درباره آزادی
نویسنده:
جان استوارت میل
مترجم:
محمود صناعی
امتیاز دهید
آزادی فرد و قدرت دولت
کتاب ((درباره آزادی)) اثر جان استوارت میل را شاید بتوان به درستی مکمل اثر جان لاک درباره((حدود دولت و حقوق مردم)) دانست. هرچند میان زمان زندگی این دو دانشمند علوم سیاسی دو قرن فاصله است.
جان استوارت میل در اوایل قرن نوزدهم به دنیا آمد و در اواسط همین قرن کتاب درباره ی آزادی را نوشت. بسیاری از نکاتی که او در نقد جامعه ی آن روز انگلستان در مورد حقوق مردم به ویژه اقلیتها و دگر اندیشان متذکر شده است. امروز در قوانین اساسی و مدنی بریتانیا، اصلاح شده است، از جمله حق زنان در مشارکت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کامل در این قوانین پیش بینی شده است.
استوارت میل معتقد بود که پیشرفت سیاسی و اجتماعی یک کشور و بهتر شدن افراد آن، تنها در صورت دست یافتن همه ی مردم به آزادی امکان پذیر است.
بنابیرین تامین آزادی برای تمامی افراد جامعه باید مهمترین هدف حکومتهای منتخب مردم باشد...
بیشتر
کتاب ((درباره آزادی)) اثر جان استوارت میل را شاید بتوان به درستی مکمل اثر جان لاک درباره((حدود دولت و حقوق مردم)) دانست. هرچند میان زمان زندگی این دو دانشمند علوم سیاسی دو قرن فاصله است.
جان استوارت میل در اوایل قرن نوزدهم به دنیا آمد و در اواسط همین قرن کتاب درباره ی آزادی را نوشت. بسیاری از نکاتی که او در نقد جامعه ی آن روز انگلستان در مورد حقوق مردم به ویژه اقلیتها و دگر اندیشان متذکر شده است. امروز در قوانین اساسی و مدنی بریتانیا، اصلاح شده است، از جمله حق زنان در مشارکت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کامل در این قوانین پیش بینی شده است.
استوارت میل معتقد بود که پیشرفت سیاسی و اجتماعی یک کشور و بهتر شدن افراد آن، تنها در صورت دست یافتن همه ی مردم به آزادی امکان پذیر است.
بنابیرین تامین آزادی برای تمامی افراد جامعه باید مهمترین هدف حکومتهای منتخب مردم باشد...
آپلود شده توسط:
kaydan
1395/09/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درباره آزادی
با این حال، برخی منتقدان بر این باورند که میل در برخی موارد، به اندازه کافی به محدودیتهای آزادی نپرداخته است و ممکن است برداشتهای افراطی از آزادی فردی، به زیان جامعه تمام شود. همچنین، برخی معتقدند که میل در تحلیل قدرت و ساختارهای اجتماعی، به اندازه کافی به نقش نابرابریها و تبعیضها توجه نکرده است. با وجود این انتقادات، "درباره آزادی" همچنان یک اثر کلاسیک و ضروری برای همه کسانی است که به موضوع آزادی و حقوق بشر علاقهمند هستند. این کتاب، به خواننده کمک میکند تا درباره مفاهیم پیچیده آزادی، مسئولیت فردی و نقش دولت در جامعه، به تفکر عمیقتری دست یابد.
توصیه میشود که "درباره آزادی" را به عنوان یک اثر کلاسیک و تاثیرگذار در حوزه فلسفه سیاسی مطالعه کنید. این کتاب، نه تنها به شما در درک بهتر مفهوم آزادی کمک میکند، بلکه به شما این امکان را میدهد تا درباره نقش خود در جامعه و تعاملات اجتماعی، به تفکر انتقادی بپردازید.
رابطه مالکیت و آزادی از جنبه های متعدد بررسی شده است . به هر رو ، اگر « مالکیت آزادی است » ، کسانی که خانه و زمین و ...... ندارند و اگر مطابق میل دیگران ( مالکان یا مدیران ) کار نکنند ، خوراک و پوشاک و جان پناه نخواهند داشت ، « آزاد » ـ یا چندان آزاد ـ نیستند اما کسانی که دارایی زیاد مثلاً ده ها برابر متوسط مردم جامعه دارند ، بیش از دیگران آزادند . این ها چه ربطی به سوسیالیسم دارد ؟ پاسخ به معنای این واژه وابسته است . در مجموع در همه جوامع « مالکیت غالب دارایی ها مشاع یا عمومی است » و نهاد عمومی ( دولت یا حکومت ) می تواند مالکیت اتباع را سلب یا محدود کند ، امری که در دوران سخت مثلاً در جنگ ، به سهمیه بندی خوراک هم تسری می یابد . افزون بر این آزادی فراتر از تملک و بهره برداری از اشیاء است ؛ بهره برداری از اشیاء حتا اموال شخصی نیز تابع پسند و مقرارت اجتماعی است اما چون مرسوم است شاید به چشم نیاید ؛ مثلاً این که در عزا یا جشن یا در خانه و محل کار چه لباسی بپوشند ، صرفاً بنا بر پسند و صلاحدید مالک لباس نیست ؛ هر چند حد و نحوه دخالت دیگران متنوع و متغیر است .
تاریخ از آزادی بعمل آمده است :
- شاهان و حکومتیان با شنیدن این کلمه قصد براندازی در ذهنشان متصور می شده که با کمال تاسف بعضا این تصور آنها درست نیز بوده است !
- خانواده ها با شنیدن این کلمه ، تصویر یک مرد و زن عریان نامحرم در ذهنشان متصور می شده که باز هم با کمال تاسف این برداشت آنها با برداشت برخی از هموطنان از آزادی همخوانی داشته
در کل آزادی بدون آگاهی و آزادی ناگهانی به فساد و بدبختی و هرج و مرج ختم می شود
فقط آزادی تدریجی که همراه با آگاهی و دانش و به دور از تعصب باشد می تواند راهنما و راهگشای یک ملت باشد و این مهم فقط با آموزش و خودسازی از داخل مدارس و خانواده ها و رسانه های جمعی ممکن است . . .
«... تجدد و آزادی از همین دوره سپهسالار با دو دشمن کهنه کار که ریشه در سنت داشت رو به رو بود؛ درباریان و روحانیون. برجستهترین روحانی این عصر یعنی ملاعلی کنی مجتهد بزرگ عصر ناصری در نقد کارنامه صدارت مشیرالدوله در مذمت تلاشی که برای آزادی آغاز شده بود در نامهای به شاه در 22 رجب 1290 قمری (24 سنبله - شهریور - 1252 شمسی) از کلمه آزادی به «کلمه قبیحه آزادی» همان شیوهای است که بعدها شیخ فضل الله نوری مجتهد معروف ایران در دوره مشروطیت بر اساس همان نوع استدلال به جنگ اندیشه «آزادیخواهی» برخاست. کمی بعد درباره نامه ملاعلی کنی و «کلمه قبیحه آزادی» سخن خواهیم گفت ...» / مشروطه ایرانی، ص250.
«... آوردهاند که ملاّ علی کنی - همو که آزادی را کلمه قبیحه میانگاشت - از دفن قاآنی شیرازی - ملک الشعرای زبان آور دربار قاجار - در گورستان مسلمانان متقشفانه مانع شد: ولی وقتی این بیت مناجاتگونه شاعـر را بر او خواندند که رو به درگاه خدا گفته بود «شرمنده از آنیم که در روز مکافات / اندر خور عفو تو نکردیم گناهی» خود پیشاپیش جنازه به راه افتاد و آداب عزاداری به جای آورد. آری، شرط مسلمانی، بلکه لازمه انسانیت، شفقت ورزیدن بر آفریدگان و آمرزش خواستن برای بندگان خداست.» / حسین کمالی
حاج ملاعلی کنی مینویسد: «کلمه قبیحه آزادی ... به ظاهر خیلی خوش نماست و خوب و در باطل سراپا نقص است و عیوب. این مسئله برخلاف جمیع احکام رُسُل و اوصیا و جمیع سلاطین عظام و حکام والامقام است»
درباره آزادی
جان_استوارت_میل