یکی قطره باران: جشن نامه استاد عباس زریاب خوئی
امتیاز دهید
به کوشش: احمد تفضلی
دکتر عباس زریاب خویی، مورخ، ادیب، مترجم و نسخهشناس برجسته است که در ٢٢ تیرماه ١٢٩٨هجری شمسی در شهر خوی در شمال غربی آذربایجان دیده به جهان گشود. زریاب در پنج سالگی به آموزگار محله شخصی به نام ملاکبری سپرده شد تا از او قرآن فراگیرد.او دو سال به فراگیری قرآن مشغول شد و طی آیین خاصی که خود میگوید (همراه با چای و شیرینی) به خانه پدر روانه شد. در سن هفت سالگی به دبستان رفت که حد فاصل مکتبهای قدیم و مدارس جدید بود.اما به طور کلی از اینگونه مدارس که تازه تاسیس میشد چندان خشنود نبود.از همان اوان کودکی استعداد و حافظه نیرومند زریاب موجب حیرت دوستان و همکلاسیهایش شده بود.از زمانی که خواندن و نوشتن یاد گرفت شوق شگرفی در وی به وجود آمد که خود با عنوان جنون از آن یاد میکند بطوری که هر کتاب و مجله بدستش میآمد با علاقه و دقتی خاص میخواند. پس از به پایان رساندن دوره اول سه ساله دبیرستان ترک تحصیل کرد زیرا در خوی دوره دوم دبیرستان نبود اما شوق فراگیری علم که همیشه در وجودش لبریز بود وی را به دنبال تحصیل علوم کلاسیک کشاند و به فراگیری زبان عربی و علوم دینی روی آورد. از اساتید وی می توان به شیخ فضل الله روحانی شهر خوی اشاره کرد که روزهای جمعه مجلس وعظ برگزار میکرد و به مذهب شیخیه گرایش داشت. استاد دیگر او حاج شیخ عبدالحسین اعلمی بود که زریاب حاشیه ملا عبدالله، قسمتی از معالم و کتاب مطول را نزد او فراگرفت. او سپس به آموزش زبان و ادبیات عربی روی آورد. زریاب در سال١٣١۶عازم قم شد و در مدرسه ناصریه حجره دست و پا کرد و شش سال نزد علمای ترازاول حوزه علمیه قم به تحصیل مشغول بود. در همین دوره در جلسات درس شرح منظومه سبزواری و اسفار ملاصدرا نزد امام خمینی و حاج شیخ مهدی مازندرانی حضور پیدا کرد و از اساتید دیگر آن اقاسیدمحمدتقی خوانساری،آقاسیدمحمدحجت کوه کمری،آیت الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی می توان نام برد. در سال١٣٢٢فوت پدر باعث شد تا زریاب به زادگاهش بازگردد.او پس از اخذ اجازه اجتهاد به شهر خوی بازگشت و در دبیرستانهای خوی به تدریس مشغول شد. در شهریور١٣٢۴همزمان با اوج گیری فتنه پیشهوری و جریان حزب دموکرات، به شدت با آنها مخالفت کرد و نهایتا مجبور به ترک خوی شد و به تهران آمد. زریاب براثر بیماری قلبی در سال١٣٧٣در بیمارستان دی تهران بستری شد و روز جمعه ١۴بهمن دیده از جهان فروبست. استاد زندهیاد دکتر احمد تفضلی به پاس ارجگذاری به دههها کوشش فرهنگی استاد عباس زریاب خویی جشننامه با نام «یکی قطره باران» که دربردارنده مقالههای علمی است منتشر کرد و آن را در زمان حیات ایشان به او پیشکش کرد.
بیشتر
دکتر عباس زریاب خویی، مورخ، ادیب، مترجم و نسخهشناس برجسته است که در ٢٢ تیرماه ١٢٩٨هجری شمسی در شهر خوی در شمال غربی آذربایجان دیده به جهان گشود. زریاب در پنج سالگی به آموزگار محله شخصی به نام ملاکبری سپرده شد تا از او قرآن فراگیرد.او دو سال به فراگیری قرآن مشغول شد و طی آیین خاصی که خود میگوید (همراه با چای و شیرینی) به خانه پدر روانه شد. در سن هفت سالگی به دبستان رفت که حد فاصل مکتبهای قدیم و مدارس جدید بود.اما به طور کلی از اینگونه مدارس که تازه تاسیس میشد چندان خشنود نبود.از همان اوان کودکی استعداد و حافظه نیرومند زریاب موجب حیرت دوستان و همکلاسیهایش شده بود.از زمانی که خواندن و نوشتن یاد گرفت شوق شگرفی در وی به وجود آمد که خود با عنوان جنون از آن یاد میکند بطوری که هر کتاب و مجله بدستش میآمد با علاقه و دقتی خاص میخواند. پس از به پایان رساندن دوره اول سه ساله دبیرستان ترک تحصیل کرد زیرا در خوی دوره دوم دبیرستان نبود اما شوق فراگیری علم که همیشه در وجودش لبریز بود وی را به دنبال تحصیل علوم کلاسیک کشاند و به فراگیری زبان عربی و علوم دینی روی آورد. از اساتید وی می توان به شیخ فضل الله روحانی شهر خوی اشاره کرد که روزهای جمعه مجلس وعظ برگزار میکرد و به مذهب شیخیه گرایش داشت. استاد دیگر او حاج شیخ عبدالحسین اعلمی بود که زریاب حاشیه ملا عبدالله، قسمتی از معالم و کتاب مطول را نزد او فراگرفت. او سپس به آموزش زبان و ادبیات عربی روی آورد. زریاب در سال١٣١۶عازم قم شد و در مدرسه ناصریه حجره دست و پا کرد و شش سال نزد علمای ترازاول حوزه علمیه قم به تحصیل مشغول بود. در همین دوره در جلسات درس شرح منظومه سبزواری و اسفار ملاصدرا نزد امام خمینی و حاج شیخ مهدی مازندرانی حضور پیدا کرد و از اساتید دیگر آن اقاسیدمحمدتقی خوانساری،آقاسیدمحمدحجت کوه کمری،آیت الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی می توان نام برد. در سال١٣٢٢فوت پدر باعث شد تا زریاب به زادگاهش بازگردد.او پس از اخذ اجازه اجتهاد به شهر خوی بازگشت و در دبیرستانهای خوی به تدریس مشغول شد. در شهریور١٣٢۴همزمان با اوج گیری فتنه پیشهوری و جریان حزب دموکرات، به شدت با آنها مخالفت کرد و نهایتا مجبور به ترک خوی شد و به تهران آمد. زریاب براثر بیماری قلبی در سال١٣٧٣در بیمارستان دی تهران بستری شد و روز جمعه ١۴بهمن دیده از جهان فروبست. استاد زندهیاد دکتر احمد تفضلی به پاس ارجگذاری به دههها کوشش فرهنگی استاد عباس زریاب خویی جشننامه با نام «یکی قطره باران» که دربردارنده مقالههای علمی است منتشر کرد و آن را در زمان حیات ایشان به او پیشکش کرد.
آپلود شده توسط:
mahdi214
1395/10/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یکی قطره باران: جشن نامه استاد عباس زریاب خوئی
8-)