رسته‌ها
مهراب عشق
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 6 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 6 رای
✔افشین پشت میز کارش نشسته بود و فصلی از یک کتاب را که در دست نوشتن بود را مطالعه میکرد و یادش رفته بود گیلاس شربتی را که آماده کرده بود بنوشد. کتاب را کنار گذاشت و دست یازید لیوان را بردارد که برق خاموش شد. شمعی روشن کرد و به سمت آشپزخانه رفت تا شمعی دیگر روشن کند که کسی سراسیمه به در خانه کوفت. نمیدانست کیست، شاید کسی از او کمک میخواست. با شتاب به سمت در رفت و آنرا گشود. خانم جوانی به درگاه وارد شد و سلام کرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
244
آپلود شده توسط:
mtabrizi
mtabrizi
1397/02/11

کتاب‌های مرتبط

ماه قلب من
ماه قلب من
5 امتیاز
از 1 رای
تابستان و تب
تابستان و تب
4.5 امتیاز
از 15 رای
The Napoleon of Notting Hill
The Napoleon of Notting Hill
5 امتیاز
از 1 رای
شیطان در غروب
شیطان در غروب
4.5 امتیاز
از 17 رای
Rooftops of Tehran
Rooftops of Tehran
0 امتیاز
از 0 رای
زیبا
زیبا
4.5 امتیاز
از 63 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مهراب عشق

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
مهراب عشق
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک