تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران
نویسنده:
آن لمبتن
مترجم:
یعقوب آژند
امتیاز دهید
این کتاب نگاهی دقیق و محققانه به تاریخ میانی ایران دارد. ظاهرا در فرهنگ غالب ما تاریخ میانه کشور مترادف است با هجوم مغول و تیمور که کشور به یک برهوت تبدیل شده و جنبنده ای به روی این خاک نمانده .ولی در این کتاب ما با یک زندگی در همه ابعادش مواجه هستیم.
این کتاب به دوران سلجوقی هم می پردازد و مطالب مفیدی از آن دارد.
تز دکتری خانم لمبتن درباره دوران سلجوقی بوده است.
بیشتر
این کتاب به دوران سلجوقی هم می پردازد و مطالب مفیدی از آن دارد.
تز دکتری خانم لمبتن درباره دوران سلجوقی بوده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران
دکتر یارشاطر: لمبتون انقلاب ایران را پیشبینی کرد
http://zamaaneh.com/Mohebbi/2008/08/prin...
آن لمبتون، ایران شناس بریتانیایی؛ از سفارت تا پژوهش
http://www.radiofarda.com/content/o2_lam...
مرگ خانم کودتا
http://hamil.blogfa.com/post-193.aspx.
اسلام، با رغبت و پذیرش خودِ مردم ، هیچ فرهنگی به درون کشور ما راه نیافته، فرهنگِ متزلزلِ غرب با وجودِ همه ی ظواهر فریبنده اش تٱثیری بر رفتار ملّت نداشته و آتش انزجار و نفرت از دسیسه ها
و نفوذ بیگانگان، همیشه شعله ور است، رویداد ها وحوادث بسیاری ازجمله شورش و حملاتِ وحشیانه و تعرّض به قلمرو کشور ما در تاریخ ثبت شده، امّا هیچ یک از تاخت و تاز ها و ویرانی ها خلل و
آسیبی به فرهنگ اصیل و دست نخورده و تمدّن ایرانی کشور ما وارد نکرده است، هیچیک از آشوبگران در داخل و متجاوزان که بر اریکه ی قدرت و فرمان روائی بر مردم ایران نشستند، هرگز نتوانستند
باور های خود را به آباء و اجدادِ ما تحمیل کنند، برای تداوم حاکمیت خود راهی جز تسلیم شدن به اراده ی مردم و تغییر باور های خود مطابق باور های مردم نداشتند، همیشه مردم آنان را تغییر داده
اند، نمونه ی بارز و شاخص آن مغولان، سلجوقیان و تیموریان است که در آغاز همه چیز را ویران کردند، از کُشته ها پشته ها ساختند ولی زمامداری کوتاه آنان همراه با قبول باورهای مذهبی و همرنگ
شدن با جامعه ی بزرگ ایرانی و به دنبال آن آبادانی و سازندگی و برجای نهادنِ آثار شگفت آور تاریخی،توسَطِ فرزندانِ آنان بوده است، شرح زندگانی آنان را بخوانید،حقایق مثل روز روشن است، حتّی
نام برخی از فرزندان و نوادگان آنان به نیکی یاد شده و موجدِ خدماتِ بسیار ارزنده ای در کشور ما و البته با مشاورت و مساعدتِ متفکّرین و دانشمندان و نوابغ ایرانی بوده است. از آنها گذشته نهضتِ
مشروطیت در ایران هم، اتّفاقی نبوده که با اراده ی چند نفر و یا چندین نفر به وقوع بپیوندد، فقط اراده ی قوی و تصمیم مردم، این پیروزی را نصیبِ ملّت ایران کرد،در ابتدا بسیار تلاش کردند که آن را با
شکست مواجه سازند ولی چون پشتیبانی و اراده و عزمِ راسخِ مردم را به همراه داشت، موفّق نشـدند، اگرچه ظاهرِ آن را تا مدّتی حفظ کردند و رنگ و لعاب اسمی مشـروطه را تغییـر ندادند،باز هم
نتوانستد دوام بیاورند، بیداری و هشیاری مردم سبب شد رفته رفته پایه های سلطنت متزلزل و سست شود و پی گیری مداوم و بی امانِ ملّت ایران موجب شد،در سال 57 به پیروزی برسـند و برای
همیشه نظام ستم شاهی را از داخل کشور ما برچینند و به سلطنت و سلطه جوئی خاتمه دهند، نکته ای بسـیار ظریف و با اهمیت در این روی داد عظیم وجود دارد و آن این است که بر خلاف تبلیغات
وسیع و بی ثمر و بی اثری که می شود، مردم برای برپائی حکومت اسلامی قیام نکردند بلکه برای تغییر نظام شـاهی از خود رشادت نشان دادند، واقعیت این است که باورها و اعتقادات مردم تـزلزل
ناپذیر و تغییر ناپذیراست وهمیشـه در یک چارچوب و نظم خاصّی قرار داشته و دارد، تا کسی شـناخت کاملی از موضوعی نداشته باشد برای آن سینه چاک نمی کند و به دنبالش نمی رود، تا قبل از
انقلاب سال ،57 عامّه ی مردم هیچ شناختی از واقعیت حکومت اسلامی نداشته و هنوز هم ندارند، فقط به طور پراکنده، روحانیت مبارز، قائل و مبلّغِ آن بودند و صحبت از عدل علی علیه السّلام می
کردند و منحصر به منابرِ وعظ و روضه خوانی بود، همیشه اصلاح امور و برچیده شدن ظلم و فساد از دنیا را به زمان ظهور قائِمِ آل محمد صلوات الله علیه موکول کرده بودند، هرکس چنین ادّعائی داشت
کذّاب و بدعت گذار شمرده می شد حکومت اسلامی ذهنیتی است که از پیش و در طی صد ها سال، علمای اعلام و فقهاءِ بزرگ شـیعه آن را به امام زمان علیه السّـلام اختصاص داده و انجامِ آن را
توسّـطِ هر زعیمِ دیگری مردود دانسـته اند.