کارنامه ننگین یهود در طول تاریخ
نویسنده:
عبدالرحمان حسن حبنکه المیدانی
مترجم:
عبدالرحمن محمد زمان پور
امتیاز دهید
در این کتاب به تبیین تاریخ یهودیت در جهان و جنایتهای صهیونیسم پرداخته شده است. کتاب حاضر با هدف معرفی سرسختترین دشمن اسلام ـ یهودیت ـ تدوین گردیده و دربردارندة پارهای از حقیقتهای تحلیلی مستند به واقعیتهای تاریخی است که بیانگر نقشههای دشمنان اسلام برای نابودی دین و متفرق کردن مسلمانان هستند. نگارندة کتاب در این راستا ابتدا به بحث پیرامون اهمیت مبارزة فکری و روانی پرداخته و سپس با ذکر مستندات تاریخی، اقدام به تبیین و اثبات انحراف قوم یهود از ابتدای پیدایش نموده و سخنان خویش را با یادآوری مسایل متعدد در دوران حضرت عیسی (ع) و بیان کارشکنیهای این قوم در زمان رسول مکرم اسلام (ص) ارائه میدهد. وی سپس به بحث دربارة نفوذ پنهانی یهود در اتفاقهای مهم تاریخ جهان پرداخته و نیرنگهای متعدد این قوم را در دوران معاصر برملا نموده و به تبیین ماکیاولیسم یهودی میپردازد. وی پژوهش خویش را با بررسی جایگاه یهود در قرآن پایان میبخشد.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کارنامه ننگین یهود در طول تاریخ
هابز فیلسوف انگلیسی گفته است Homo homini lupus ( انسان گرگ انسان دیگر است )، دینها بهانه است ، انسانها حتی بدون دین نیز یکدیگر را قتل عام کرده اند ، در جنگهای جهانی اول و دوم که ستیز ناسیونالیسمی بود، نزدیک به 100 میلیون کشته شدند ، و استالین ( مارکسیست ) دهها میلیون تن را کشت و همینطور قتل عام میلیونها ارمنی ها بدست ناسیونالیستهای ترک و میلیونها ویتنامی ها بدست آمریکا و ...هزاران نمونه غیر مذهبی دیگر ، انگار در نهاد انسان دیوی درنده خوی هست که اگر کنترل نشود با بهانه های جورواجور به جان دیگران میافتد و این بهانه میتواند دین باشد و یا فرقه های سیاسی و یا قومگرایی و ناسیونالیسم و اقتصاد و حتی طرفداری از تیمهای فوتبال میتواند مردم را به جان یکدیگر بیاندازد ،
مقایسه ادیان الهی و حاصل آنها با درخت و میوه هایشان به نحوی که شما اظهار می کنید نادرست و قیاس مع الفارق است, زیرا انسان مطلقاً دست آورد اصول مذهب و میوه ی درخت دین نیست,
رفتار معتقدان و باورمندانِ به هر دینی متفاوت و متغیر است و همچنین برداشت های آنان نیز متناسب با فهم و استدراک از میزان آموزه هائی است که بازهم توسـط افراد دیگر با شـیوه های گوناگون
تعلیم داده می شود, به خصوص در کشور ما مردمان مسلمان باورهایشان تقریباً هم سطح است و به طور جامع به مانند آنچه که در مکتب های حوزوی تدریس می شود آگاه نیستند و علاقه ای هم
ندارند و به دنبال آن هم نیستند, بنابراین تصور اینکه رفتار مردم ثمره ی تعالیم مذهبی آنان است کاملاً اشتباه است, با وجود اینکه چهل سال از انقلاب اسلامی گذشته و قانون اساسی کشور مان با
دقت با رعایت اصول شرع اسلام تدوین شده اما کوچکترین تغییری در باورهای مذهبی ملت ایجاد نشده و فقط شکل ظواهر عوض شده است, چادر و روسری و مانتو با وضع موجود بیش از یکهزارسال
است که به همین صورت بوده و فقط در دوران حکومت پهلوی داشتن حجاب آزاد بوده است, همیشه مردم خود را مقید به رعایت حجاب می دانسته اند, در زمان حکومت قاجار اغلب زنان از روبنده هم
استفاده می کرده اند, وضعیت فعلی حتی نسبت به دوران قاجار هم بسیار آزاد تر است, هرگز نباید اصول دین را زیر سئوال برد و رفتار بد انسان را نتیجه ی باورهای آنان به دین فرض کرد, فقط کافی
است آگاهانه رفتار خودتان و یا پدر و مادر و یا نزدیکان خود را بررسی کنید و ببینید کدامیک از مشکلات موجود شما مربوط به مذهب است,می توان کاستی ها را به لامذهبی نسبت داد اما نمی توان
آنها را نتیجه باور و اعتقادات مذهبی دانست, اسلام حکم می کند؛ " کُن واعظَ نفسک " یعنی در تمام امور زندگی, خودت خودت را نصیحت کن و از کارهای خلاف دون شان انسانی بپرهیز
می شود پَرده ی چشمم پَرِ کاهی گاهی
دیده ام هر دو جهان را به نگاهی گاهی
وادی عشق بسی دور و دراز است ولی
طی شود جاده ی صد ساله به آهی گاهی
در طلب کوش و مده دامنِ امید زِ دست
دولتی هست که یابی سرِ راهی گاهی
ادیان رسمی جهان هرگز کارنامه ی ننگین نداشته و نخواهند داشت، اما در بین گروندگان یا باورمندان و معتقدان به آن ادیان بسیار هستند کسانی که کارنامه ی ننگین دارند، خالق هستی و همه ابناءِ
بشر، خداوند متعال است و همه ی بندگانش را دوست دارد،کودکان هر قوم با هر زبان و هرا اعتقاد و هر رنگ و هر مکانی در دنیا به هنگام تولد تا رسیدن به حد بلوغ معصوم هستند و ارزش وجودی آنان
تا خطائی از آنان سر نزده یکسان است، آنچه ماهیت انسان را به سمتِ خوبی یا بدی سوق می دهد شیوه ی تربیت و برخور دهای اجتماعی آنان است، به راستی در میان اقوام یهود نیز خدمتگزاران
به بشریت فراوانند، اینگونه نیست که یهودیان همگی دشمنان اسلام باشند، طرز تفکر هرکس شاخص شخصیت او است، خداوند متعال یهودیان را برای دشمنی با اسلام و یا سایر ادیان نیافریده است
ریشه و بنیاد اسلام بر مبنای اخلاق است و تکیه و نگاه آن به طور مطلق به همه ی مسائل جهانی انسان دوستانه است و نفرت پراکنی بر علیه سایر ادیان الهی در هیچ یک از قوانین شرع وجود ندارد
منتهای مراتب بعضی محبوب و خدمتگذار و تٱثیر گذار بر تحول عالّم و بشریت هستند و برخی منفور و ویرانگر و جنگ طلب و مُخلِّ آسایش عموم و فتنه گر و ستمگر که باعث ماندگاری هویت آنان شده و
فرقی نمی کند که مسلمان باشند یا مسیحی یا یهودی و یا زرتشتی، آنچه که موجب بدنام شدن یهود است، مذهب آنان نیست بلکه رفتار ناپسند و نابخردانه و ضد بشری و بی عاطفگی آنان است
نام تو به هر زبان که گویند خوش است
راه تو به هر روش که پویند خوش است
روی تو به هر دیده که بینند نکو است
کوی تو به هر جهت که جویند خوش است[/quote]
پس بر اساس گفته شده هنگامی که یک درخت میوه های خراب ثمر می دهد و عده ای میوه ی خراب را می چینند و مصرف می کنند مشکل از مصرف کنندگان است و درخت و میوه هایش هیچ گناهی مرتکب نشده اند؟ (مفهومی گفتم امیدوارم درک کنید)
ادیان رسمی جهان هرگز کارنامه ی ننگین نداشته و نخواهند داشت، اما در بین گروندگان یا باورمندان و معتقدان به آن ادیان بسیار هستند کسانی که کارنامه ی ننگین دارند، خالق هستی و همه ابناءِ
بشر، خداوند متعال است و همه ی بندگانش را دوست دارد،کودکان هر قوم با هر زبان و هرا اعتقاد و هر رنگ و هر مکانی در دنیا به هنگام تولد تا رسیدن به حد بلوغ معصوم هستند و ارزش وجودی آنان
تا خطائی از آنان سر نزده یکسان است، آنچه ماهیت انسان را به سمتِ خوبی یا بدی سوق می دهد شیوه ی تربیت و برخور دهای اجتماعی آنان است، به راستی در میان اقوام یهود نیز خدمتگزاران
به بشریت فراوانند، اینگونه نیست که یهودیان همگی دشمنان اسلام باشند، طرز تفکر هرکس شاخص شخصیت او است، خداوند متعال یهودیان را برای دشمنی با اسلام و یا سایر ادیان نیافریده است
ریشه و بنیاد اسلام بر مبنای اخلاق است و تکیه و نگاه آن به طور مطلق به همه ی مسائل جهانی انسان دوستانه است و نفرت پراکنی بر علیه سایر ادیان الهی در هیچ یک از قوانین شرع وجود ندارد
منتهای مراتب بعضی محبوب و خدمتگذار و تٱثیر گذار بر تحول عالّم و بشریت هستند و برخی منفور و ویرانگر و جنگ طلب و مُخلِّ آسایش عموم و فتنه گر و ستمگر که باعث ماندگاری هویت آنان شده و
فرقی نمی کند که مسلمان باشند یا مسیحی یا یهودی و یا زرتشتی، آنچه که موجب بدنام شدن یهود است، مذهب آنان نیست بلکه رفتار ناپسند و نابخردانه و ضد بشری و بی عاطفگی آنان است
نام تو به هر زبان که گویند خوش است
راه تو به هر روش که پویند خوش است
روی تو به هر دیده که بینند نکو است
کوی تو به هر جهت که جویند خوش است
خیلی کتاب خنده داری نیست این کتاب، برخلاف کتابهای ضد یهودی که نئو نازی های وطنی می نویسن
کتاب که خنده دار نیست یک طرف، نخستین کتاب تاریخی از این دست هست که اصلاً و ابداً ارجاع به متون تاریخی دیگر ندارد. در همین دو فصل که روزنامه وار خوندمشون بسیاری رخداد رو مرقوم می فرمایند نویسنده که اثری از ارجاع به اون نیست. حتی جناب خواجه ابوالفضل بیهقی نیز با عبارتی چون از فلانی شنیدم و فلان کس حکایت کرد و نظایر این ها ارجاع می دادند و یا کتب حدیث همچون بحار الانوار و دیگر کتب قدیمی و جدید اما این کتاب، خیر!
دیگر نکته اینکه از اونجایی که به درگیری نظری لاک و هابز در تاریخ اندیشۀ سیاسی بریتانیا تا اندازۀ کمی آگاهی دارم می تونم بگم که کتاب تمامی نیروهای اجتماعی مخالف دستگاه قدرت در طول تاریخ رو یهودی خطاب کرده، چقدر تباه که ن.یسنده انقلابات رنسانس و بلشویکی رو از جانب یهودیان ندانسته اند. علی الخصوص در بارۀ انقلاب انگلستان، شهر نشین هایی که عموماً مسیحی کاتولیک هم بودند و علیه چارچوب اقتصادی فئودالی پادشاه قیام کردند را چگونه توانستند به یهودیانی که در آن دورۀ تاریخی(بخوانید قدرت بی حصر روم و اسقفهای سراسر اروپا و دادگاهای تفتیش و اربابان و شوالیه های مسیحی و بسیاری) ربط دهند الله اعلم و بماهو... با جستجوی واژۀ مگنا کارتا می تونید اطلاعات خوبی از انقلاب شهری ها علیه فئودال ها که همون انقلاب کبیر انگلستان هست اطلاعاتی بدست بیارید.
بزگترین ایراد این دست کتابها، یعنی کتابهای تاریخیِ ضد یک قوم و نژاد، خواه عرب و فارس و ترک و کرد و مسلمان و یهودی و حتی ضد نازی ها اینه که از یک کل به شدت انتزاعی حرف می زنن
بنا براین این کتاب به نظرم ایدۀ خوبی رو در اختیار قرار می ده که ببینیم چرا هر کسی که با آرای ما (یعنی مسلمین) مخالفت می ورزیده در طول تاریخ رو با صفاتی متصوف شده ایم که صفات و ویژگی های یهودیان هستن.