از رویا
نویسنده:
فاطمه سادات موسوی
امتیاز دهید
کتاب داستان دختر 16 سالهای است که به مسافرت میرود و در این مسافرت، اتّفاقات جالبی برای خودش و بقیه میافتد.
در هر قسمت، یک نکته دارد که میتوان درباره آن فکر کرد و انجامش داد. یکی از نکتههای آن زود قضاوت نکردن است. شاید اگر قضاوت نابجای یکی از شخصیتهای رمان نبود، ماجراهای بد، رقم نمیخورد و زندگیها عوض نمیشد و کلی نکته دیگر که با مطالعه رمان به آن دست پیدا خواهید کرد. این رمان به سبک روان نویسی نوشته شده است.
در قسمتی از کتاب رمان از رویا میخوانید:
اسلحه رو، رو شقیقم گذاشت. بیتوجه به حرفای بابا، رو به من گفت: خدا تورو به خانوادهَت هدیه داد و حالا من این هدیه رو به خوده خدا، پس میدم. پس فاتحهتو بخون خانم کوچولو. چون قراره بِری اون بالا. بلند خندید. اسلحهرو محکمتر فشار داد. قلبم داشت وایمیستاد. زندگیِ من فقط با یه حرکت میتونست تموم بشه.
بیشتر
در هر قسمت، یک نکته دارد که میتوان درباره آن فکر کرد و انجامش داد. یکی از نکتههای آن زود قضاوت نکردن است. شاید اگر قضاوت نابجای یکی از شخصیتهای رمان نبود، ماجراهای بد، رقم نمیخورد و زندگیها عوض نمیشد و کلی نکته دیگر که با مطالعه رمان به آن دست پیدا خواهید کرد. این رمان به سبک روان نویسی نوشته شده است.
در قسمتی از کتاب رمان از رویا میخوانید:
اسلحه رو، رو شقیقم گذاشت. بیتوجه به حرفای بابا، رو به من گفت: خدا تورو به خانوادهَت هدیه داد و حالا من این هدیه رو به خوده خدا، پس میدم. پس فاتحهتو بخون خانم کوچولو. چون قراره بِری اون بالا. بلند خندید. اسلحهرو محکمتر فشار داد. قلبم داشت وایمیستاد. زندگیِ من فقط با یه حرکت میتونست تموم بشه.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی از رویا