان خدا اعتبار دارد و سنن الهی بر اساس آنها جاری میگردد عبارتست از ایمان به خدا، ایمان به دین حق و عمل حقیقی طبق روش الهی، و سکولارها مدتهاست که همه اینها را از یاد بردهاند ...»
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سکولارها چه می گویند؟
علل پیدایش نظریه سکولاریسم:
1- انحصاری بودن حاکمیت و ثروت در دست کلیسا، رهبران مذهبی کلیسای مسیح حاکمان مورد علاقه خود را انتخاب می کردند و رای مردم را نادیده می گرفتند.
2- حفظ دین رحمانی توسط برخی مومنان از گزند بنیادگرایی، تکفیری ها و سیاسی کاریها.
3- امتیاز ویژه به دینداران و فراقانونی بودن فعالیتهای دینی که حریم خصوصی شهروندان را نقض می کرد و باعث نارضایتی مردم می شد. روحانیون مسیحی در تمام امور مردم دخالت می کردند و دخالت آنها تنها امر و نهی و محدود کردن مردم بود و نسبت به رفاه مردم بی تفاوت بودند.
4- تقابل فتوا و نظرات رهبران دینی با علوم مثل ممانعت ازسقط جنین بدلیل تعصبات مذهبی، جلوگیری از تحقیق در مورد سلولهای بنیادی به بهانه دخالت در امور خلقت، جلوگیری از آموزش سکس، نفی علوم روانشناسی و تکفیری خواندن علوم انسانی.
5- عدم ایجاد امنیت و اعتماد در جامعه توسط حاکمان منتخب کلیسا، دستکاری شدن اعتقادات مردم به نفع حکومت.
6- تنگ کردن عرصه زندگی بر سایر مذاهب و جلوگیری از همزیستی مسالت آمیز بین پیروان مذاهب توسط حاکمان .
7- عدم ایجاد قانون برابر برای پیروان همه مذاهب و عدم پذیرش تکثرگرایی و پلورالیسم فرهنگی و دینی در جامعه.
8- ممانعت کلیسا از ایجاد آموزش دولتی غیرمذهبی و دخالت روحانیون مسیحی در نظام آموزشی سایر مذاهب.
9- بدین ترتیب حکومت از دین جدا می شود و بر اساس رای مردم جامعه را اداره می کنند. سکولاریسم جداکردن دین ازسیاست یا بی دینی نیست بلکه شیوه اداره جامعه بر اساس عقل ، علم و رای مردم است.
10- معرفی برخی محتویات مبهم و کلی و گاهی دور از عقل کتاب مقدس. مثلا"رعد و برق را به خشم خدا نسبت می دادند، بیماری روانی را به جن زدگی تعبیر می کردند.
11- سوءاستفاده وسیع رهبران دینی از عواطف و اعتقادات دینی توده های مردم، رهبران وجوهات و پول از مردم می گرفتند ولی پاسخگو نبودند و جامعه را ناآگاه نگه می داشتند. مردم از دخل و خرج رهبران دینی هیچگونه اطلاعی نداشتند.
12- ایجاد محدودیت و فشار اجتماعی بر جوانان، محاکمه و زندانی کردن روشنفکران دینی و فضولی در زندگی مردم (فضول گرایان گروهی از وابستگان کلیسا بودند که به بهانه ترویج دین در زندگی مردم دخالت می کردند) .
13- آشکار شدن دروغگویی و عوام فریبی رهبران مذهبی و حاکمان منتخب آنان که خود را برگزیده خدا معرفی می کردند.
14- تسلط نظام آموزشی کلیسا بر جامعه که باعث دلزدگی و خستگی مردم می شد. وابستگان مذهبی در تمام مدارس حضور داشتند و تبلیغ بیش از حد و بدون عمل دین مورد نظر خود، باعث دین گریزی می شد