اصول علم سیاست
نویسنده:
ابوالقاسم طاهری(معمم)
امتیاز دهید
از پیشگفتار کتاب:
موریس دوورژه در کتاب اصول علم سیاست با برداشتی دل انگیز و اصیل، سیاست را به ژانوس دو چهره ای اساطیری تشبیه می کند که یکی از چهره های آن نشان دهنده نظم و همگونی و چهره دیگر آن نمایشگر مبارزه، پیکار، تضاد و تعارض است. این دوگانگی در ماهیت قدرت نیز آشکارا به چشم می خورد. قدرتی که خود گاهی به صورتی نظم آفرین و زمانی با سیمای تسلط جو تجلی می کند.
سیاست در کلیه جوامع بشری، التقاطی از این تناقضات و این دوگانگی هاست. خصلت دوگانه است را می توان در همه درگیری های سیاسی، در تصمیم گیری ها، در موافقت ها، در مخالفت ها، در گروه بندی ها و قالب گیری های سیاسی، در روان انسان ها و خلق و خو و تشکیل شخصیت و همچنین در رفتار و کردار آنان به چشم دید.
انسان ها چه ناخودآگاه و چه حساب شده و برای هدفی معین، خواه به صورت فردی و خواه به شکل اجتماعی، با نیروی محرکه ای اجتناب ناپذیر از عالم تضادها به سوی دنیای همگونی گام بر میدارند.
سیاست دانش به قدرت رسیدن و نگاهداری قدرت و رهبری کل جامعه سیاسی است. از این رو بیشترین سیاست شناسان، وظیفه دانش سیاسی را شناختن قدرت در سیماهای گوناگون، سامان دادن و اداره کردن جامعه سیاسی دانسته و تعریف کرده اند. امروزه بخش مهمی از علم سیاست معاصر به مطالعه قدرت و نفوذ می پردازد. علم سیاست روش های متعدد تصمیم گیری را بررسی می کند و در پی آن است که منابع و چگونگی اتخاذ تصمیمات سیاسی را در یک اجتماع دریابد...
بیشتر
موریس دوورژه در کتاب اصول علم سیاست با برداشتی دل انگیز و اصیل، سیاست را به ژانوس دو چهره ای اساطیری تشبیه می کند که یکی از چهره های آن نشان دهنده نظم و همگونی و چهره دیگر آن نمایشگر مبارزه، پیکار، تضاد و تعارض است. این دوگانگی در ماهیت قدرت نیز آشکارا به چشم می خورد. قدرتی که خود گاهی به صورتی نظم آفرین و زمانی با سیمای تسلط جو تجلی می کند.
سیاست در کلیه جوامع بشری، التقاطی از این تناقضات و این دوگانگی هاست. خصلت دوگانه است را می توان در همه درگیری های سیاسی، در تصمیم گیری ها، در موافقت ها، در مخالفت ها، در گروه بندی ها و قالب گیری های سیاسی، در روان انسان ها و خلق و خو و تشکیل شخصیت و همچنین در رفتار و کردار آنان به چشم دید.
انسان ها چه ناخودآگاه و چه حساب شده و برای هدفی معین، خواه به صورت فردی و خواه به شکل اجتماعی، با نیروی محرکه ای اجتناب ناپذیر از عالم تضادها به سوی دنیای همگونی گام بر میدارند.
سیاست دانش به قدرت رسیدن و نگاهداری قدرت و رهبری کل جامعه سیاسی است. از این رو بیشترین سیاست شناسان، وظیفه دانش سیاسی را شناختن قدرت در سیماهای گوناگون، سامان دادن و اداره کردن جامعه سیاسی دانسته و تعریف کرده اند. امروزه بخش مهمی از علم سیاست معاصر به مطالعه قدرت و نفوذ می پردازد. علم سیاست روش های متعدد تصمیم گیری را بررسی می کند و در پی آن است که منابع و چگونگی اتخاذ تصمیمات سیاسی را در یک اجتماع دریابد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اصول علم سیاست