رسته‌ها
زن وسواسی
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 14 رای
نویسنده:
مترجم:
رضا همراه
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 14 رای
از متن کتاب:
توی خانه یکی از دوستانم میهمان بودم. غیر از من در حدود بیست نفر زن و مرد دیگر هم بودند. اکثرشان را می شناختم. فقط پنج شش نفر غریبه بودند. توی این ناآشناها خانمی نظرم را جلب کرد. بدون اختیار محو تماشای او شدم. قیافه او خیلی به نظرم آشنا می آمد.
از آن تیپ زنهایی بود که هرگز پیر و شکسته نمی شوند. قیافه اش نشان می داد که در جوانی خیلی خوشگل و لوند بوده، حالا هم که چهل و چند سال داشت از دخترهای بیست ساله زیباتر و شادابتر جلوه می کرد. او هم نگاهش را از من برنمی داشت. هر چه فکر می کردم او را کجا دیده ام، چیزی به یادم نمی آمد. خیلی دلم میخواست یک نفر پیدا بشود و ما را بهم معرفی کند. توی این فکر بودم که صاحبخانه به طرفم آمد و بانی این امر خیر شد:
- آقای ضیاء نمی خواهید با حسنه خانم آشنا بشوید؟
باهم دست دادیم. وقتی گفتم: "از آشنایی شما خوشوقتم" حسنه خانم خنده بلندی کرد و جواب داد:
"ما مدتهاست همدیگر را می شناسیم.." ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
242
آپلود شده توسط:
amirezati
amirezati
1399/01/23

کتاب‌های مرتبط

نفرتی که میکاری
نفرتی که میکاری
4.1 امتیاز
از 8 رای
کاکائو
کاکائو
4.5 امتیاز
از 17 رای
موخوره
موخوره
4.5 امتیاز
از 116 رای
بینوایان - جلد 5
بینوایان - جلد 5
4.6 امتیاز
از 82 رای
دلشکسته
دلشکسته
4.3 امتیاز
از 8 رای
آرزوهای بزرگ
آرزوهای بزرگ
4.3 امتیاز
از 28 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زن وسواسی

تعداد دیدگاه‌ها:
1
کتاب های عزیز نسین واقعا خوندنی هست/ یاد ایرج پزشکزاد و گل آقا میفتم
زن وسواسی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک