بحثی در فلسفه سیاست و قانون در اسلام
نویسنده:
عبدالجواد ابراهیمی
امتیاز دهید
برای اینکه جایگاه مردم در نظام اسلامی معلوم شود باید اولاً در مفهوم نظام اسلامی بازنگری و مفهوم شناسی واژه نظام تأمل کنیم. نظام در حقیقت یک مفهوم انتزاعی است ومنشأ انتزاع دارد. باید ببینیم مقصود از نظام چیست و این مفهوم از چه چیزی حکایت می کند. حقیقت این است که محکی و مفهوم این واژه یک امر بسیط محض نیست؛ امری مرکب است که منشأ انتزاع است. در واقع از قبیل معقولات ثانی است. باید منشأ انتزاعش را درک کرد. مردم جزئی از منشأ انتزاع اصل مفهوم نظام هستند. یعنی نمی توانیم نظام را بدون مردم، رهبر و ارگان های تشکیل دهنده نظام تعریف کرد. بنابراین اگر عنصر مردم را از مفهوم نظام کنار بگذاریم تعریف صحیحی از آن ارائه نداده ایم. بنابراین مفهوم نظام در درون خود، عنصر مردم را دارد. مردم تشکیل دهنده مفهوم نظام هستند. این طور که یک نظام باشد و مردم در ساختن آن نقش ایفا کنند. مردم عنصری از پیکر نظام هستند. پایه های نظام بر دوش مردم استوار است. نمی شود بگوییم نظام امر مجردی است که مردم در ساختنش نقش دارند. مردم عضو جزئی از پیکره این نظام هستند. مفهوم نظام انتزاعی است. نمی شود گفت مثل آب است. کلمه آب از یک موجود خارجی حکایت می کند اما کلمه نظام نه؛ از یک مجموعه حکایت می کند که بدون این مجموعه مفهومی صحیح و قابل انطباق بر امور عینی نیست. برای اینکه مفهوم بر امور عینی قابل انطباق باشد جایگاه مردم یک جایگاه صد در صد تعیین کننده برای ساختار این مفهوم است. با توجه به این جایگاه و نقشی که مردم دارند برای نظام اسلامی بسیار مهم و تعیین کننده است.
بیشتر
آپلود شده توسط:
hanieh
1396/09/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بحثی در فلسفه سیاست و قانون در اسلام