رسته‌ها
مهراب عشق
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 7 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 7 رای
✔افشین پشت میز کارش نشسته بود و فصلی از یک کتاب را که در دست نوشتن بود را مطالعه میکرد و یادش رفته بود گیلاس شربتی را که آماده کرده بود بنوشد. کتاب را کنار گذاشت و دست یازید لیوان را بردارد که برق خاموش شد. شمعی روشن کرد و به سمت آشپزخانه رفت تا شمعی دیگر روشن کند که کسی سراسیمه به در خانه کوفت. نمیدانست کیست، شاید کسی از او کمک میخواست. با شتاب به سمت در رفت و آنرا گشود. خانم جوانی به درگاه وارد شد و سلام کرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
244
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mtabrizi
mtabrizi
1397/02/11

کتاب‌های مرتبط

فرزانه
فرزانه
5 امتیاز
از 2 رای
عشق صدراعظم
عشق صدراعظم
4.5 امتیاز
از 14 رای
دومینو
دومینو
4 امتیاز
از 1 رای
شاندیز
شاندیز
3.8 امتیاز
از 6 رای
The Master and Margarita
The Master and Margarita
4.5 امتیاز
از 4 رای
تابستان تلخ
تابستان تلخ
4.2 امتیاز
از 11 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مهراب عشق

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
مهراب عشق
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک