الفبای تقلب
مترجم:
حسین یعقوبی
امتیاز دهید
✔️ مجموعه نوشته های طنز
طنز هنری است که عدم تناسب در عرصههای مختلف اجتماعی را به شکلی دلپذیر نشان میدهد. طنز نوعی پارادوکس است، چیزی که در آن واحد هم عالی است هم افتضاح است. طنز اشاره به رفتارهایی دارد که باعث انسان بودن ما میشود، کیفیتی در یک اثر که باعث میشود در سیاهترین و هولناکترین لحظات، تبسم بر صورتمان نقش بندد. طنز بارزترین نشانهی وجود فرهنگ و تمدن در یک کشور است. و طنز واقعی طنزی است که همراه با شاد کردن مخاطب او را وادار به تفکر کند. طنز، خشمی است که به هنر تبدیل میشود. طنز، زادهی غریزهی اعتراض است. طنز، شیوهای خوشایند برای بیان مطالب ناخوشایند است. درک هیچچیزی دشوارتر از طنز نیست و هیچچیز تعریفناپذیرتر از طنز نیست. طنز مثل ستون هرمس دو چهره دارد که یک چهرهی آن به اشکهای چهرهی دیگر میخندد.
کتاب را شروع می کنیم با جیمز تربر:
جان آپدایک، که از معدود نویسندگانی است که موفق به کسب دو جایزه ی معتبر ادبی « پولیتزر » و جایزه ی « ملی آمریکا » شده است، «جیمز تربر» را یکی از بهترین الگوهای خود در داستان نویسی معرفی می کند و اعتراف می کند: «نخستین نویسنده ی مورد علاقه ام که به من نشان داد چگونه به سبک و سیاق آمریکایی بنویسم، جیمز تربر بود. او به من آموخت که چگونه نثرم را با طنز و کنایه بیامیزم و نثری روان خلق کنم.»
جیمز تربر طنزنویس و هنرمند موفق آمریکایی در سال ۱۸۹۴ در شهر کلمبوس ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد. چشم های او در کودکی در تصادفی آسیب دید و به تدریج ضعیف شد تا اینکه نابینا شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت، از او میراثی باارزش از نوول ها و قصه های کوتاه فراوان بجا مانده است.
اوج فعالیت نویسندگی او مصادف با دوره ی بحران اقتصادی آمریکا ( ۱۹۲۹-۱۹۳۹ ) بود. اینکه چرا طنز تربر با توجه به وضعیت بینایی و شرایط جامعه ی معاصرش سیاه نیست شاید به این مسئله بازمی گردد که او یک آمریکایی میهن پرست بود و در اعلامیه ی استقلال آمریکا آمده که ناشاد بودن یک خصیصه ی غیرآمریکایی است و شاد بودن اولین و مهم ترین وظیفه ی طبیعی آمریکایی ها به عنوان افرادی میهن پرست است.
بسیاری از آثار تربر هجوآمیز است. آدم های سرگشته ی آثار او با دلتنگی در جهانی توضیح ناپذیر گام برمی دارند، آدم هایی که به گونه ای خنده آور با جهان خود در جدالند. در این آثار تشتت، حماقت و احساس پوچی، که تمدن به انسان ها می بخشد، دیده می شود.
تربر در تعریف طنز می نویسد:
طنز موضوع دلپذیری است که باید جدی گرفته شود. یکی از منابع طبیعی مهم ماست که به هر قیمتی باید در حفظ و نگهداری آن بکوشیم...
بیشتر
طنز هنری است که عدم تناسب در عرصههای مختلف اجتماعی را به شکلی دلپذیر نشان میدهد. طنز نوعی پارادوکس است، چیزی که در آن واحد هم عالی است هم افتضاح است. طنز اشاره به رفتارهایی دارد که باعث انسان بودن ما میشود، کیفیتی در یک اثر که باعث میشود در سیاهترین و هولناکترین لحظات، تبسم بر صورتمان نقش بندد. طنز بارزترین نشانهی وجود فرهنگ و تمدن در یک کشور است. و طنز واقعی طنزی است که همراه با شاد کردن مخاطب او را وادار به تفکر کند. طنز، خشمی است که به هنر تبدیل میشود. طنز، زادهی غریزهی اعتراض است. طنز، شیوهای خوشایند برای بیان مطالب ناخوشایند است. درک هیچچیزی دشوارتر از طنز نیست و هیچچیز تعریفناپذیرتر از طنز نیست. طنز مثل ستون هرمس دو چهره دارد که یک چهرهی آن به اشکهای چهرهی دیگر میخندد.
کتاب را شروع می کنیم با جیمز تربر:
جان آپدایک، که از معدود نویسندگانی است که موفق به کسب دو جایزه ی معتبر ادبی « پولیتزر » و جایزه ی « ملی آمریکا » شده است، «جیمز تربر» را یکی از بهترین الگوهای خود در داستان نویسی معرفی می کند و اعتراف می کند: «نخستین نویسنده ی مورد علاقه ام که به من نشان داد چگونه به سبک و سیاق آمریکایی بنویسم، جیمز تربر بود. او به من آموخت که چگونه نثرم را با طنز و کنایه بیامیزم و نثری روان خلق کنم.»
جیمز تربر طنزنویس و هنرمند موفق آمریکایی در سال ۱۸۹۴ در شهر کلمبوس ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد. چشم های او در کودکی در تصادفی آسیب دید و به تدریج ضعیف شد تا اینکه نابینا شد و در سال ۱۹۶۱ درگذشت، از او میراثی باارزش از نوول ها و قصه های کوتاه فراوان بجا مانده است.
اوج فعالیت نویسندگی او مصادف با دوره ی بحران اقتصادی آمریکا ( ۱۹۲۹-۱۹۳۹ ) بود. اینکه چرا طنز تربر با توجه به وضعیت بینایی و شرایط جامعه ی معاصرش سیاه نیست شاید به این مسئله بازمی گردد که او یک آمریکایی میهن پرست بود و در اعلامیه ی استقلال آمریکا آمده که ناشاد بودن یک خصیصه ی غیرآمریکایی است و شاد بودن اولین و مهم ترین وظیفه ی طبیعی آمریکایی ها به عنوان افرادی میهن پرست است.
بسیاری از آثار تربر هجوآمیز است. آدم های سرگشته ی آثار او با دلتنگی در جهانی توضیح ناپذیر گام برمی دارند، آدم هایی که به گونه ای خنده آور با جهان خود در جدالند. در این آثار تشتت، حماقت و احساس پوچی، که تمدن به انسان ها می بخشد، دیده می شود.
تربر در تعریف طنز می نویسد:
طنز موضوع دلپذیری است که باید جدی گرفته شود. یکی از منابع طبیعی مهم ماست که به هر قیمتی باید در حفظ و نگهداری آن بکوشیم...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی الفبای تقلب